گزارش باکس آفیس: چرا «جوکر» یک میلیاردی شدنش را مدیون جیمز باند و واندر وومن است؟

گزارش باکس آفیس این هفته را (با تأخیر) با «فروزن ۲» (Frozen 2) شروع می‌کنیم که باکس آفیسِ پسا-تابستان که به‌دلیل عقب افتادنِ زمان اکران امثال «واندر وومن ۱۹۸۴» و «زمانی برای مُردن نیست» در خوابِ زمستانی به سر می‌برد با آتش‌بازی بیدار کرد. این فیلم ۱۲۷ میلیون دلار به‌عنوانِ افتتاحیه‌ی خانگی و ۳۵۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار به‌عنوانِ افتتاحیه‌ی جهانی به دست آورد که نه‌تنها با پشت سر گذاشتنِ افتتاحیه‌ی جهانی ۲۴۲ میلیونی «شگفت‌انگیزان ۲»، رکورد بهترین افتتاحیه‌ی جهانی یک انیمیشن را شکسته است، بلکه شاملِ افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌ی ۵۵ میلیون دلاری‌اش در بازار چین (در بین انیمیشن‌های دیزنی) نیز می‌شود.. این اعداد به این معنی است که «فروزن ۲» بدون‌شک درآمدِ خارجی ۸۷۶ میلیون دلاری قسمت اول «فروزن» را پشت سر خواهد گذاشت. افتتاحیه‌ی «فروزن ۲» بدون احتساب نرخ تورم پشت‌سر «در جستجوی دوری» (۱۸۳ میلیون دلار) و «شگفت‌انگیزان ۲» (۱۸۳ میلیون دلار) در جایگاه سوم بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی انیمیشن‌های تاریخِ سینما جای می‌گیرد. البته اگر بازسازی «شیر شاه» را انیمیشن حساب کنیم که راستش برخلافِ چیزی که در ظاهر به‌عنوان بازسازی لایو اکشن خطاب می‌شود، همین‌طور هم است، آن وقت این فیلم با افتتاحیه‌ی ۱۹۱ میلیون دلاری، جایگاه اول بهترین افتتاحیه‌ی انیمیشن‌های تاریخ را تصاحب می‌کند. افتتاحیه‌ی «فروزن ۲» همچنین در مقایسه با دنباله‌های فرنچایزهای «نوبالغان» (Young Adult) بالاتر از «هانگر گیمز: مرغ‌مقلد قسمت اول» (۱۲۲ میلیون دلار) و «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت اول (۱۲۵ میلیون دلار) و پایین‌تر از دنباله‌های «گرگ و میش» (۱۴۲ میلیون، ۱۳۸ میلیون و ۱۴۱ میلیون) و «هانگر گیمز: آتش گرفتن» (۱۵۸ میلیون دلار) جای می‌گیرد. افتتاحیه‌ی «فروزن ۲» در جایگاه پنجمِ بزرگ‌ترین افتتاحیه‌های تاریخِ ماه نوامبر قرار می‌گیرد و اولین انیمیشنِ غیرتابستانی است که اکرانش با کسب افتتاحیه‌ای فراتر از ۱۰۰ میلیون دلار آغاز کرده است. اما در جواب به این سؤال که چرا «فروزن ۲» در اولین آخرهفته‌اش به‌جای «تمام پول‌های ممکن»، فقط «اکثر پول‌ها» را به جیب زد، باید آن را به پای نقدهای نه چندان فوق‌العاده‌ی فیلم، عدم معرفی کاراکترهای جدید، عدم وجود پیچش‌های داستانی پُرسروصدا و این حقیقت که این روزها مردم کمتری نسبت به سالِ ۲۰۱۳ فقط جهت سینما رفتن، سینما می‌روند نوشت. همچنین این دنباله شش سال پس از قسمت اول از راه رسیده است. بنابراین این احتمال هم وجود دارد، بخشی از مخاطبانی که با قربان‌صدقه رفتن آنا و اِلسا بزرگ شده بودند، حالا به چیزهای دیگری در فرهنگ عامه جذب شده‌اند. با این وجود افتتاحیه‌ی ۱۲۷ میلیون دلاری جمعه تا یکشنبه‌ی این فیلم، بزرگ‌تر از تمام افتتاحیه‌های پنج‌روزه‌ی آخرهفته‌ی روز شکرگذاری است.

سرنوشتِ «فروزن ۲» به این بستگی دارد که آیا عملکردی شبیه به یک انیمیشنِ فصلی خواهد داشت یا یک بلاک‌باستر فانتزی پُرطرفدار در مایه‌های دنیای سینمایی مارول. اگر این فیلم عملکردی شبیه به «مینیون‌ها» (۳۳۶ میلیون از ۱۱۵ میلیون افتتاحیه)، «لوراکس» (۲۱۳ میلیون از ۷۱ میلیون افتتاحیه)، دنباله‌های «هانگر گیمز» (۴۲۴ میلیون از ۱۵۸ میلیون افتتاحیه، ۳۳۷ میلیون از ۱۲۲ میلیون افتتاحیه و ۲۸۲ میلیون از ۱۰۲ میلیون افتتاحیه)، دنباله‌های آغازینِ «هری پاتر» (۲۶۴ میلیون از ۸۸ میلیون افتتاحیه و ۲۹۲ میلیون از ۱۰۲ میلیون افتتاحیه) و «گرگ و میش» (۱۹۱ میلیون از ۶۹ میلیون افتتاحیه) داشته باشد و ۲/۸ برابر افتتاحیه‌اش بفروشد، درآمدِ نهایی ۳۹۶ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. اما اگر این فیلم دوامی شبیه به قسمت اول «هری پاتر» (۳/۵ برابر افتتاحیه) یا «رالف خرابکار» (۳/۸ برابر افتتاحیه) داشته باشد، درآمدِ نهایی ۴۴۴ تا ۴۸۳ میلیون دلاری‌اش انتظار می‌رود. «فروزن ۲» حتی با درآمدی شبیه به «جانوران شگفت‌انگیز: جنایاتِ گریندل‌والد» (۱۵۹ میلیون از ۶۲ میلیون افتتاحیه) و «جاستیس لیگ» (۲۲۹ میلیون از ۹۳ میلیون افتتاحیه)، به درآمدِ خانگی ۳۱۲ تا ۳۲۵ میلیون دلار خواهد رسید. گرچه هر دوی «داستان اسباب‌بازی ۳» و «داستان اسباب‌بازی ۴» با وجود افتتاحیه‌های ۱۱۰ و ۱۲۰ میلیونی‌شان در جریانِ تابستان از مرز ۴۰۰ میلیون دلار عبور کردند، ولی «فروزن ۲» فاقدِ چیزی است که خیلی به قسمت اول مجموعه کمک کرد. قسمت اول «فروزن» در لابه‌لای شکستی در قالب «بازی اندر» (Ender's Game)، یک فیلم مارولی ضعیف در قالب «ثور: دنیای تاریک» و یک دنباله‌ی پُرطرفدار و تا حدودی خشن در قالب «هانگر گیمز: آتش گرفتن» عرضه شد. در جریانِ آن تابستان، بزرگ‌ترین رقبای «فروزن»، «هابیت: برهوت اسماگ» و فیلم‌های بزرگسالانه‌ای مثل «کلاهبرداری آمریکایی»، «گرگ وال‌استریت»، «نجات سرباز رایان» و «زندگی مخفی آقای والتر میتی» بودند. «فروزن» تا زمانِ اکرانِ «لگو مووی» در فوریه ۲۰۱۴، تنها گزینه‌ی کودک‌پسندانه‌ی سینماروها بود. «فروزن ۲» اما از چنین نکته‌ی برتری بهره نمی‌برد. «فروزن ۲» از بیست و یکمین روزِ اکرانش با «جومانجی: مرحله‌ی بعدی»، «کریسمس سیاه»، «گربه‌ها»، «جنگ ستارگان: ظهورِ اسکای‌واکر»، «جاسوسان در لباس مُبدل» و «زنانِ کوچک» برخورد خواهد کرد. اما تمام این حرف‌ها مربوط‌به عملکردِ این فیلم در سه روزِ اول اکرانش می‌شود. «فروزن ۲» همین الان که مشغولِ خواندن این متن هستید، به درآمدِ شش روزه‌ی ۱۸۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در گیشه‌ی خانگی و حدود ۵۱۷ میلیون دلار در سراسر دنیا دست یافته است.

اولین دستاوردِ «فروزن ۲» اما این است که حکم یک استثنا در بین ترندِ جدیدِ دنباله‌های شکست‌خورده‌ی چهار تا شش ساله را دارد؛ فیلم‌هایی که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از «شکارچی: جنگ زمستان»، «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان»، «لگو مووی ۲»، «گودزیلا: پادشاه هیولاها» و «مالفیسینت: بانوی شرارت». در عوض عملکردِ «فروزن ۲» بیشتر از آن‌ها، به «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید: دنیای پنهان» (۱۶۰ میلیون خانگی و ۵۲۰ میلیون دلار جهانی پنج سال بعد از اینکه قسمت دوم ۱۷۷ میلیون در خانه و ۶۲۰ میلیون در دنیا کسب کرد) است. دومین دستاوردِ «فروزن ۲» این است که احتمالا قرار است اولین دنباله‌ی استودیوی انیمیشن‌سازی دیزنی که به یک موفقیتِ غول‌آسا تبدیل شده از آب در بیاید. استودیوی انیمیشن‌سازی دیزنی معمولا برای انیمیشن‌های سینمایی‌اش، دنباله‌های سینمایی نمی‌سازد. امثالِ «پیتر پن ۲» و «کتاب جنگل ۲» در حالی با هدفِ پخش در قالب دی‌وی‌دی ساخته شده بودند که سر از سینماها در آوردند و «امدادگران: مأموریتِ زیرزمینی» هم سیزده سال بعد از قسمت اول، در سال ۱۹۹۰ به‌عنوانِ دنباله‌ی «امدادگران» شکست خورد. بنابراین «فروزن ۲» در جایگاهِ غیرمعمولی قرار می‌گیرد. قسمت اول «فروزن» به‌حدی موفق بود که دیزنی چاره‌ای به جز دنباله‌سازی برای آن نداشت. گرچه «رالف خرالفکار» با وجود نقدهای درخشانی که دریافت کرد، ۱۸۹ میلیون دلار در خانه و ۴۷۱ میلیون دلار در دنیا فروخت، اما درآمدِ این فیلم فقط خوب بود و به آن عددِ رویایی و دیوانه‌وار دست نیافت. بنابراین با اینکه «رالف اینترنت را خراب می‌کند» درآمد بهتری نسبت به قسمت اول داشت (۲۰۱ میلیون در خانه و ۵۲۱ میلیون در دنیا)، ولی به اندازه‌ی انیمیشن‌های اورجینالِ دیزنی مثل «موآنا» (۶۹۰ میلیون دلار) و «کوکو» (۸۰۰ میلیون دلار) موفق نبود. بنابراین حالا «فروزن ۲» احتمالا با تبدیل شدن به یک فیلمِ یک میلیاردی دیگر برای دیزنی، طلسمِ عملکردِ نه چندان بی‌نظیرِ دنباله‌های استودیوی انیمیشن‌سازی‌شان را می‌شکند. سومین دستاوردِ «فروزن ۲» این است که به روندِ دنباله‌های شکست‌خورده‌ی چند وقتِ اخیرِ باکس آفیس پایان داد. درست مثل چیزی که در جریانِ تابستانِ سال گذشته دیدیم، امثالِ «گودزیلا: پادشاه هیولاها»، «افراد ایکس: دارک فینیکس»، «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲»، «مردان سیاه‌پوش: بین‌المللی» و «شفت»، همه عملکردهای ناامیدکننده و افتضاحی در جریانِ اواخرِ ماه مِی تا اوایلِ ماهِ ژوئن داشتند. چنین چیزی درباره‌ی ماه نوامبر و شکستِ دنباله‌هایی مثل «ترمیناتور: سرنوشت تاریک»، «دکتر اسلیپ» و «فرشتگانِ چارلی» هم صدق می‌کند.

«فروزن ۲» به‌عنوانِ یک دنباله‌ی دیگر درست در همان جایی سربلند بیرون آمده که دنباله‌های نامبرده شکست خورده‌اند؛ تفاوتشان این است که تمام این دنباله‌های شکست‌خورده در حالی فقط به خاطر اینکه فلانِ مجموعه حکم یک آی‌پی را دارد ساخته شده‌اند که «فروزن» حکم یکی از آن آی‌پی‌های نادری را دارد که مردم واقعا به دیدنِ آن علاقه‌مند بودند. مسئله این است که تمام آی‌پی‌ها فقط به خاطر ماهیتِ آی‌پی‌شان خوب و پولساز نیستند. «فروزن ۲» به این دلیل به سرنوشتِ امثال «ترمیناتور»‌ها و «دارک فینیکس»‌ها دچار نشده، چون مردم نه‌تنها یک «فروزن» جدید می‌خواستند، بلکه به دیدن ماجراجویی جدید آنا و اِلسا هم علاقه‌مند بودند. «فروزن ۲» یکی از آن دنباله‌هایی نبود که با ترفندِ «قسمتِ جدید همون چیزی که یه زمانی دوستش داشتین» یا «قسمت جدید همون فیلمی که اسمش را شنیدین» تبلیغات شود، بلکه به‌عنوانِ ماجراجویی موزیکالِ جدید خواهرانی که در شش سال گذشته شیفته‌شان بودید فروخته شد. حقیقت این است که تا وقتی که یک آی‌پی از کاراکترهای پُرطرفداری در ویترینش یا از قلابِ داستانی درگیرکننده‌ای بهره نبرد، آن آی‌پی به هیچ دردی نمی‌خورد. «فروزن ۲» یکی از آن دنباله‌های اولداسکولی است که نه به خاطر اینکه مردم اسم «فروزن» را شنیده‌اند، بلکه به خاطر اینکه مردم واقعا در شش سال گذشته نشان داده‌اند که در انتظارِ قسمتِ جدیدِ مجموعه هستند ساخته شده است. «فروزن ۲» نه محصولِ استودیوها یا تهیه‌کننده‌هایی که خودشان را متقاعد می‌کنند مردم واقعا دنباله‌ی فلانِ فیلم را می‌خواهند، بلکه محصولِ این حقیقت که مردم واقعا به دیدنِ آن علاقه‌مند بودند است. اما حالا که حرف از دیزنی است، قابل‌ذکر است که این شرکت به‌لطفِ «فروزن ۲»، به‌تازگی از مرز ۳ میلیارد دلار مجموعِ فروشِ خانگی در باکس آفیسِ خانگی عبور کرده است. این رقم شاملِ ۴۶۳ میلیون و ۹۰۰ هزار دلاری که این شرکت ازطریقِ فیلم‌های فاکس یا فاکس‌ سرچ‌لایت به دست آورده است نمی‌شود، اما اگر آن را هم حساب کنیم، آن وقت مجموع درآمد دیزنی تا این لحظه از سال ۲۰۱۹، ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار برآورد می‌شود. نکته‌ی جالب یا شاید ترسناک ماجرا این است که مجموعِ درآمدِ دیزنی در صدر جدول پُردرآمدترین استودیوهای ۲۰۱۹، ۱۰۰ درصد بهتر از برادران وارنر در جایگاه دوم (یک میلیارد و نیم میلیون دلار) است. دیزنی در حالی امسال در اواخر ماه نوامبر از مرز مجموع درآمد ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار عبور کرده که سال گذشته باید تا اواسط دسامبر برای رسیدن به این رقم صبر می‌کرد؛ دیزنی در سال ۲۰۱۸ درنهایت ۳ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار فروخت که در این زمینه، رکورددارِ تاریخ باکس آفیس حساب می‌شود و باید دید آیا دیزنی می‌تواند در چند هفته‌ی باقی‌مانده از سال ۲۰۱۹، رکوردِ سال گذشته‌اش را تکرار کند یا حتی آن را پشت سر بگذارد یا نه. پُرفروش‌ترین فیلم‌های دیزنی تا پیش از «فروزن ۲»، «اونجرز: بازی پایانی» (۸۵۸ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار)، «شیر شاه» (۵۴۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار)، «داستان اسباب‌بازی ۴» (۴۳۴ میلیون دلار)، «کاپیتان مارول» (۴۲۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار)، «علاالدین» (۳۵۵ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار)، «دامبو» (۱۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار)، «مالفیسنت: بانوی شرارت» (۱۰۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) و «پنگوئن‌ها» (۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار) بودند.

دومین تازه‌اکرانِ این هفته اما «یک روز زیبا در محله» (A Beautiful Day in the Neighborhood) محصول سونی است که ۴ و نیم میلیون دلار در روزِ اول اکرانش فروخت، اما فقط ۳ و نیم میلیون دلار در روزِ یکشنبه کسب کرد که به‌معنی افتتاحیه‌ی ۱۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری‌اش است. گرچه فتتاحیه‌ی جدیدترین فیلم تام هنکس پایین‌‌تر از انتظارات بود، ولی امید می‌رود که این درامِ ۲۵ میلیون دلاری دوامِ خوبی در جریان ماه بعد و کریسمس داشته باشد. اگر «یک روز زیبا» واقعا با استقبال روبه‌رو شود، می‌توان درآمدِ خانگی ۵۰ تا ۵۵ میلیون دلاری‌اش را پیش‌بینی کرد. تنها چیزی که ممکن است به ضررش تمام شود این است که «یک روز زیبا» بیش از «اعجوبه» یا «نقطه‌ی کور» که به دردِ بچه‌ها نیز می‌خورد، در آن دسته فیلم‌هایی مثل «زندگی مخفی والتر میتی» و «نجات آقای بنکس» که در ظاهر کودک‌پسندانه هستند اما درواقع برای بزرگسالان ساخته شده‌اند جای می‌گیرد. سومینِ تازه‌اکرانِ آخرهفته «پُل ۲۱» (21 Bridges) محصول اس‌تی‌ایکس اینتراینمنت است که اکرانش را با کسب ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار آغاز کرد. این درآمد، شروعِ قدرتمندی برای این اکشنِ بزرگسالانه که با ۳۳ میلیون دلار بودجه تهیه شده نیست.

اما در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول «فورد علیه فِراری» (Ford v Ferrari) را داریم که ۱۶ میلیون دلار در دومین آخرهفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموعِ ۱۰ روزه‌ی ۵۸ میلیون دلار دست یافت. این فیلم که با ۹۸ میلیون دلار ساخته شده و کریستین بِیل و مت دیمون را به‌عنوانِ ستارگانِ اصلی‌اش دارد، احتمالا حول و حوشِ ۹۰ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی خواهد فروخت. ساخته‌ی جیمز منگولد اما ۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر هم در کشورهای خارجی فروخت و به مجموعِ خارجی ۴۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و مجموعِ چهانی ۱۰۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست یافت. گرچه این ارقام نماینده‌ی درآمدِ فوق‌العاده‌ای نیستند، ولی نه‌تنها این فیلم هنوز فرصت دارد که با پیوستن به جمعِ مدعیان اسکار وضعش را بهتر کند، بلکه این فیلم همین الانش وضع بهتری در مقایسه با «به سوی ستارگان» دارد. در جایگاه پنجمِ جدول «میدوی» (Midway)، محصول لاینزگیت را داریم که ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در سومین آخرهفته‌اش فروخت و به مجموعِ ۱۷ روزه‌ی ۴۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رسید. این فیلمِ ۱۰۰ میلیون دلاری گرچه به یک شکستِ جهانی تبدیل شده، ولی از آنجایی که لاینزگیت فقط مسئولِ پخش آن در آمریکای شمالی و برتانیا است، احتمالا از آن پول در خواهد آورد. رده‌ی ششم در اختیارِ «بازی کردن با آتش» (Playing with Fire)، محصولِ پارامونت است که ۴ میلیون و ۶۱۵ میلیون دلار در سومین آخرهفته‌اش به دست آورد و به مجموعِ ۱۷ روزه‌ی ۳۱ میلیون و ۶۲۱ هزار دلار دست پیدا کرد که گرچه برای یک فیلمِ لایو اکشنِ کودک‌پسندانه بد نیست، ولی بودجه‌ی ۲۹ میلیون دلاری‌اش به این معنی است که برای موفقیت باید دست به دامنِ کشورهای خارجی شود. «دروغگوی خوب» (The Good Liar)، محصولِ برادران وارنر ۳ میلیون و ۳۷۵ هزار دلار در دومین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموعِ ۱۰ روزه‌ی ۱۱ میلیون و ۷۶۵ هزار دلار دست یافت. رقمی که گرچه دقیقا موفقیت‌آمیز نیست، ولی در مقایسه با بودجه‌ی ۱۰ میلیون دلاری‌اش به‌معنی شکستِ سنگینی هم نیست. جایگاه هشتم متعلق به «آخرین کریسمس» (Last Christmas)، محصولِ یونیورسال است که ۳ میلیون و ۱۴۰ هزار دلار در سومین آخرهفته‌ی نمایشش فروخت و به مجموعِ خانگی ضعیفِ ۲۸ میلیون دلار و جهانی ۵۱ میلیون دلار دست یافت. جایگاه نهم چارت به «فرشتگان چارلی» (Charlie's Angels)، محصولِ سونی اختصاص دارد که پس از تجربه‌ی ۶۲ درصد افت فروش، ۳ میلیون و ۱۷۵ هزار دلار در دومین آخرهفته‌اش فروخت به مجموعِ ۱۰ روزه‌ی افتضاحِ ۱۳ میلیون و ۸۹۶ هزار دلار دست پیدا کرد.

بالاخره در رده‌ی دهم جدول «جوکر» (Joker) را پیدا می‌کنیم که ۲ میلیون و ۸۲۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموعِ خانگی ۳۲۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار و مجموعِ جهانی یک میلیارد و ۳۶ میلیون دلار دست یافت. این فیلم تاکنون در حالی «ددپول ۲» (۳۲۴ میلیون دلار) و «جوخه‌ی انتحار» (۳۲۵ میلیون دلار) را در گیشه‌ی خانگی پشت سر گذاشته است که تا هفته‌ی آینده سرِ «بتمن علیه سوپرمن» (۳۳۰ میلیون دلار) را نیز زیر تیغِ گوتین خواهد بُرد. «جوکر» هم‌اکنون بالاتر از «جاستیس لیگ» (۲۲۹ میلیون دلار)، «بتمن» (۲۵۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار)، «مرد پولادین» (۲۹۱ میلیون دلار)، «جوخه‌ی انتحار» (۳۲۵/۱ میلیون دلار) و پایین‌تر از «بتمن علیه سوپرمن» (۳۳۰/۴ میلیون دلار)، «آکوآمن» (۳۳۵/۱ میلیون دلار)، «واندر وومن» (۴۱۲/۶ میلیون دلار)، «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (۴۴۸/۱ میلیون دلار) و «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۳/۳ میلیون دلار) در جایگاه ششم پُرفروش‌ترین فیلم‌های دی‌سی در گیشه‌ی خانگی جای می‌گیرد. ساخته‌ی تاد فیلیپس اما در رده‌بندی پُرفروش‌ترین فیلم‌های دی‌سی در گیشه‌ی جهانی، جایی بالاتر از «بتمن» (۴۱۱/۵ میلیون دلار)، «جاستیس لیگ» (۶۵۷/۹ میلیون دلار)، «مرد پولادین» (۶۶۸ میلیون دلار)، «جوخه‌ی انتحار» (۷۴۶/۸ میلیون دلار)، «واندر وومن» (۸۲۱/۸ میلیون دلار)، «بتمن علیه سوپرمن» (۸۷۳/۶ میلیون دلار)، «شوالیه‌ی تاریکی» (یک میلیارد و ۵ میلیون دلار) و پایین‌تر از «شوالیه‌ی تاریکی برمی‌خیزد» (یک میلیارد و ۸۵ میلیون دلار) و «آکوآمن» (یک میلیارد و ۱۴۸ میلیون دلار) در جایگاه سوم پُرفروش‌ترین فیلم‌های دی‌سی در دنیا جای می‌گیرد. اما «جوکر» در حالی یک میلیارد را فتح کرده است که یکی از دلایلِ درآمدِ سرسام‌آورش یک‌جورهایی از روی شانس است. درواقع، «جوکر» درکنار تمام قابلیت‌های شخصی‌اش، مدیونِ یک فاکتورِ خارجی برای موفقیتش هم است. ماه نوامبر در بهترین حالت ماه ناامیدکننده‌ای در زمینه‌ی باکس آفیس بوده است. «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» در حالی اکرانش را با افتتاحیه‌ای زیرِ ۳۰ میلیون دلار آغاز کرد که این ماه میزبانِ اولین آخرهفته بدون فیلمی با درآمدِ بالای ۲۰ میلیون دلار در ۲۰ سال گذشته بوده است. گرچه «فورد علیه فِراری» با افتتاحیه‌ی ۳۰ میلیون دلاری‌اش موفقیت‌آمیز ظاهر شد، ولی در عوض ریبوتِ «فرشتگان چارلی»، محصول سونی و «دروغگوی خوب»، محصول برادران وارنر با افتتاحیه‌های ۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری و ۵ میلیون و ۶۵۰ میلیون دلار با کله سقوط کردند. بنابراین «جوکر» علاوه‌بر ماه اکتبر، حکمِ بزرگ‌ترین فیلم نوامبر را هم داشت. «جوکر» با پشت سر گذاشتنِ «شوالیه‌ی تاریکی» رسما به پُرفروش‌ترین فیلمِ دنیا که هرگز در بازار چین اکران نشده تبدیل شده است. بنابراین گرچه می‌توان به نتیجه‌ی «ترمیناتور: سرنوشت تاریک»، «دکتر اسلیپ» و «فرشتگان چارلی» نگاه کرد و درست درحالی‌که همه با کله در کرم‌چاله‌ی نوستالژی کودک‌پسندانه‌ی دیزنی‌پلاس غرق شده‌اند، به این نتیجه رسید که به آخرالزمانِ محتواهای غیردیزنی رسیده‌ایم، ولی ماجرای عملکردِ ضعیفِ نوامبر ۲۰۱۹ کمی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

یکی از دلایلی که «جوکر» در جریان ماه نوامبر، حدود ۳۵ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی و ۹۰ میلیون دلار در گیشه‌ی خارجی فروخته، این است که سه‌تا از رقبای اصلی این فیلم تاریخِ اکرانشان در سال ۲۰۱۹ را به مقصدِ نیمه‌ی اول سال ۲۰۲۰ تغییر دادند. دلایلِ زیادی برای اینکه چرا «جوکر» به مجموع ۳۴۰ میلیون دلار در خانه و بیش از یک میلیارد دلار در دنیا دست یافته وجود دارد. اما یکی از مهم‌ترین دلایلش که نشان می‌دهد که چرا ماه نوامبر چنین ماه ضعیفی برای اکثرِ تازه‌اکران‌ها بوده این است که سه فیلم بزرگی که در ابتدا برای اکران در نوامبر برنامه‌ریزی شده بودند، با تأخیر در زمانِ اکرانشان مواجه شدند. همگی در زمانی‌که «ترمیناتور: سرنوشت تاریک» در اول نوامبر امسال اکران شد، درباره‌ی عملکردِ اسفناکش صحبت کردیم، اما «سرنوشت تاریک» فقط به این دلیل در اول نوامبر (به‌جای پانزدهم نوامبر) اکران شد، چون برادران وارنر تاریخ اکرانِ «واندر وومن ۱۹۸۴» را از اول نوامبر امسال به پنجم ژوئنِ ۲۰۲۰ عقب انداخت. اول نوامبر ۲۰۱۹ مصادف با همان تاریخی بود که قسمت اول «واندر وومن» سه سال قبل در آن روز روی پرده‌ی سینماها رفته بود. در نتیجه‌ی غیبتِ «واندر وومن ۱۹۸۴»، «سرنوشت تاریک» تصمیم گرفت تا به‌عنوانِ اکشنی با شخصیتِ اصلی زن، جای آن را پُر کند. به عبارت دیگر «جوکر» به این دلیل دوامِ طولانی‌مدتی را تجربه کرد، چون برادران وارنر زمان اکرانِ یکی دیگر از فیلم‌های دی‌سی را تغییر داد. سه هفته‌ پیش، باکس آفیس عملکردِ عمیقا ضعیفی را تجربه کرد، اما واقعیت این است که اگر همه‌چیز طبقِ برنامه پیش می‌رفت، «زمانی برای مُردن نیست»، بیست و پنجمین فیلم جیمز باند قرار بود در اوایلِ نوامبر ۲۰۱۹ اکران شود؛ از زمانِ «چشم طلایی» در سال ۱۹۹۵ تاکنون، تمام فیلم‌های مجموعه جیمز باند منهای «فردا هرگز نمی‌میرد» در اوایل نوامبر اکران شده‌اند. ولی کناره‌گیری دنی بویل از کارگردانی باند بیست و پنجم و جایگزینی‌اش با کری فوکوناگا باعث شد تا تاریخِ اکرانِ این فیلم به چهاردهم فوریه ۲۰۲۰ و سپس به سوم آوریل ۲۰۲۰ عقب انداخته شود. هر دوی «واندر وومن ۱۹۸۴» و «زمانی برای مُردن نیست» در حالی می‌توانست پول‌های بزرگی به باکس آفیسِ ماه نوامبر تزریق کند و جلوی هرچه شدیدتر شدنِ سلطه‌ی دیزنی بر باکس آفیس را بگیرند که اکنون غیبتِ آن‌ها به وضوح احساس می‌شود. وقتی «واندر وومن» اول نوامبر و «زمانی برای مُردن نیست» هشتم نوامبر را ترک کردند، «سرنوشت تاریک» جای اولی را در اول نوامبر و «فرشتگانِ چارلی» هم جای دومی را در پانزدهم نوامبر پُر کردند. در همین حین، «سونیکِ خارپشت» (Sonic the Hedgehog)، محصولِ پارامونت هم تاریخِ اکرانش را از پانزدهم نوامبر به هشتم نوامبر تغییر داد. اما اتفاقِ غافلگیرکننده‌ای رخ داد. تریلرِ «سونیک» با جنجال‌های آنلاینِ فراوان و استقبالِ منفی گسترده‌ای مواجه شد. در نتیجه تلاشِ سازندگان برای طراحی وفادارانه‌تر سونیک به عقب افتادن تاریخِ اکرانِ‌ فیلم به چهاردهم فوریه ۲۰۲۰ منتهی شد. بنابراین تاریخِ اکران «سونیک» از پانزدهم نوامبر به هشتم نوامبر (زمان اکرانِ اولیه‌ی «زمانی برای مُردن نیست») و بعد چهاردهم فوریه ۲۰۲۰ (دومین زمان اکران «جایی برای مُردن نیست») تغییر کرد.

حتی اگر «سونیک» موفق نمی‌شد تا درآمدی در حد و اندازه‌ی «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» داشته باشد، تحلیلگران فکر می‌کنند که این فیلم می‌توانست عملکردِ بهتری در مقایسه با «میدوی» و «دکتر اسلیپ» نشان بدهد.  گرچه تحلیلگران فکر می‌کنند نه‌تنها «واندر وومن ۱۹۸۴» نمی‌توانست فروشِ ۴۱۲ و نیم میلیون دلاری قسمت اول در خانه و ۸۲۱ میلیون دلاری‌اش در دنیا را تکرار کند، بلکه «زمانی برای مُردن نیست» هم قادر به تکرارِ درآمدِ خانگی ۲۰۰ میلیون دلاری و جهانی ۸۸۱ میلیون دلاری «اسپکتر» نخواهد بود، ولی حتی با وجودِ پیش‌بینی افتِ فروشِ این فیلم‌ها نسبت به قسمت‌های قبلی، کماکان داریم مقدارِ بسیار زیادی پول حرف می‌زنیم؛ درواقع این فیلم در مجموع می‌توانستند حدود یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بفروشند و با تصور اینکه «سونیکِ خارپشت» می‌توانست عملکردی در حد و اندازه‌ی ریبوتِ «توم ریدر» داشته باشد، این رقم به ۲ میلیارد هم می‌رسید. ولی از آنجایی که بعد از مواجه شدنشان با تأخیر، هیچ فیلمی به بزرگی و ارزشمندی‌شان جای آن‌ها را پُر نکرد، در نتیجه شاهد به جا ماندنِ یک حفره‌ی بزرگ در باکس آفیسِ ماه نوامبرِ امسال بودیم. در نتیجه، تغییرِ زمان اکرانِ «واندر وومن ۱۹۸۴» از اول نوامبر ۲۰۱۹ به پنجم ژوئنِ ۲۰۲۰، یکی از فاکتورهایی است که به یک میلیاردی شدنِ «جوکر» کمک کرد. چنین چیزی درباره‌ی «زمانی برای مُردن نیست» و «سونیک» نیز صدق می‌کند. «ترمیناتور: سرنوشت تاریک»، «فرشتگانِ چارلی» و «دکتر اسلیپ» حتی دسته‌جمعی نمی‌توانستند در حد یکی از فیلم‌های «واندر وومن» یا «زمانی برای مُردن نیست» بفروشند؛ اتفاقی که گرچه به نفعِ «جوکر» بود، ولی به‌طور کلی به ضررِ صنعت تمام شد. اتفاقی که هم‌اکنون شاهدش هستیم همان اتفاقی است که در سالِ ۲۰۱۴ هم به وقوع پیوسته بود؛ در آن سال، «خشن ۷»، «دایناسور خوب» و «پنجاه طیفِ گری»، سه فیلمِ بزرگِ تابستانی بودند که همه تاریخِ اکرانشان به سال ۲۰۱۵ عقب افتاد و چیز دیگری جای خالی‌شان را پُر نکرد. تاریخ اکرانِ «مالفیسنت» از چهارم جولادی به اواخرِ مِی تغییر کرد. این اتفاق به نفعِ فیلمِ آنجلینا جولی تمام شد (۲۴۲ میلیون در خانه و ۷۵۸ میلیون در دنیا). اما عدم وجود بلاک‌باسترهای مهم در جریانِ اواخر ژوئن تا اواسطِ ژوئیه به‌علاوه‌ی عملکردِ ضعیفِ «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (۲۴۰ میلیون دلار در خانه از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه) منجر به درآمدِ بسیار پایین تابستانِ ۲۰۱۴ در مقایسه با تابستانِ ۲۰۱۳ شد. تفاوتِ کلیدی اواسطِ تابستانِ ۲۰۱۴ با دورانِ پسا-تابستانِ ۲۰۱۹ این است که این روزها مردم خیلی کمتر صرفا جهت سینما رفتن، سینما می‌روند.

در تابستانِ ۲۰۱۴، «ظهور سیاره‌ی میمون‌ها» به‌لطفِ شهرت قسمت اول (۴۸۰ میلیون دلار) و به خاطر عملکردِ پایین‌تر از انتظاراتِ «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (در آمریکای شمالی، نه در کشورهای خارجی که به یک میلیاردی شدنِ فیلم منجر شد) به ۷۱۰ میلیون دلار در دنیا صعود کرد؛ اما یکی دیگر از فاکتورهای موفقیتِ «ظهور سیاره‌ی میمون‌ها» عقب افتادن تاریخ اکران فیلم کله‌گنده‌ای در قالب «خشن ۷» بود؛ وقتی «خشن ۷» غیبت کرد، تماشاگرانِ «ظهور» هم افزایش پیدا کرد. چنین چیزی درباره‌ی «لوسی» (۴۶۰ میلیون دلار در دنیا) هم صدق می‌کند که از غیبت «مالفیسنت» (در ماه ژوئیه) و «خشن ۷» حسابی به نفعِ خودش بهره بُرد تا فراتر از انتظارات بفروشد. اما این اتفاق در سالِ ۲۰۱۹ تکرار نشد؛ یعنی کسانی که می‌خواستند «واندر وومن ۲» یا «جیمز باند ۲۵» را تماشا کنند، در غیبتِ این دو فیلم سراغ فیلم‌های دیگری که روی پرده بودند نرفتند و در عوض در خانه ماندند و به مصرفِ محتوای استریمینگشان پرداختند. تأخیر در اکران «واندر وومن ۱۹۸۴»، «زمانی برای مُردن نیست» و «سونیکِ خارپشت» شاید به نفعِ خودِ این فیلم باشد، شاید به نفعِ برادران وارنر، یونیورسال و پارامونت باشد، ولی در عوض منجر به کمبودِ فیلم‌های بزرگ در ماه نوامبر شد؛ در نتیجه بازار عملا در بین «جوکر» (چهارم اکتبر) تا «فروزن ۲» (بیست و دوم نوامبر) مگس می‌پراند! همچنین تأخیر آن‌ها باعث شد تا چیرگی بی‌سابقه‌ی دیزنی بر بازار در سال ۲۰۱۹ به‌دلیل غیبتِ فیلم‌هایی که می‌توانستند مجموعِ درآمدِ فیلم‌های غیردیزنی را افزایش بدهند، بیش‌ازپیش احساس می‌شود. بخشی از یک میلیاردی شدن «جوکر» از صدقه‌سری انصراف دادنِ موقتِ بزرگ‌ترین رقبایش است. در زمانی‌که سونیک مشغول گذراندنِ عملِ پلاستیکِ صورت بود، در زمانی‌که پرنسس دایانا تصمیم گرفت تا شانسش را برای تبدیل شدن به بزرگ‌ترین فیلمِ تابستانِ سال بعد امتحان کند و در زمانی‌که جیمز باند تصمیم گرفت تا در زمانِ دیگری بمیرد، «جوکر» و دیزنی بازار را وحشیانه‌تر از حالتِ عادی غارت کردند.

اما در جریانِ هفته‌ی گذشته، اولین پیش‌بینی‌های تحلیلگران درباره‌ی افتتاحیه‌ی «جنگ ستارگان: ظهور اسکای‌واکر» (Star Wars: The Rise of Skywalker) نیز منتشر شدند. همان‌طور که از اولین پیش‌بینی‌ها انتظار می‌رود، تحلیلگران افتتاحیه‌ی این فیلم را چیزی بین «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۱۷۹ میلیون دلار) تا «دنیای ژوراسیک» (۲۰۸ میلیون دلار) می‌دانند. قابل‌ذکر است که «آخرین جدای» کارش را با افتتاحیه‌ای بزرگ‌تر آغاز کرد (۲۲۰ میلیون دلار در مقایسه با افتتاحیه‌ی ۲۴۸ میلیونی «نیرو برمی‌خیزد»). ولی چیزی که از بزرگی افتتاحیه‌ی «ظهور اسکای‌واکر» اهمیت دارد، دوامش در دورانِ پسا-افتتاحیه است. با نگاهی به تقویم می‌بینیم که «ظهور اسکای‌واکر» در زمینه‌ی دوام حداقل یک برتری بزرگ نسبت به «آخرین جدای» دارد. همان‌طور که قبلا هم به آن اشاره شد، «آخرین جدای» از روی بدشانسی در سالی روی پرده رفت که زمانِ اکرانش در نیمه‌ی دسامبر مستقیا به تعطیلی دوهفته‌ای کریسمس منجر نشد. درست مثل «هری پاتر و تالار اسرار»، تنها هری پاترِ ماه نوامبر که دومین آخرهفته‌اش با آخرهفته‌ی روزِ شکرگذاری مصادف نشد، «آخرین جدای» هم باید یک هفته صبر می‌کرد تا بچه‌ها و بزرگسالان به مناسبتِ سال نو تعطیل شوند. این موضوع دلیلِ دوام نه چندان عالی این فیلم در جریانِ اولین دوشنبه تا پنج‌شنبه‌اش و سقوطِ شدید ۶۲ درصدی‌اش در دومین آخرهفته‌اش (۷۱ میلیون دلار از ۲۲۰ میلیون افتتاحیه) را توضیح می‌داد. ولی بعد از اینکه تعطیلات کریسمس آغاز شد، این فیلم فقط با ۲۷ درصد افت فروش در سومین آخرهفته‌اش مواجه شد. «آخرین جدای» درنهایت به ۶۲۰ میلیون دلار فروشِ خانگی (و یک میلیارد و ۳۳۲ میلیون دلار جهانی) دست یافت و فقط ۲/۸ برابر افتتاحیه‌اش فروخت که برای یک بلاک‌باسترِ کریسمسی آمارِ خیلی خوبی نبود؛ در نتیجه فیلم منهای دو فیلم اخیرِ «اونجرز»، حکم کم‌دوام‌ترین فیلمی با بیش از ۲۰۰ میلیون دلار افتتاحیه تبدیل شد. اما در مقابل، «ظهور اسکای‌واکر» منهای بهره بردن از قلابِ درگیرکننده‌‌اش به‌عنوانِ آخرینِ فیلمِ خط داستانی حماسه‌ی اسکای‌واکر، در حالی اکران می‌شود که آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش مستقیما به دو هفته تعطیلی منتهی می‌شود؛ دو هفته تعطیلی که تک‌تک روزهایش حکم آخرهفته را دارند. مثل این می‌ماند که آخرهفته‌ی یک فیلم به‌جای سه روز، دو هفته به طول بیانجامد.

«ظهور اسکای‌واکر» درست مثل «نیرو برمی‌خیزد» تا ششم ژانویه ۲۰۲۰ یا هجدهمین روزِ اکرانِ خانگی‌اش، یک روزِ نُرمال هم نخواهد داشت. این فیلم به مدت هجده روز به‌طور مداوم فروشِ استثنایی و ویژه‌ای را تجربه خواهد کرد. اما این یعنی چه؟ این یعنی «ظهور اسکای‌واکر» می‌تواند با وجود تجربه‌ی افتتاحیه‌ای به مراتب پایین‌تر از «آخرین جدای»، کماکان دوامِ قدرتمندتر و بادوام‌تری را در مقایسه با «آخرین جدای» تجربه کرده و درنهایت به فروشِ خانگی بزرگ‌تری در مقایسه با قیلمِ قبلی مجموعه دست پیدا کند. برای مثال، «نیرو برمی‌خیزد» به‌لطفِ نقدهای مثبت، سروصدای رسانه‌ای عالی و عدم وجود رقبای جدی در حوزه‌ی فیلم‌های کودک‌پسندانه، با تجربه‌ی دوامی نفسگیر، ۳/۷۷ برابرِ افتتاحیه‌ی ۲۴۸ میلیون دلاری‌اش فروخت. «آخرین جدای» اما درست قبل از اینکه «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» همگی‌مان را با کسب ۴۰۴ میلیون دلار از ۳۵ میلیون دلار افتتاحیه و «بزرگ‌ترین شومن» با اجرای حرکتی «تایتانیک‌»وار به ۱۸۴ میلیون دلار از ۱۳ و نیم میلیون دلار افتتاحیه دست یافت، اکران شد. اما حالا «جومانجی: مرحله‌ی بعدی» یک هفته قبل از اینکه (دو هفته قبل از «ظهور اسکای‌واکر» در چین) «ظهور اسکای‌واکر» و «گربه‌ها» همزمان با هم روی پرده می‌روند اکران خواهد شد. اگر مردم به تماشای «ظهور اسکای‌واکر» بروند و از آن لذت ببرند، آن وقت این فیلم در جریانِ تعطیلاتِ کریسمس فقط انیمیشن «جاسوسان در لباس مُبدل» و «زنان کوچک» را به‌عنوانِ مهم‌ترین رقبایش خواهد داشت. همچنین از آنجایی که «واندر وومن ۱۹۸۴»، «زمانی برای مُردن نیست» و «سونیکِ خارپشت» هم از نوامبر ۲۰۱۹ فرار کردند، «ظهور اسکای‌واکر» به جز «فروزن ۲» که متعلق به خودِ دیزنی است، هیچ رقیبِ دیگری از ماه قبل نخواهد داشت. تمام اینها باعث شده تا این احتمال وجود داشته باشد که «ظهور اسکای‌واکر» در صورتی که با استقبالِ منتقدان و طرفداران مواجه شود، به‌جای «اِراگون» و «آخرین جدای»، دوامی نزدیک به «روگ وان» و دو فیلم اول «هابیت» (۳/۴ تا ۳/۶ برابر افتتاحیه) داشته باشد. به عبارت دیگر، اگر «ظهور اسکای‌واکر» بتواند واقعا دوامِ طولانی‌مدتی را تجربه کند، آن وقت می‌تواند از زمان «تهدید شبح»، به بادوام‌ترین فیلمِ «جنگ ستارگان» تبدیل شود. «انتقام سیث» ۳۸۱ میلیون دلار از ۱۰۸ میلیون دلار افتتاحیه به دست آورد که به‌معنی ۳/۵۲ برابرِ افتتاحیه‌اش بود.

«حمله‌ی کلون‌ها» هم به ۳۰۲ میلیون دلار از ۸۰ میلیون دلار افتتاحیه‌اش کسب کرد که به‌معنی ۳/۷۷ برابرِ افتتاحیه‌اش بود. «نیرو برمی‌خیزد» به‌لطفِ تعطیلاتِ کریسمس، بادوام‌تر از دو فیلمِ قبلی مجموعه ظاهر شد. اما «تهدید شبح» به ۴۳۱ میلیون دلار فروشِ نهایی از ۶۴ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد که به‌معنی درآمدی ۳/۸ برابرِ افتتاحیه‌اش بود. اگر ضریبِ ۳/۸ برابر افتتاحیه نامحتمل به نظر می‌رسد فراموش نکنید که «ترون: میراث» در دسامبر ۲۰۱۰ به ۱۷۱ میلیون دلار از ۴۴ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت و «شرلوک هولمز: بازی سایه‌ها» هم در دسامبر ۲۰۱۱، ۱۸۶ میلیون دلار از ۳۸ میلیون دلار افتتاحیه کسب کرد. البته که همیشه این احتمال وجود دارد که «ظهور اسکای‌واکر» به کم‌دوام‌ترین فیلم «جنگ ستارگان» تبدیل شود؛ درست همان‌طور که «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» با تبدیل شدن به فیلمی که فقط مورد توجه‌ی جمعیتِ طرفدارانِ مجموعه قرار گرفت فقط ۲/۷۵ برابرِ افتتاحیه‌ی ۱۶۹ میلیون دلاری‌اش فروخت. اما حتی اگر این اتفاق بیافتد و «ظهور اسکای‌واکر» فقط ۲/۷۵ برابر افتتاحیه‌ی احتمالی ۲۰۰ میلیون دلاری‌اش بفروشد، باز به ۵۵۰ میلیون دلار فروشِ جهانی دست پیدا می‌کند و پشت‌سر «اونجرز: بازی پایانی» در جایگاه دوم پُرفروش‌ترین فیلم‌های ۲۰۱۹ قرار می‌گیرد. بااین‌حال، شوکه‌کننده نخواهد بود اگر «ظهور اسکای‌واکر» ضعیف‌ترین افتتاحیه‌ی پیش‌بینی‌شده‌ی ممکن را تجربه کند، اما در عوض در طولِ ماه آینده به‌لطفِ تبلیغات دهان به دهان، دوامِ قدرتمندی داشته باشد. شلیکِ مستقیم «ظهور اسکای‌واکر» از روزِ اول افتتاحیه‌اش تا اواسط ژانویه که همه روز تعطیلی هستند می‌تواند بدجوری به نفعش تمام شود. بنابراین حتی اگر این فیلم با ۱۷۵ میلیون دلار افتتاحیه شروع به کار کند، با فروختنِ ۳/۴ برابرِ این افتتاحیه می‌تواند به ۵۹۵ میلیون دلار درآمد خانگی دست پیدا کند و با افتتاحیه‌ی ۲۱۰ میلیون دلاری و کسب ۳/۶ برابرِ افتتاحیه‌اش می‌تواند ۷۵۶ میلیون دلار بفروشد. راستش، «ظهور اسکای‌واکر» با ۱۷۵ میلیون دلار افتتاحیه اما کسب ۳/۷۸ برابر این افتتاحیه (ضریبی بزرگ‌تر از «نیرو برمی‌خیزد») کماکان می‌تواند به ۶۶۱ و نیم میلیون دلار دست پیدا کند و با کسبِ ۲/۸ برابر یک افتتاحیه‌ی ۲۱۰ میلیون دلاری می‌تواند به ۵۸۸ میلیون دلار دست پیدا کند. البته که فاصله‌ی بزرگی بین این اعداد وجود دارد و همیشه احتمال دارد که سرنوشتِ فیلم به چیزی بین این دو عدد منتهی شود. ولی اگر «ظهور اسکای‌واکر» طبقِ پیش‌بینی‌های فعلی با افتتاحیه‌ای پایین‌تر از «آخرین جدای» مواجه شد، این اتفاق نباید بلافاصله به‌معنی عملکردِ ناامیدکننده‌ی این فیلم برداشت شود. چون باتوجه‌به شواهد این احتمال وجود دارد که «ظهور اسکای‌واکر» حتی با وجود افتتاحیه‌ای ضعیف‌تر از قسمت‌های قبلی، قوی‌ترین دوامِ این مجموعه از زمان «تهدید شبح» تاکنون را تجربه کند.

---