بهترین بازی استراتژی سال 2018 از نگاه زومجی

بهترین بازی استراتژی سال 2018 از نگاه زومجی

دوشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۱

از یک بازی مستقل فوق‌العاده تا اثری با محوریت تلاش برای بقا و تجربه‌ای بر اساس افسانه‌های وایکینگ‌ها. با زومجی و بهترین بازی استراتژی سال همراه باشید. 

شاید عصر بازی‌های استراتژی فراموش‌نشدنی مثل سری Age of Empires یا Generals به پایان رسیده باشد، اما این سبک هنوز هم به نفس کشیدن ادامه می‌دهد و هنوز هم کم نیستند استودیو‌هایی که به سراغ ساخت بازی‌های استراتژی می‌روند؛ آثاری که سعی دارند تا قدرت مدیریت شرایط بازیکنان را محک بزنند و با به چالش کشیدن توان تصمیم‌گیری آن‌ها در شرایط مختلف، ذهن‌شان را درگیر کنند. در سال ۲۰۱۸ بازی‌های استراتژی مختلفی منتشر شدند و ما هم پس از بررسی آن‌ها، بهترین بازی استراتژی سال را انتخاب کردیم. در ادامه با نامزد‌ها و برنده این بخش همراه باشید:

Battletech

BattleTech

لیست بهترین‌های استراتژی را با BattleTech آغاز می‌کنیم؛ اثری نوبتی و تاکتیکی ساخته استودیو Harebrained Schemes که البته توسط کمپانی خوش‌نام پارادوکس اینتراکتیو منتشر شده است. در بتل‌تک بازیکنان کنترل تیمی متشکل از چهار موجود مکانیکی را بر عهده می‌گیرند و باید ماموریت‌های مختلف بازی را انجام بدهند. یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت BattleTech، آزادی‌عمل بالایی است که به بازیکنان در شخصی‌سازی نیرو‌های تحت کنترلش می‌دهد؛ به طوریکه قادر خواهید بود ظاهر، ویژگی‌ها و حتی تجهیزات Mech‌هایتان را شخصی‌سازی کنید و این امر نه فقط از حیث ظاهری تنوع خوبی به بازی می‌دهد که باعث می‌شود هر تغییر، تاثیرش را روی نبرد‌ها و مراحل بازی هم بگذارد. 

سازندگان BattleTech تلاش زیادی کرده‌اند تا اثری خلق کنند که بتوان تعریف درست استراتژی و تاکتیک را در آن پیدا کرد. طراحی مراحل بازی به شکلی است که تمام و کمال قدرت تصمیم‌گیری بازیکن را به چالش بکشد. این مورد البته نشات‌گرفته از منبع الهام بازی یعنی بازی رومیزی Classic BattleTech است که بسیاری از طراحان آن در توسعه این بازی ویدیویی هم نقش داشته‌اند. به همین دلیل هم علاقه‌مندان به بازی‌های رومیزی، خیلی زود می‌توانند مکانیزم‌های الهام‌گرفته از این آثار را در بازی BattleTech متوجه شوند؛ از روند نوبتی بازی گرفته تا اهمیت داشتن حتی یک حرکت جزئی که می‌تواند پیروزی یا شکست شما در مراحل را رقم بزند. BattleTech در ابتدا بودجه‌ای یک میلیون دلاری داشت و باقی هزینه ساختش از کمپین کیک استارتر تامین شد که نتیجه این بودجه بیش‌تر، اضافه شدن بخش چندنفره و مواردی دیگر به بازی بود. بخش چندنفره جایی است که BattleTech جذابیت اصلی‌اش را نشان می‌دهد و بازیکنانش را وارد نبردی تمام‌عیار با حریفی واقعی می‌کند. 

در مجموع چه علاقه‌مند به بازی‌های استراتژی تک‌نفره باشید و چه دل‌تان یک اثر رقابتی تمام‌عیار بخواهد، BattleTech همه این‌ها را در خودش دارد؛ اثری که بدون سر و صدای زیاد ساخته شد اما پس از انتشار خودش را به عنوان یکی از بهترین بازی‌های استراتژی سال مطرح کرد. 

Thronebreaker

Thronebreaker: The Witcher Tales

با اینکه مجموعه ویچر در اصل توسط آندره ساپکوفسکی، نویسنده کتاب‌های این مجموعه خلق شده اما پربیراه نیست اگر بگوییم که این مجموعه با سری بازی ویچر استودیو سی‌دی پراجکت رد بود که توانست به شهرت و عظمت فعلی‌اش برسد. استودیو لهستانی با خلق دنیایی سراسر فانتزی و پر از روایات جذاب، باعث شد تا این گرگ سفید به شهرت جهانی برسد و البته بازی آنقدر گسترده و جذاب باشد که حتی بتوان پس از تمام شدن سه نسخه اصلی آن، بازهم داستان‌ها و بازی‌های جدیدی از دل دنیایش بیرون کشید. Thronebreaker: The Witcher Tales یکی از همین داستان‌ها است که با سر و صدای تبلیغاتی کمی منتشر شد ولی یک تجربه استراتژی/نقش آفرینی بسیار ارزشمند است. 

یکی از بارز‌ترین ویژگی‌های مثبت Thronebreaker: The Witcher Tales نه مکانیزم‌های گیم‌پلی الهام‌گرفته آن از مینی گیم گوئنت که کیفیت بالای داستان‌گویی بازی است. معمولا در آثار استراتژی حتی اگر شاهد داستان خیلی جذابی هم نباشیم نمی‌توان ایراد زیادی از بازی گرفت ولی خب سی‌دی پراجکت رد آن قدرت بالایش در روایت داستان را در این بازی هم حفظ کرده و مهم‌تر اینکه این داستان حتی بدون وجود گرالت دوست‌داشتنی هم جذاب است. شخصیت‌های مختلف یا حتی نژاد‌های متفاوت پرداخت خیلی خوبی دارند و از ابتدا تا انتهای اثر، بازیکن را غرق یک روایت فانتزی می‌کنند؛ به این‌ها باید تاثیر تصمیم‌گیری‌ها در بازی را هم اضافه کنیم که می‌توانند ماجرا را به شکلی غیرقابل پیش‌بینی برای‌تان پیش ببرند. 

همان‌طور که اشاره کردیم گیم‌پلی Thronebreaker: The Witcher Tales الهام‌گرفته از مینی گیم گوئنت است؛ از این رو با تجربه‌ای غالبا کارتی رو‌به‌رو هستیم که در آن چینش کارت‌ها و استفاده درست و به‌موقع از آن‌ها اهمیت بالایی دارند و بهره‌گیری درست از المان‌های سبک استراتژی در این مبارزات، کاملا به چشم می‌خورد و عاملی است که Thronebreaker: The Witcher Tales را به یکی از بهترین بازی‌های سال در این دسته تبدیل می‌کند. 

banner saga 3

The Banner Saga 3

سومین و آخرین برگ از مجموعه The Banner Saga به بهترین شکل آن را به پایان رساند. ساخت بازی‌های با‌کیفیت به خودی خود کار سختی است اما ساخت دنباله برای اثری که خیلی‌ها از آن لذت برده‌اند حتی سخت‌تر است که استودیو استویک توانست این کار را به شکلی ایده‌آل در قبال The Banner Saga انجام بدهد. این مجموعه استراتژی هم از آن دست بازی‌هایی است که تمرکز زیادی روی داستان دارند و با اینکه The Banner Saga 3 به‌عنوان آخرین قسمت این سه‌گانه قطعا وام‌دار داستان نسخه‌های قبلی است، اما حتی اگر دو قسمت پیشین را هم بازی نکرده باشید باز به لطف روایت قوی می‌توانید از داستان حماسی این اثر لذت ببرید؛ داستانی که دقیقا همان‌چیزی است که از یک بازی با محوریت وایکینگ‌ها انتظار داریم و چه چیزی بهتر از اینکه ما به عنوان گیمر هم بتوانیم با تصمیماتی که می‌گیریم، در این داستان نقش داشته باشیم. The Banner Saga در خیلی از دقایقش انتخاب‌های سختی پیش‌روی بازیکن می‌گذارد؛ انتخاب‌هایی مثل کشتن یک شخصیت یا بخشیدن وی یا حتی حفظ گروهی از نیرو‌ها که نژاد متفاوتی دارند یا دستور دادن به جدایی آن‌ها از گروه برای حفظ منابع غذایی. 

اما در پس این داستان زیبا، The Banner Saga 3 همچنین گیم‌پلی خیلی خوبی هم دارد؛ گیم‌پلی نوبتی و تاکتیکی که در دو بخش متفاوت از جهان بازی جریان دارد و در هریک از این بخش‌ها، شما را با قهرمانان متفاوتی همراه می‌کند. از نقاط قوت بازی می‌توان به همین قهرمان‌ها اشاره کرد که هرکدام ظاهر متفاوت و از آن مهم‌تر قابلیت‌های منحصر‌به‌فردی دارند و تاثیر این تفاوت را هم کاملا می‌توان در گیم‌پلی بازی احساس کرد. در مبارزات تاکتیکی حس و حال شبیه به بازی کردن شطرنج به بازیکن دست می‌دهد و برداشتن قدم درست، استفاده به‌موقع از قابلیت‌های ویژه اعضای گروه و اولویت قرار دادن دشمنانی که می‌توانند آسیب بیش‌تری به‌تان وارد کنند مواردی هستند که فرق بین شکست یا پیروزی را در بازی رقم می‌زنند. جدا از این‌ها عناصر دیگری مثل مدیریت صحیح منابع غذایی گروه هم نقش بسزایی در The Banner Saga 3 دارند و همه این‌ها، وقتی دست به دست هم می‌دهند موجب خلق اثری می‌شوند که از حیث داستان‌گویی قوی است، گیم‌پلی استراتژی بسیار عمیقی دارد و حتی به لطف تاثیر داشتن تصمیم‌ها در روند بازی از ارزش تکرار خوبی هم بهره می‌برد و این‌ها یعنی هرآنچه که می‌توان از یک بازی استراتژی قوی انتظار داشت. 

frostpunk

Frostpunk

خودتان را در نقش رهبر گروهی از انسان‌ها تصور کنید که شهرشان را ترک کرده‌اند و در زمستانی که سرمای وحشتناک تا استخوان هم نفوذ می‌کند، مجبور به تلاش برای بقا هستند و تنها منبع گرمایش‌شان، یک ژنراتور است که برای روشن ماندن نیاز به منابع دارد. Frostpunk برای این ساخته شده که بازیکن را در نقش چنین رهبری قرار بدهد و خب این کار را هم به بهترین و واقع‌گرایانه‌ترین شکل ممکن انجام داده است. Frostpunk خلق‌شده توسط همان استودیو ۱۱ بیتی است که آن‌ها را با بازی فراموش‌نشدنی This War of Mine می‌شناسیم و این بازیسازان مجددا در اثر جدید‌شان توانسته‌اند یک تجربه بی‌نهایت تاثیرگذار از حیث داستانی و چالش‌برانگیز از حیث گیم‌پلی بسازند. از مهم‌ترین بخش‌های Frostpunk درست مثل This War of Mine، قرار گرفتن در موقعیت‌های تصمیم‌گیری سخت است؛ تصمیماتی که نه سفید و سیاه، بلکه اکثرا خاکستری هستند و به‌ازای هر مزیت‌شان معایبی دارند و تاثیرات منفی هم روی گروه تحت کنترل شما می‌گذارند. برای مثال آیا ترجیح می‌دهید برای روشن نگه داشتن ژنراتور یا همان تنها منبع گرمای مردم‌تان افراد زیادی را مشغول کار کردن در معادن ذغال سنگ در همین سرمای وحشتناک کنید یا اینکه نه، جان کارگران‌تان ارزشمند‌تر از این حرف‌ها است؟ سازندگان موفق شده‌اند تصمیمات را با گستردگی تمام از حیث تاثیرات مثبت و منفی در بازی قرار دهند و از این طریق بودن در نقش یک رهبر را به شکلی عالی شبیه‌سازی کنند. 

مقاله مرتبط

از طرف دیگر Frostpunk با سناریو‌های مختلفی که در زمان عرضه داشت و مواردی که بعدا به بازی اضافه شدند، کلکسیونی از دقایق غیر قابل پیش‌بینی را در برابر مخاطبش قرار می‌دهد و از این طریق کاری می‌کند که همواره یک تنش عجیب و استرس‌زا بر بازی حاکم باشد. کافی است فقط برای دقایقی حس کنید که همه‌چیز را مدیریت کرده و آرامش را حکم‌فرما کرده‌اید تا خبر برسد که سرمایی حتی شدید‌تر در راه است؛ آنقدر شدید که دیگر نه کارگران توان کار در معادن را خواهند داشت و نه حتی آشپزخانه‌هایتان قدرت آماده کردن غذا. پس شما هستید و مردمی بی‌پناه در این سرما که باید با منابعی که تا الان جمع کرده‌اید بتوانند این موج شدید را پشت سر بگذارند. به این‌ها اتمسفر فوق‌العاده و تاریک بازی و صد البته طراحی‌های هنری بی‌نقص بازی را هم باید اضافه کنیم که نتیجه نهایی‌شان، شده اثری که به واقع با خیلی از بازی‌های استراتژی سال‌های اخیر که لزوما مفهوم‌شان چیزی جز ساخت لشکر و حمله به دشمن نبود، متفاوت باشد و اثری با محوریت تلاش برای بقا را به بهترین شکل ممکنش به تصویر بکشد. 

into the breach

Into the Breach

اما در نهایت بهترین بازی استراتژی سال از دید زومجی، اثری نیست جز Into the Breach، ساخته استودیو سابست‌گیمز. Into the Breach نه فقط یکی از بهترین بازی‌های استراتژی سال که یکی از شگفتی‌های ۲۰۱۸ مخصوصا در زمینه بازی‌های مستقل بود. شاید در نگاه اول، Into the Breach خیلی اثر جذابی نباشد؛ تجربه‌ای با گرافیک بسیار ساده، داستانی سرراست با محوریت حمله موجودات فضایی به زمین و استفاده انسان‌ها از ماشین زمان برای برگشتن به گذشته و مقابله با آن‌ها مواردی نیستند که بتوانند یک بازی ویدیویی را به اثری فوق‌العاده تبدیل کنند. اما آنچه که Into the Breach را به یک تجربه بی‌نهایت سرگرم‌کننده تبدیل کرده، فقط و فقط از گیم‌پلی فوق‌العاده آن نشات می‌گیرد.

Into the Breach یک تجربه تاکتیکی است که در صفحه‌ای شطرنج مانند جریان دارد. بازیکنان می‌توانند پیش از نبرد نیرو‌هایشان را انتخاب کنند و به شکل دلخواه آن‌ها را در زمین مبارزه بچینند و همچنین امکان ارتقای نیرو‌ها هم به مرور زمان وجود دارد. مبارزات بازی با وجود ساده به نظر رسیدن، بی‌نهایت چالش‌برانگیز و شدیدا تاکتیکی هستند؛ به طوریکه جدا از شناخت کامل نیرو‌های خودتان و البته نقاط ضعف و قوت نیرو‌های دشمن، حتی باید به موارد به‌ظاهر جزئی مثل ساختار نقشه هم توجه داشته باشید و مثلا از کوه‌ها به‌عنوان سنگر استفاده کنید یا با پرت کردن نیرو‌های دشمن به دریا، سریع‌تر از شر آن‌ها خلاص شوید. با اینکه Into the Breach تعداد مراحل خیلی زیادی ندارد، ولی آنچه که ارزش تکرار این بازی را بالا می‌برد امکان به‌دست آوردن نیرو‌های جدید به مرور زمان است؛ نیرو‌هایی که از هر نظر متفاوت از هم هستند و تنوع بسیار بالایی هم دارند و بدین ترتیب تغییر نیرو، شبیه به این است که انگار کلا با یک بازی جدید رو‌به‌رو هستید و چالش‌های کاملا متفاوتی را پیش روی خود خواهید دید. در مجموع استودیو سابست گیمز، اثری خلق کرده که ظاهری ساده اما عمقی فوق‌العاده دارد و همین برگ برنده آن‌ها است. Into the Breach با این تعاریف، توانست عنوان بهترین بازی استراتژی سال از دید زومجی را دریافت کند و در رتبه نخست این شاخه قرار بگیرد. 

پس بهترین بازی‌های استراتژی سال از دید زومجی به ترتیب زیر هستند:

  • Into the Breach
  • Frostpunk
  • The Banner Saga 3
  • Thronebreaker: The Witcher Tales
  • BattleTech

نظرسنجی بهترین بازی استراتژی سال به پایان رسید که بر اساس آن، از مجموع ۱۴۸۵ رای بازی Frospunk  با کسب اکثریت آرا به عنوان بهترین بازی این بخش انتخاب شد. در ادامه می‌توانید تصویر مربوط به نظرسنجی این بخش را مشاهده کنید:

بهترین بازی استراتژی

همچنین نظرسنجی بهترین بازی اکشن ماجراجویی سال هم به پایان رسیده است که برای مشاهده نتایج آن، می‌توانید به مطلب مربوطه مراجعه کنید

منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده