// سه شنبه, ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۰۴

گزارش باکس آفیس: فیلم ترسناک A Quiet Place صدرنشین شد

در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم ترسناک A Quiet Place و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.

گزارش باکس آفیس این هفته را با فیلم ترسناک «یک مکان ساکت» (A Quiet Place)‌ شروع می‌کنیم که به ناجی پارامونت تبدیل شد. این کمپانی حدود دو سال است که در جستجوی یک موفقیت بی‌حرف و حدیث است و بالاخره این کمک در قالب فیلم کم‌خرجی از راه رسید که کسی فکرش را نمی‌کرد که همان قهرمان موعود پارامونت باشد. «یک مکان ساکت» اکرانش را با کسب رقم فک‌انداز ۵۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد. در همین حد بدانید که این رقم از زمان «پیشتازان فضا: فراتر» (Star Trek Beyond) در جولای ۲۰۱۶ تاکنون، بزرگ‌ترین افتتاحیه‌ی این کمپانی محسوب می‌شود و همچنین دومین افتتاحیه‌ی بزرگ آنها از زمان «ماموریت غیرممکن: ملت سرکش» (Mission Impossible: Rouge Nation) از جولای ۲۰۱۵ تاکنون به شمار می‌رود. این در حالی است که این رقم، «یک مکان ساکت» را بالاتر از «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One) و یک پله پایین‌تر از «بلک پنتر» (Black Panther) در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه در میان فیلم‌های ۲۰۱۸ هم قرار می‌دهد. راستی، افتتاحیه‌ی ۵۰ میلیون دلاری «یک مکان ساکت» یعنی این فیلم پشت سر افتتاحیه‌ی ۵۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری «روستا» (The Village)، ساخته‌ی ام. نایت شیامالان در رده‌ی دوم بهترین افتتاحیه‌ی فیلم‌های ترسناک اورجینال تمام ادوار قرار می‌گیرد. ساخته‌ی جان کراسینسکی پشت سر «روستا» با ۵۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیه، «پرومتئوس» (Prometheus) با ۵۱ میلیون دلار افتتاحیه، «فعالیت فراطبیعی ۳» (Paranormal Activity 3) با ۵۲ و نیم میلیون دلار افتتاحیه، «هانیبال» (Hannibal) با ۵۸ میلیون دلار افتتاحیه، «جنگ جهانی زد» (World War Z) با ۶۶ میلیون دلار افتتاحیه، «من افسانه‌ام» (I Am Legend) با ۷۷ میلیون دلار افتتاحیه، سه دنباله‌ی «پارک ژوراسیک» و «آن» (It) با ۱۲۳ میلیون دلار افتتاحیه، در بین بهترین افتتاحیه‌های فیلم‌های ترسناک تاریخ قرار می‌گیرد.

تحلیلگران باور دارند دلیل استقبال مردم از «یک مکان ساکت»، اول از همه نقدهای بسیار مثبت منتقدان و بعد عدم طراحی کمپین‌های تبلیغاتی‌ای است که به‌طرز بی‌موردی شلوغ هستند، کانسپت قوی و جذاب اما ساده و قابل‌فهم فیلم و حلقه‌ی طرفداران نسبی جان کراسینسکی و هم‌بازی‌اش امیلی بلانت است. این در حالی است که کیفیت بالای فیلم‌های ترسناک در طول چند سال اخیر باعث شده تا فیلم‌های این ژانر به یکی از گزینه‌هایی که خود سینماروها آنها را جستجو می‌کنند تبدیل شوند. خود پارامونت هم همیشه احساس می‌کرد این فیلم که به داستان خانواده‌ای گرفتار شدi در بحرانی ناشناخته در مزرعه که برای زنده ماندن از تهدیدی که محاصره‌شان کرده است باید ساکت باشند مورد توجه‌ی عموم مردم قرار بگیرد. از قرار معلوم تماشاگران در اولین نمایش فیلم در جشنواره‌ی «جنوب از جنوب غربی» بعد از آخرین نمای فیلم از هیجان جیغ کشیده بودند. این در حالی است که پارامونت‌ تریلرهای فیلمش را قبل از «جاستیس لیگ» و «جنگ ستارگان: آخرین جدای» پخش کرده بود. گفته می‌شود مردم در هنگام تماشای تریلر مضطرب‌کننده‌ی فیلم دست از پاپ‌کورن خوردن می‌کشیدند. همچنین پارامونت روی خرید تبلیغات تلویزیونی فیلم قبل از مسابقه‌ی «سوپربول» هم سرمایه‌گذاری کرده بود. آنها برنامه‌ی تاک‌شوی الن دجنرس را برای انتشار اختصاصی دومین تریلرشان انتخاب کردند و خود کراسیسکی هم برای مصاحبه در برنامه‌‌ای که در فوریه پخش شد حاضر شد. اپیزودی که دو هفته قبل از اکران فیلم دوباره تکرار شد. سپس آنها یک تبلیغات ۳۰ ثانیه‌ای هم در جریان پخش اپیزود افتتاحیه‌ی نیم‌فصل دوم فصل هشتم «مردگان متحرک» (The Walking Dead) در ۲۵ فوریه در نظر گرفتند. شاید بهترین حرکت پارامونت پخش فیلم در جشنواره‌ی «جنوب از جنوب غربی» بود که منجر به ایجاد سروصداهای رسانه‌ای زیادی پیرامون فیلم و امتیاز ۱۰۰ درصد مثبت فیلم روی راتن‌تومیتوز شد. خلاصه باید یک نفس راحت برای پارامونتی بکشیم که اگرچه این اواخر با «مادر» (mother) و «نابودی» (Annihilation) فیلم‌های ترسناک تحسین‌شده و کلاسیکی اکران کرده بود، اما هیچ‌وقت موفق نشده بود این فیلم‌ها را به پول تبدیل کند و به اندازه‌‌ای که طرفداران این فیلم‌ها از آنها لذت می‌برند، از محصولات خودش لذت ببرد. البته که «یک مکان ساکت» در مقایسه با ساخته‌های دارن آرنوفسکی و الکس گارلند عامه‌پسندتر و سرراست‌تر است و طبیعی است که بهتر از آنها مورد استقبال قرار بگیرد، اما تماشای نادیده گرفته شدن فیلم‌های باکیفیت آنها توسط مردم نت‌فلیکس‌زده بدجوری داشت عصبی‌کننده می‌شد. این در حالی بود که فیلم‌های موردانتظارشان مثل «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) و «کوچک‌سازی» (Downsizing) هم علاوه‌بر نزد منتقدان، در باکس آفیس هم ضعیف ظاهر شده بودند.

افتتاحیه‌ی ۵۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری «یک مکان ساکت»، این فیلم را پشت سر «ماداگاسکار ۳» (Madagascar 3) با ۶۰ میلیون دلار افتتاحیه، «پیشتازان فضا: به درون تاریکی» (Star Trek: Into the Darkness) با ۷۰ میلیون دلار، «جنگ جهانی زد» با ۶۶ میلیون دلار، «ترنسفورمرها: عصر انقراض» (Transformers: The Age of Extinction) با ۱۰۰ میلیون دلار، «لاک‌پشت‌های نینجا» (Mutant Ninjas) با ۶۵ میلیون دلار، «فیلم باب‌اسفنجی» (The SpongeBob Movie) با ۵۵ میلیون دلار، «ماموریت غیرممکن: ملت سرکش» با ۵۵ میلیون دلار و «پیشتازان فضا: فراتر» با ۵۹ میلیون دلار در جایگاه نهم بهترین افتتاحیه‌های آنها در شش سال گذشته قرار می‌گیرد. اگر شش سال به گذشته برگردیم به سال ۲۰۱۲ می‌رسیم. زمانی که مارول به دیزنی پیوست. همچنین آن سال آخرین سالی بود که استودیوی انیمیشن‌سازی دریم‌وورکس در اختیار پارامونت بود. پس یک‌جورهایی می‌توان گفت ۲۰۱۲ همان سالی بود که حکم آغازکننده‌ی دردسرها و سیر نزولی پارامونت را داشت. روی هم رفته «یک مکان ساکت» موفقیت واقعی بزرگی برای این استودیو محسوب می‌شود و اگر دوام طولانی‌مدتی در جدول داشته باشد می‌تواند به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های ترسناک اورجینال تاریخ تبدیل شود. اگر فیلم عملکردی شبیه به «گسست» (Split) با ۱۳۸ میلیون دلار فروش از ۴۰ میلیون دلار افتتاحیه داشته باشد، می‌تواند به مجموع درآمد خانگی ۱۷۵ میلیون دلاری «برو بیرون» (Get Out) دست پیدا کند. با اینکه این فیلم نمی‌تواند به مجموع درآمد ۲۹۳ میلیون دلاری «حس ششم» (The Sixth Sense) برسد، اما اگر بتواند دو و نیم برابر افتتاحیه‌اش بفروشد، ۱۲۵ میلیون دلار به جیب خواهد زد که بیشتر از «روستا» (۱۱۵ میلیون دلار) و «فعالیت فراطبیعی ۳» (۱۰۷ میلیون دلار) خواهد بود.

thank you for your service

دومین تازه‌اکران این هفته «مخالفان» (Blockers) است که اکرانش را با رقم قابل‌قبول ۲۱ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد. ساخته‌ی کِی کنون که مورد واکنش مثبت منتقدان قرار گرفته است، از آن فیلم‌هایی است که احتمالا در طول ماه آینده اکران خوبی را تجربه خواهد کرد. اگر این فیلم عملکردی شبیه به «شب بازی» (Game Night) که یکی از کمدی‌های عامه‌پسند خیلی خوب این اواخر بود داشته باشد به‌طرز خوش‌بینانه‌ای می‌تواند به ۸۳ میلیون دلار فروش از ۲۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کند. هر چند گرچه هر دوی «یک مکان ساکت» و «مخالفان» شروع فوق‌العاده‌ای داشته‌اند، ولی باید دید رویارویی آنها با بزرگانی مثل «رمپیج» (Rampage) و «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare) در هفته‌ی آینده چطور پیش خواهد رفت. خبر خوب این است که «مخالفان» بعد از «شب بازی» دومین کمدی استودیویی خوب ۲۰۱۸ است. به نظر می‌رسد افت فاحش کمدی‌های استودیویی در جریان ۲۰۱۷ حداقل تاکنون در سال جدید ادامه پیدا نکرده است. تازه‌اکران بعدی این هفته که در جایگاه هفتم جدول جای گرفته درام زندگینامه‌ای « چاپاکویدیک» (Chappaquiddick) است. این فیلم به تصادف اتوموبیل معروف سناتور تد کندی، برادر جان اف.‌ کندی که منجر به غرق شدن مری جو کوپگنی، کارشناس مسائل سیاسی در دریاچه‌ای در ماساچوست شد و جنجال‌های زیادی را به همراه داشت و کمپین انتخابات ریاست جمهوری تد کندی را تحت شعاع قرار داد می‌پردازد. این فیلم که در یک هزار و ۵۵۰ سینما روی پرده رفته بود، رقم قابل‌قبولِ ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار را به عنوان افتتاحیه کسب کرد که بالاتر از پیش‌بینی‌های تحلیلگران محسوب می‌شود.

تازه‌اکران بعدی «فصل معجزه» (The Miracle Season) بود که کارش را در یک هزار و ۷۰۷ سینما آغاز کرد. این درام که براساس رویدادهای واقعی الهام‌برداری شده، به تیم والیبال مدرسه‌ی شهر کوچکی می‌پردازد که سعی می‌کنند با مرگ یکی از بازیکنانشان کنار بیایند. این فیلم که با نقدهای ضد و نقیضی روبه‌رو شده و از سروصدای رسانه‌ای زیادی بهره نمی‌برد، ۴ میلیون و ۳۷۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه فروخت که کم و بیش به معنی پیروزی است. در نهایت آمازون تریلر «تو واقعا هرگز اینجا نبودی» (You Were Never Really Here)، جدیدترین ساخته‌ی لین رمزی را در سه سینما روی پرده فرستاد. این فیلم تحسین‌شده که خواکین فینیکس را به عنوان ستاره‌ی اصلی‌اش دارد ۱۲۹ هزار و ۹۱۱ دلار فروخت که به معنی میانگین سینما به سینمای قابل‌قبول ۴۳ هزار دلار است. تازه‌اکران محدود بعدی «به پیت تکیه کن» (Lean on Pete) است که چارلی پلامر و استیو بوشمی را در گروه بازیگرانش دارد. فیلم ۵۰ هزار دلار از نمایش در چهار سینما به دست آورد که به معنی میانگین سینما به سینمای کم و بیش خوب ۱۲/۵ هزار دلار است.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی بگذارید با «بلک پنتر» شروع کنیم که ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر در هشتمین آخرهفته‌ی اکرانش کسب کرد و آن را در جایگاه یازدهم بهترین درآمد هفته‌ی هشتم تاریخ قرار می‌دهد. این رقم مجموع درآمد خانگی فیلم بعد از ۵۲ روزی که از اکرانش می‌گذرد را به ۶۶۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رساند که یعنی «بلک پنتر» رسما بدون احتساب نرخ تورم درآمد ۶۵۹ میلیون دلاری «تایتانیک» (Titanic) را پشت سر گذاشته است تا در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم باکس آفیس خانگی تاریخ قرار بگیرد. اینجا جایی است که سفر «بلک پنتر» رسما به انتها می‌رسد. چون دیگر نباید انتظار داشته باشیم که پلنگ سیاه بتواند با کسب ۹۵ میلیون دلار درآمد ۷۶۰ میلیون دلاری «آواتار» و درآمد منحصربه‌فرد ۹۳۷ میلیون دلاری «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» را پشت سر گذارد. «بلک پنتر» تاکنون دور و اطراف ۷۲ میلیون بلیت در دنیایی که نت‌فلیکس مردم را از سینماها فراری می‌دهد فروخته است که برای خودش دستاورد شگفت‌انگیزی محسوب می‌شود. «بلک پنتر» هم‌اکنون با احتساب نرخ تورم در جایگاه سی و چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های آمریکای شمالی قرار دارد. ساخته‌ی رایان کوگلر تاکنون بیشتر از تمام فیلم‌های کمپانی سونی/کلمبیا/ترای‌استار و تمام فیلم‌های لاینزگیت و تمام فیلم‌های استودیوی انیمیشن‌سازی دریم‌وورکس بلیت فروخته است. اگر «بلک پنتر» بتواند «شوالیه‌ی تاریکی» (۵۳۴ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸ / ۶۸۴ میلیون دلار امروز) را پشت سر بگذارد، آن‌وقت یک پله پایین‌تر از «اونجرز» (۶۲۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۲ / ۷۰۶ میلیون دلار امروز) به پرفروش‌ترین فیلم کامیک‌بوکی آمریکای شمالی بدل می‌شود و همچنین به فیلمی تبدیل می‌شود که منهای «جن‌گیر» (The Exorcist)، بیشتر از تمام فیلم‌های برادران وارنر بلیت فروخته است. در این صورت «بلک پنتر» در جایگاه سی‌ام پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی با احتساب نرخ تورم قرار می‌گیرد و آن موقع تی‌چالا با خیال راحت می‌تواند کُری بخواند که بزرگ‌تر از بتمن و جیمز باند است!

Black Panther

«بلک پنتر» همچنین تا حالا مرز یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی را رد کرده است. این فیلم یک پله بالاتر از «یخ‌زده» (یک میلیارد و ۲۷۷ میلیون دلار) و یک پله پایین‌تر از «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۳۰ میلیون دلار) در جایگاه دهم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی جهانی قرار دارد. «بلک پنتر» این شانس را دارد تا قبل از به پایان رسیدن اکرانش، «آخرین جدای» را هم پشت سر بگذارد. اگرچه دیزنی با «جنگ ستارگان: آخرین جدای» و «بلک پنتر» سال ۲۰۱۸ را طوفانی شروع کرده است و اگرچه به نظر می‌رسد که «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) به صدرنشین بی‌برو برگرد سال تبدیل خواهد شد، اما نباید «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: The Fallen Kingdom) را دست‌کم بگیریم. محصول یونیورسال که در بین «جنگ اینفینیتی» و «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» اکران می‌شود فرصت فوق‌العاده‌ای برای درگیر شدن با کله‌گنده‌های دیزنی دارد. با اینکه تحلیلگران فکر می‌کنند که این فیلم ۱۸۰ میلیون دلاری موفق نخواهد شد تا فروش ۶۵۲ میلیون دلاری خانگی و یک میلیارد و ۶۷۱ میلیون دلاری جهانی فیلم قبلی مجموعه را تکرار کند، اما همین تحلیلگران از آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین «هیت»‌های تابستان یاد می‌کنند. با نگاهی به تقویم تابستان «پادشاهی سقوط کرده» تنها فیلم غیردیزنی است که شانس تصاحب صدر جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های تابستان را دارد. «ددپول ۲» (Deadpool 2) شاید بتواند به ۷۵۰ میلیون دلار برسد، اما اگر خرید فاکس توسط دیزنی نهایی شود، پولش در نهایت توی جیب دیزنی خواهد رفت. «ماموریت غیرممکن: فال‌آوت» (Mission Impossible: Fallout)، محصول پارامونت هم سعی می‌کند تا شاید بتواند برای سومین بار متوالی به مرز ۷۰۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. اما اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای نیافتد و مثلا فیلم‌هایی مثل «آسمان‌خراش» (Skyscraper) شگفتی‌آفرین نشوند، دیزنی قرار است تابستان امسال را با فیلم‌هایی مثل «اونجرز: جنگ اینفینیتی»، «سولو»، «شگفت‌انگیزان ۲»، «انت‌من و وسپ» و شاید «کریستوفر رابین» ببلعد.

بعد از اینکه دیزنی سه ماهه‌ی اول سال ۲۰۱۸ را با «بلک پنتر»، «آخرین جدای»، چین‌خوردگی در زمان» و «کوکو» به تصاحب خودش در آورد و ۲۹ درصد از درآمد کلی باکس آفیس خانگی را به خود اختصاص داد، آنها به احتمال زیاد این حرکت را در سه‌ ماهه‌ی دوم سال نیز تکرار خواهند کرد. این حرف‌ها به این معنی نیست که «هتل ترانسلوانیا ۳» (Hotel Transylvania 3) یا «هشت یار اوشن» (Ocean’s 8) به موفقیت‌های قابل‌توجه‌ای تبدیل نمی‌شوند یا «اکولایزر ۲» (The Equalizer 2) یا «ماما میا ۲» (Mama Mia: Here We Go Again) نسبتا پولساز ظاهر نخواهند شد. اما رقابت با غول‌آسا‌ترین فیلم‌های سال یعنی «پادشاهی سقوط کرده»، «ددپول ۲» و فیلم‌های دیزنی حرف اول را در تابستان امسال خواهند زد. همین موضوع «پادشاهی سقوط کرده» را به مهم‌ترین فیلم حال حاضر صنعت سینما تبدیل کرده است. اگر دیزنی به کمک مارول و لوکاس‌فیلم و پیکسار بتواند بدون دردسر و رقیب جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های تابستان را به خود اختصاص بدهد، آن‌ موقع همان اتفاقی که از خرید فاکس توسط دیزنی از وقوع آن می‌ترسیدیم اتفاق می‌افتد: دیزنی رسما به فرمانروای تمام‌عیار باکس آفیس تبدیل می‌شود. بنابراین «پادشاهی سقوط کرده» تنها فیلم غیردیزنی است که باید به تنهایی با مبارزان دیزنی دست به یقه شده و آنها را ضربه فنی کند. البته که دیزنی در پایان تابستان حتما سهم بیشتر بازار را به دست خواهد آورد، اما حداقل  سهم قابل‌توجه‌ای از آن هم به استودیوی دیگری می‌رسد. خبر خوب این است که «پادشاهی سقوط کرده» با وجود تریلرهای نه چندان هیجان‌انگیزش و عدم بهره بردن از ویژگی منحصربه‌فرد تبلیغاتی فیلم قبلی به عنوان جدیدترین فیلم «پارک ژوراسیک» بعد از سال‌ها غیبت، همچنان از قدرت فوق‌العاده‌ای در بین سینماروها بهره می‌برد. به‌طوری که اگر «جنگ اینفینیتی» در حد و اندازه‌ی یک فیلم مارولی همیشگی بفروشد و هیچ فیلم دیگری هم به‌طرز دیوانه‌واری نفروشد، می‌تواند تاج پادشاهی باکس آفیس جهانی تابستان را به چنگ بیاورد.

اگر فیلم با افت فروش «سریع و خشن ۸» (۲۲۶ میلیون دلار خانگی / یک میلیارد و ۲۳۶ میلیون دلار جهانی) در مقایسه با «خشن ۷» (۳۵۳ میلیون دلار خانگی / یک میلیارد و ۵۱۶ میلیون دلار جهانی) روبه‌رو شود، کماکان می‌تواند به ۴۱۷ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۳۶۲ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. این بهترین سناریویی است که می‌تواند برای «پادشاهی سقوط کرده» اتفاق بیافتد. چنین حساب و کتابی دربار‌ه‌ی «دنیای گم‌شده» (۲۲۹ میلیون دلار خانگی / ۶۱۸ میلیون دلار جهانی) در مقایسه با «پارک ژوراسیک» (۳۵۷ میلیون دلار / ۹۱۴ میلیون دلار) هم صدق می‌کند؛ اگر «پادشاهی سقوط کرده» با افت فروش قسمت دوم مجموعه در مقایسه با قسمت اول مواجه شود، به ۴۱۸ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۱۲۹ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا می‌کند. حقیقت این است که «دنیای ژوراسیک» کارش را با افتتاحیه‌ی رکوردشکنانه‌ی ۲۰۸ میلیون دلاری‌اش شروع کرد و به ۶۵۲ میلیون دلار درآمد خانگی دست یافت. رقمی که به معنی فروش ۳/۱۲ برابری فیلم نسبت به افتتاحیه‌اش است؛ آماری که حتی از «اونجرز» هم بهتر است. و «دنیای ژوراسیک» در حالی به این ارقام بزرگ دست پیدا کرد که با بزرگانی مثل «پشت و رو» (Inside Out)، «مینیون‌ها» (Minions) و «انت‌من» (Ant-Man) شاخ به شاخ شده بود. «دنیای ژوراسیک» شاید در تضاد با ماهیت واقعی فیلم اورجینال استیون اسپیلبرگ قرار بگیرد، اما در مقایسه با ریبوت‌های بی‌خاصیتی مثل «روز استقلال: بازخیز» (Independence Day: Resurgence) و «ترمیناتور: جنسیس» (Terminator: Genisys)، اکشنِ بلاک‌باسترِ خوش‌ساختی بود که با عموم مردم ارتباط برقرار کرد. خلاصه چه منتظر «پادشاهی سقوط کرده» باشید و چه نباشد، باید امیدوار باشیم که این فیلم به خاطر بالا بردن پرچم فیلم‌های غیردیزنی هم که شده مورد استقبال قرار بگیرد.

 Ready Player One

ولی از این حرف‌ها که بگذریم به «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One)، در جایگاه دوم جدول می‌رسیم. جدیدترین ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ در حال حاضر حداقل در زمینه‌ی جدول باکس آفیس جهانی، در جایگاه دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوودی ۲۰۱۸ قرار دارد. محصول برادران وارنر دارد اکران پُرباری را در کشورهای خارجی تجربه می‌کند. این فیلم تا حالا ۱۶۳ میلیون دلار به تنهایی از بازار چین کسب کرده و به ۳۹۱ میلیون دلار فروش جهانی از ۱۷۵ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرده است. رقمی که آن را در بین اکشن‌های علمی‌-تخیلی سال‌های اخیر، بالاتر از درآمد ۳۷۷ میلیون دلاری «مد مکس: جاده‌ی خشم» (Mad Max: Fury Road) و درآمد ۳۷۰ میلیون دلاری «لبه‌ی فردا» (Edge of Tomorrow)  قرار می‌دهد. همچنین «بازیکن شماره یک آماده» با عبور از «تن‌تن» (۳۷۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۱) به پرفروش‌ترین فیلم غیرایندیانا جونزی اسپیلبرگ از زمان «جنگ دنیاها» در سال ۲۰۰۵ هم تبدیل شده است. این فیلم اما هفته‌ی دوم قابل‌ملاحظه‌ای را در آمریکای شمالی پشت سر گذاشت و با وجود رقبای جدیدی مثل «مخالفان» و «یک مکان ساکت»، با ۴۰ درصد افت فروش مواجه شد، ۲۵ میلیون دلار دیگر کسب کرد تا مجموع درآمد ۱۱ روزه‌ی فیلم به ۹۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار برسد. این فیلم احتمالا تا چند روز آینده مرز ۱۰۰ میلیون فروش خانگی و ۴۰۰ میلیون فروش جهانی را پشت سر خواهد گذاشت. در مقایسه «جی. آی. جو: انتقام» (G.I. Joe: Retaliation) در هفته‌ی دوم اکرانش با ۴۸ درصد افت فروش مواجه شد، ۲۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروخت و به درآمد ۱۱ روزه‌ی ۸۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. بزرگ‌ترین رقیب آن فیلم بازسازی «مُرده‌ی شریر» (Evil Dead) و افتتاحیه‌ی ۲۵ میلیون دلاری‌اش بود. «بازیکن شماره یک آماده» با وجود رقبای سرسخت‌تر، عملکرد بهتری از خود نشان داده است. اگر «بازیکن» به عملکردش شبیه به «جی. آی. جو: انتقام» ادامه بدهد، اکرانش را با کسب ۱۳۸ میلیون دلار فروش خانگی به اتمام می‌رساند. اما با وجود دوام بهتر «بازیکن» در مقایسه با «انتقام»، حتی اگر «رمپیچ» (Rampage) سینماها را به خاک و خون بکشد، فیلم اسپیلبرگ این شانس را دارد تا به فراتر از ۱۵۰ میلیون دلار فروش خانگی هم تجاوز کند.

در جایگاه چهارم جدول به «من فقط می‌تونم تصورشو کنم» (I Can Only Imagine) برمی‌خوریم که ۸ میلیون و ۳۵۶ هزار دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۲۴ روزه‌ی دینامیت‌وارِ ۶۹ میلیون دلار دست یافت. این فیلم تاکنون «اتاق جنگ» (War Room) با ۶۷ میلیون دلار فروش را پشت سر گذاشته تا به دومین درام دینی پرفروش تاریخ تبدیل شود. این در حالی است که این فیلم توانش را دارد تا با عبور از «بهشت واقعی است» (Heaven Is For Real) با ۹۱ میلیون دلار فروش صدر جدول پرفروش‌ترین درام‌های دینی را هم به دست بیاورد. و حتی به اولین فیلم این زیرژانر تبدیل شود که به فراتر از ۱۰۰ میلیون دلار فروش می‌رسد. «خشم» (Acrimony)، محصول لاینزگیت ۸ میلیون دلار دیگر در دومین هفته‌ی اکرانش فروخت و با ۵۳ درصد افت فروش که برای فیلم‌های تایلر پری نرمال حساب می‌شود روبه‌رو شد. این ملودرام ۲۰ میلیون دلاری بعد از ۱۰ روزی که از نمایشش گذشته ۳۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار کسب کرده است. در یک نگاه می‌توان فروش نهایی ۴۵ تا ۵۰ میلیون دلاری این فیلم را پیش‌بینی کرد. انیمیشن «شرلوک نومز» (Sherlock Gnomes) حدود ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۳۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. رقمی که شاید دوام خیلی خوبی حساب شود، اما در صورتی که این فیلم در کشورهای خارجی مورد استقبال گسترده قرار نگیرد، نباید انتظار چراغ سبز گرفتن سومین فیلم این مجموعه را داشته باشیم.

«حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (Pacific Rim: Uprising) چهار میلیون و ۴۹۰ هزار دلار در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد. محصول ۱۵۰ میلیون دلاری لجندری تا حالا ۵۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در خانه فروخته و احتمالا کارش را با کسب چیزی فراتر از ۶۰ میلیون دلار تمام می‌کند که کمتر از درآمد ۱۰۲ میلیون دلاری قسمت اول در سال ۲۰۱۴ است. اگرچه فروش خارجی فیلم (۲۷۵ میلیون دلار) بهتر است، اما نه به حدی که ایده‌ی بد ساخت این دنباله را توجیه کند. «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit) تاکنون ۲۷۳ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده که با توجه به بودجه‌ی ۵۰ میلیون دلاری‌اش خوب است. «جزیره‌ی سگ‌ها» (Isle of Dogs) تعداد سینماهایش را به ۵۵۴ سالن افزایش داد و ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۱۲ میلیون دلار دست پیدا کرد. «توم ریدر» (Tomb Raider) که با ۹۴ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، تا اینجای کار ۵۵ و نیم میلیون دلار در خانه و ۲۶۲ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. رقمی که محصول ام‌جی‌ام و برادران وارنر را به موفقیت ‌قابل‌قبولی در بین اقتباس‌های ویدیو گیمی تبدیل می‌کند. اینکه آیا این به این معنی است که ادامه‌ی ماجراجویی‌های لارا کرافت ساخته می‌شود معلوم نیست. بالاخره بعضی‌وقت‌ها استودیوها باید به اتفاقی که برای امثال «حاشیه‌ی اقیانوس آرام»‌ها می‌افتد نگاه کنند و در اوج خداحافظی کنند. اتفاقی که عدم انجامش کار دست «طغیان» داد. ساخته‌ی استیون دنایت باید شانس بیاورد تا بتواند از مرز ۲۸۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند. تعجبی هم ندارد. چرا که لجندری با ساخت «طغیان» مهم‌ترین و واضح‌ترین قانون دنباله‌سازی را زیر پا گذشت: تا وقتی که مردم به تماشای فیلم اول حمله‌ور نشده‌اند و از اشتیاق از سر و کولش بالا نرفته‌اند، به دنباله‌سازی فکر نکنید.

Pacific Rim: Uprising

عموما دنباله‌ها زمانی ساخته می‌شوند که یا فیلمی آن‌قدر پول در می‌آورد که به‌طرز قابل‌ملاحظه‌ای بزرگ‌تر از بودجه‌ی ساختش است یا آن‌قدر اکران طولانی‌مدت و سرحالی را تجربه می‌کند که موفق می‌شود بخشی از درآمد اصلی‌اش را از شبکه‌ی نمایش خانگی در بیاورد. دنباله‌ها باید حکم هدیه‌هایی را برای فیلم‌های موفق داشته باشند که داستان تازه‌ای برای روایت دارند. اگر فیلم اول شکست می‌خورد، اولین کاری که باید بکنید این است که دنباله‌اش را از ذهن‌تان خارج کنید. این دقیقا همان چیزی بود که چراغ سبز گرفتن دنباله‌ی «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» را تعجب‌برانگیز کرد. فیلم اول به کارگردانی گیرمول دل‌تورو نقدهای ضد و نقیضی دریافت کرد و به جز نِردهای هارکور دنیای سرگرمی، مورد توجه‌ی عموم سینماروها قرار نگرفت. آن فیلم که با ۱۹۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، کارش را با ۳۸ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و رفت تا به ۱۰۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۴۱۱ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. البته که فروش ۴۱۱ میلیون دلاری یک فیلم لایو اکشن اورجینال خیلی خوب است، اما کماکان با رقمی طرف بودیم که به زور دو برابر بودجه‌اش حساب می‌شد. بنابراین با توجه به خرج و مخارج بالای تبلیغات و بازاریابی، یک فیلم حداقل باید دو و نیم برابر بودجه‌ی ساختش بفروشد تا بتواند بعد از پخش در شبکه‌ی نمایش خانگی به سوددهی برسد. پس «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» حکم دنباله‌ی پرخرجی را برای شکستی پرخرج داشت. هم‌اکنون در دورانی به سر می‌بریم که چرخه‌ی بیست و چهار ساعته‌ی اخبار یعنی هر روز خبرهای فراوانی درباره‌ی ادامه پیدا کردن مجموعه‌های مختلف به گوش می‌رسد. یک بازیگر کافی است به ساخته‌ شدن دنباله‌ی یک فیلم قدیمی ابراز علاقه کند تا خبر آن به عنوان چراغ سبز کردن رسمی آن دنباله گزارش شود. خبری معمولی درباره‌ی آینده‌ی آی‌پی «فنتستیک فور» طوری گزارش می‌شود که انگار سران کمپانی همین الان در حال آماده‌سازی مقدمات آغاز پروژه هستند.

بنابراین بزرگ‌ترین اشتباه استودیوها این است که چنین اخبارهایی را به عنوان اشتیاق واقعی عموم مردم برای دیدن این فیلم‌ها برداشت کنند. به خاطر همین است که ساختن شدن «حاشیه‌ی اقیانوس آرام ۲» غیرمنتظره بود. شاید در سال ۲۰۱۴ «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» فیلمی بود که همه درباره‌اش حرف می‌زدند. زمانی که یونیورسال از تعداد کمتری مجموعه‌هایی که سهام‌داران را خوشحال نگه می‌دارد بهره می‌برد و فیلمی مثل «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» که هیولاها را به جان روبات‌های غول‌آسا می‌انداخت و به نقل محافل سرگرمی تبدیل شده بود دقیقا همان چیزی بود که آنها در آن دوران به آن نیاز داشتند. اما خیلی زود این فیلم جای خودش را از یک آی‌پی ارزشمند، به آی‌پی فراموش‌شده‌ای از دورانی به پایان رسیده داد. «حاشیه‌ی اقیانوس آرام ۲» در سال ۲۰۱۸ خیلی غیرضروری‌تر از سال ۲۰۱۴ بود. راستش حالا که به گذشته نگاه می‌کنیم لجندری و یونیورسال باید به قسمت اول «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» به عنوان یک جاخالی موفق از شکستی اسفناک نگاه می‌کردند و هر چه سریع‌تر مهلکه را ترک می‌کردند. نه اینکه از زنده ماندنشان در لحظه‌ی آخر خوشحال شده و دوباره جانشان را جلوی گلوله قرار بدهند. وقتی یونیورسال در سال ۲۰۱۲ حتی قبل از اکران «سفید برفی و شکارچی» (Snow White and the Huntsman) تصمیم گرفت تا کریستن استوارت را از فیلم خودش حذف کند و دنباله‌ای برای این فیلم با شخصیت اصلی مرد بسازد، کاملا مشخص بود که فکر بدی است. درآمد ۳۹۴ میلیون دلاری «سفید برفی و شکارچی» از ۱۷۰ میلیون دلار بودجه خوب بود. اما ساختن دنباله‌ای با شخصیت اصلی مرد که به معنی حذف ویژگی اصلی فیلم اول بود و انتظار داشتن از اینکه این فیلم در حد و اندازه‌ی فیلم اصلی مورد توجه قرار بگیرد اشتباه بود. اما شکست «کشتی جنگی» (Battleship) و عملکرد ضعیف «میراث بورن» (The Bourne Legacy) باعث شد یونیورسال مجبور شود تا اعلام کند «سفیدبرفی و شکارچی» جرقه‌زننده‌ی یک مجموعه جدید بوده است. اما در اوایل سال ۲۰۱۶ یونیورسال به همان اندازه به «شکارچی: جنگ زمستان» (The Huntsman: Winter's War) نیاز داشت که دیزنی به «ترون ۳» (Tron 3) نیاز داشت که در واقع مساوی با صفر است. آنها تا آن موقع آن‌قدر مجموعه‌های پولساز داشتند که دیگر نیازی به دنباله‌سازی برای یک فیلم کم و بیش موفق قدیمی نداشتند. شکست مطلق فیلم ثابت کرد که همین‌طور بود.

دیزنی در سال‌های اخیر چند باری درباره‌ی ساخت سومین فیلم «ترون» صحبت کرده است. «ترون: میراث» (Tron: Legacy) موفق‌تر از دیگر تلاش‌های دیزنی با «جان کارتر»، «رنجر تنها»، «شاهزاده‌ی پارسی» و غیره برای تکرار «آواتار»‌ها و «دزدان دریایی کاراییب»‌ها بود و از طرفداران کالت خودش بهره می‌برد. این‌طور مواقع استودیوها وسوسه می‌شوند تا سراغ ساخت دنباله بروند. اما دیزنی هوشمندانه ظاهر شد. آنها به محض اینکه با مارول، لوکاس‌فیلم، پیکسار و فیلم های فانتزی‌ لایو اکشنشان شروع به ترکاندن کردند دیگر نیازی به ریسک کردن با ساخت سومین فیلم «ترون» نداشتند. به همین شکل ساخت دنباله‌ی «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» هم هر سال ریسکی‌تر از پارسال می‌شد. چرا که این فیلم خودش را نه به عنوان دنباله‌ی فیلم موفقی که هنوز در ذهن مردم بود، بلکه به عنوان دنباله‌ای برای فیلمی که نه آن‌قدر با عشق به یاد آورده می‌شود و نه آن‌قدرها گیشه‌ی مستحکمی را تجربه کرده بود به شمار می‌رفت. به محض اینکه گیرمو دل‌تورو از پروژه جدا شد، این مجموعه همان اندک طرفداران وفادارش را نیز از دست داد. چیزی که مساوی بود از دست رفتن آخرین دلیل منطقی‌ای که برای ساخت این دنباله وجود داشت. اگر استیون دنایت با این فیلم، کلاسیکی در حد و اندازه‌ی «لبه‌ی فردا» یا «مد مکس: جاده‌‌ی خشم» عرضه می‌کرد یک چیزی، اما ساخت این فیلم همیشه یک ریسک بزرگ بود. «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» دنباله‌ی فیلم نه چندان تحویل گرفته‌شده‌ای در باکس آفیس است و حاصل این تفکر اشتباه است که داشتن آی‌پی، تنها چیزی که اهمیت دارد. اما استودیو هیچ‌وقت از خودش نپرسیده که آیا این آی‌پی هنوز ارزشمند است یا مثل وضعیت دلار در ایران، با گذشت زمان ارزشش را به سرعت از دست داده است.

دنباله‌ی فیلم‌هایی مثل «تد» (Ted)، «پیچ پرفکت» Pitch Perfect) یا «جان ویک» (John Wick) به این دلیل ساخته می‌شوند که این فیلم‌ها هر سه فاکتور ضروری (نقدهای خوب، گیشه‌ی جهانی سودآور و درآمد پس از اکران) برای توجیه دنباله‌سازی را داشته باشند. «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» هیچکدام از این سه را نداشت. اینکه یک استودیو دوست دارد برای خودش مجموعه‌سازی کند، آن را به‌طور جادویی به واقعیت تبدیل نمی‌کند. برای نمونه «ناشکستنی» (Unbreakable) با کسب ۲۵۶ میلیون دلار فروش جهانی از ۸۰ میلیون دلار بودجه یک ناامیدی جمع و جور بود. به خاطر همین تعجبی نداشت که ام. نایت شیامالان سال‌ها بعد با ساختن یک فیلم مستقل یعنی «گسست» (Split)، آن را به‌طرز هوشمندانه‌ای به دنباله‌ی «ناشکستنی» تبدیل کرد و با این ترفند موفق شد «گلس» (Glass) را به دنباله‌ای ضروری تبدیل کند. او به این ترتیب موفق شد مجموعه‌‌ای که دفعه‌ی اول آتشش نگرفته بود را این‌بار طوری شعله‌ور کند که دیگر مجبور نباشیم ۱۸ سال برای دنباله‌اش صبر کنیم. حتی اگر «ترون: میراث» را یک موفقیت جمع و جور حساب کنیم، باید بدانیم که سرمایه‌گذاری روی نوستالژی همیشه جواب نمی‌دهد. برای نمونه بروید از «بلید رانر ۲۰۴۹» بپرسید. دنباله‌بودن یک فیلم آن را جذاب‌تر از چیزی که هست نمی‌کند. خلاصه اگر «بتمن آغاز می‌کند» نباشید (۳۷۱ میلیون فروش از ۱۵۰ میلیون بودجه، نقدهای تحسین‌آمیز، دوام عالی، تبلیغات دهان به دهان قوی و پخش پرسود در شبکه‌ی خانگی)، دنباله‌‌ی فیلم‌تان به «شوالیه‌ی تاریکی» تبدیل نمی‌شود. همیشه نداشتن هیچ مجموعه‌ی بهتر از داشتن مجموعه‌های ضعیف است.

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

 

ردیففیلمفروش این هفته
۱A Quiet Place۵۰ میلیون دلار
۲Ready Player One۲۵ میلیون دلار
۳Blockers۲۱/۴ میلیون دلار
۴Black Panther۸/۴ میلیون دلار
۵I Can Only Imagine۸/۳ میلیون دلار
۶Tyler Perry's Acrimony۸ میلیون دلار
۷Chappaquiddick۶/۲ میلیون دلار
۸Sherlock Gnomes۵/۶ میلیون دلار
۹Pacific Rim Uprising۴/۹ میلیون دلار
۱۰Isle Of Dogs۴/۶ میلیون دلار


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده