گزارش باکس آفیس: از پیش‌بینی عملکرد Aquaman تا نزدیک شدن ونوم به ۸۵۰ میلیون فروش جهانی

درست طبقِ سنت همیشگی آخرهفته‌ی پس از آخرهفته‌ی عید شکرگذاری، با آخرهفته‌ی کساد و سوت و کوری در باکس آفیس طرف بودیم که شامل فقط یک اکرانِ نیمه‌گسترده می‌شد. فیلم ترسناکِ «تسخیرِ هانا گریس» (The Possession of Hannah Grace)، محصول سونی و اسکرین جمز در دو هزار و ۶۴ سینما روی پرده رفت. این فیلم که نقدهای افتضاحی دریافت کرده و به کارگرِ کفن و دفنی می‌پردازد که در سردخانه‌اش، مجبور به سروکله زدن با جنازه‌ی زنی که توسط نیروهای شیطانی تسخیر شده است می‌شود، فقط با ۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده است و همین باعث شده تا افتتاحیه‌ی ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلاری‌اش حکم یک پیروزی جزیی را داشته باشد یا حداقل به معنی شکست نباشد. دومین تازه‌اکرانِ محدود این هفته اما «آنا و آخرالزمان» ‌(Anna and the Apocalypse)، یک فیلم موزیکالِ زامبی‌محورِ کریسمسی است که پس از اکران در پنج سینما، ۵۱ هزار دلار کسب کرد که به معنای میانگین سینما به سینمای نه چندان عالی ۱۱ هزار دلار است. «آنا و آخرالزمان» به خاطر حال و هوای رنگارنگ و آهنگ‌های درگیرکننده و به‌یادماندنی‌اش مورد تحسین قرار گرفته است و امید می‌رود که این فیلم مخاطبان خودش را از هفته‌‌های آینده پیدا کند. تعداد سینماهای این فیلم از هفته آینده به ۳۰ سالن افزایش پیدا خواهد کرد. در نهایت برادران وارنر هم کمدی/درام «سری پُر از عسل» (Head Full of Honey) را که نقدهای ضعیفی دریافت کرده به‌طور محدود اکران کرد. این فیلم که درباره‌ی مردی است که نوه‌اش را قبل از از بین رفتن خاطراتش برای همیشه به خاطر آلزایمر، به سفرِ ایتالیا می‌برد، فقط ۱۰ هزار دلار فروخت. این فیلم بازسازی فیلمِ آلمانی‌زبان موفقی از سال ۲۰۱۴ است. آن فیلم به ۳۰ میلیون دلار فروش در کشورهای خارجی دست پیدا کرد. باید دید نسخه‌ی انگلیسی‌زبانش چه سرنوشتی خواهد داشت.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول بگذارید از انیمیشن «رالف اینترنت را خراب می‌کند» (Ralph Breaks the Internet) شروع کنیم که پس از کسب ۲۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلارِ دیگر در دومین آخرهفته‌اش، برای دومین هفته‌ی متوالی صدرنشین جدول باقی بماند. این رقم به معنی سقوط کم و بیش شدیدِ ۵۴ درصدی این فیلم در مقایسه با افتتاحیه‌ی ۵۶/۲ میلیون دلاری‌اش است، ولی با این حال به معنی درآمد ۱۲ روزه‌ی ۱۱۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری‌اش است. در مقایسه، در حالی «کوکو» در دومین آخرهفته‌اش با ۴۵ درصد افت مواجه شد (۲۷/۵ میلیون دلار) که «موآنا» هم با ۵۰ درصد افتِ فروش (۲۸/۲ میلیون دلار) روبه‌رو شد. «داستان اسباب‌بازی ۲» هم در سال ۱۹۹۹ پس از تجربه‌ی ۵۱ درصد افت، ۲۷/۷ میلیون دلار کسب کرد. خبر خوب این است که افت فروشِ «رالف خرابکار ۲» برابر با «فروزن» (منفی ۵۳ درصد و ۳۱ میلیون دلار) است و طبیعتا دوام بهتری نسبت به «دایناسور خوب» (منفی ۶۰ درصد) حساب می‌شود. اینکه از اینجا به بعد چه اتفاقی برای «رالف خرابکار ۲» می‌افتد، به این بستگی دارد که این انیمیشن چه جور مقاومتی در برابرِ بلاک‌باسترهای کودک‌پسندانه‌ی کریسمسی فراوانی که از راه خواهند رسید نشان خواهد داد. مثلا «فروزن» با اینکه افت فروش هفته‌ی دومِ شدیدی را تجربه کرد، ولی به لطف عدم وجود بلاک‌باسترهای کودکانه‌پسندانه از عید شکرگذاری تا اکران «لگو مووی» (The Lego Movie) در اوایل فوریه، موفق شد دوام درازمدتی را تجربه کند. وقتی تنها گزینه‌های کریسمس، فانتزی‌های خشنی مثل «هانگر گیمز: آتش گرفتن» و «هابیت: برهوت اسماگ» یا درام‌های بزرگسالانه‌ای مثل «نجات آقای بنکس» و «زندگی مخفی والتر میتی» بودند، تنها گزینه‌ای که باقی می‌ماند «فروزن» بود. این موضوع تنها دلیلی نبود که «فروزن» را ۴۰۰ میلیون دلاری کرد، ولی یکی از فاکتورهای بزرگ و غیرقابل‌تکرارش بود.

امسال اما با تضادِ مطلقِ کریسمس ۲۰۱۴ مواجه هستیم. با وجود «روزی روزگاری ددپول» (Once Upon a Deadpool)، «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» (Spider-Man: Into the Spider-Verse)، «آکوآمن» (Aquaman)، «بامبلبی» (Bumblebee) و «مری پاپینز بازمی‌گردد» (Mary Poppins Returns) که همه در بین ۱۲ دسامبر تا ۲۱ دسامبر اکران می‌شوند، سینماها به یک نبرد گلادیاتوری تبدیل شده است. و از آنجایی که سروصدای رسانه‌‌ای خوب «رالف خرابکار ۲» به اندازه‌ای نیست که بتواند در شلوغی صدایش را به اندازه‌ی حالا قابل‌شنیدن کند، احتمال اینکه این فیلم به محض پیدا شدن سروکله‌ی مایلز مورالز نادیده گرفته شود وجود دارد. فعلا اما دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد. حتی اگر هم «رالف خرابکار ۲» از حالا به بعد عملکردی شبیه به «دایناسور خوب» (۱۲۳ میلیون از ۷۵ میلیون درآمد ۱۲ روزه) داشته باشد، کماکان به ۱۹۷ میلیون دلار فروش نهایی دست پیدا می‌کند. بله، این‌طوری «رالف خرابکار ۲» از زمان «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) در سال ۱۹۹۸ تاکنون، اولین فیلم دیزنی خواهد بود که از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش جهانی نگذشته است و با احتساب نرخ تورم، این فیلم درآمد کمتری نسبت به قسمت اول «رالف خرابکار» (۱۸۹ میلیون در سال ۲۰۱۲ / ۲۱۵ میلیون دلار به نرخ امروز) خواهد داشت. ولی اگر فیلم اکرانی شبیه به «کوکو» (۱/۹ برابر افتتاحیه)، «موآنا» (۲/۰۷ برابر افتتاحیه)، «گیسوکمند» (۲/۰۷ برابر افتتاحیه) و «داستان اسباب‌بازی ۲» (۲/۱ برابر افتتاحیه) داشته باشد، در آن صورت می‌تواند به نتیجه‌ای بین ۲۲۸ تا ۲۵۲ میلیون دلار دست پیدا کند. این فیلم که با ۱۷۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، اگر در کشورهای خارجی با سقوط بدی مواجه نشود (تا حالا ۲۰۷ میلیون دلار در دنیا فروخته)، آن موقع این نتیجه بدی نخواهد بود. ولی اگر نتواند در آمریکای شمالی درآمدی بهتر از انیمیشن‌های غیردنباله‌ای دیزنی داشته باشد، آن وقت دیزنی به این نتیجه خواهد رسید که رسیدن به درآمد خانگی و جهانی بیشتر از طریق دنباله‌سازی، آن‌طور که انتظار داشتند جواب نداده است.

مسئله این است که «رالف اینترنت را خراب می‌کند» از زمان «فانتازیا ۲۰۰۰» (Fantasia 2000)، اولین انیمیشن دنباله‌‌ای غیرپیکساری دیزنی است و با عبور از درآمد ۱۰۳ میلیون دلاری «فانتازیا ۲۰۰۰» (۶۰ میلیون در سال ۲۰۰۰)، به پرفروش‌ترین دنباله‌ی غیرپیکساری دیزنی در داخل و خارج از آمریکای شمالی تبدیل شده است. پس «رالف خرابکار ۲» از این نظر موفق حساب می‌شود. اما اگر این فیلم عملکردی بهتر از یک انیمیشنِ اورجینالِ غیردنباله نداشته باشد، آن وقت دیزنی از خودش می‌پرسد دنباله‌سازی از موفقیت‌های بزرگش چه دلیلی دارد. وقتی والت دیزنی به خودی خود یک برند قابل‌اطمینان و شناخته شده در حوزه‌ی انیمیشن حساب می‌شود، آنها دلیلی برای چسبیدن به آی‌پی‌های گذشته برای افزایشِ فروش ندارند. اخیرا دیزنی موفقیت‌های عظیمی با انیمیشن‌هایش تجربه نکرده که به درد دنباله‌سازی بخورند. «فروزن ۲» که بدون شک می‌ترکاند و «گیسوکمند» و «بیگ هیرو ۶» هم در قالب سریال سر از تلویزیون در آورده‌اند. تنها چیزی که می‌ماند دنباله‌ی احتمالی «موآنا» است. این حرف‌ها یعنی «رالف خرابکار ۲» برای دیزنی حکم یک‌جور موش آزمایشگاهی را داشته تا ببینند آیا وضعیت برای دنباله‌سازی خوب است که این کار را با فیلم‌های دیگرش ادامه بدهد یا نه. البته با توجه به موفقیت‌هایی که والت دیزنی، ایلومینیشن و پیکسار («پشت و رو» و «کوکو» هر دو از مرز ۸۰۰ میلیون عبور کردند) با فیلم‌های غیردنباله‌ای تجربه کرده‌اند، حیف می‌شود اگر دیزنی هم به یک کارخانه‌ی دنباله‌سازی دیگر تبدیل می‌شد؛ مخصوصا با توجه به اینکه دنباله بودنِ «رالف خرابکار ۲» هیچ کمکی به این فیلم نکرده تا به فیلم پرطرفدارتری در مقایسه با «رالف خرابکار» یا «گیسوکمند» تبدیل شود.

در جایگاه چهارم جدول این هفته، «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» (Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald) قرار دارد که در سومین آخرهفته‌ی اکرانش ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار (۶۲ درصد افت فروش) فروخت و به درآمد خانگی ۱۷ روزه‌ی ۱۳۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم با اینکه در حال تجربه‌ی سقوط شدیدی در آمریکای شمالی و چین است، ولی هنوز در دیگر کشورهای دنیا زنده مانده است. افت فروش هفته‌ی سوم «جنایات گریندل‌والد» بدتر از «جاستیس لیگ»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها» و دو دنباله‌ی آخر «گرگ و میش» است. از همین رو در حال حاضر فروش نهایی حدود ۱۶۰ میلیون دلاری «جانوران شگفت‌انگیز ۲» در خانه پیش‌بینی می‌شود. سقوطی که این فیلم در مقایسه با قسمت اولِ «جانوران شگفت‌انگیز» (۲۳۴ میلیون دلار) دارد تجربه می‌کند، خیلی شبیه به «افراد ایکس: آپوکالیپس» (۱۵۵ میلیون دلار) در مقایسه با «افراد ایکس: روزهای گذشته آینده» (۲۳۳ میلیون دلار) است. دلیلش به خاطر این است که «جنایات گریندل‌والد» کم و بیش مرتکب اشتباهاتِ مشابه «آپوکالیپس» شده است. آخرین فیلم تیمی «افراد ایکس» با تمرکز روی داستان به جای کاراکتر و تمرکز روی کاراکترهای اشتباهی (مگنیتو به جای بقیه) که منجر به جدی نگرفتنِ شخصیت‌های فرعی پُرسروصدا و پتانسیل‌داری مثل سای‌لاک، استورم و به ویژه جین گری شد، کارش به جایی کشید که کسی اهمیتی به قهرمانان و تبهکارانِ جدید مجموعه نمی‌داد.

حالا فاکس در حالی مشغولِ ساخت «دارک فینیکس» (Dark Phoenix) است که جین گری از شخصیت‌پردازی ضروری‌ای که فیلم قبلی باید فراهم می‌کرد بهره نمی‌برد. بزرگ‌ترین مشکلِ «آپوکالیپس» تمرکز دوباره روی همان ماجرای تکراری «چرا مگنیتو اشتباه می‌کنه، ولی خشمش قابل‌درکه» بود که این مجموعه را با کله به دیوار کوبید و تازه هنوز مشخص نیست که این خط داستانی دوباره در «دارک فینیکس» هم تکرار خواهد شد یا نه. در نتیجه معلوم نیست آیا «جنایات گریندل‌والد» به این معنی بود که سه فیلم بعدی این مجموعه هم قرار است، به تکرارِ یک درگیری یکنواخت اختصاص داشته باشند (دامبلدور=اگزویر و گریندل‌والد=مگنیتو). بالاخره فیلم‌های «هری پاتر» همیشه مقداری «افراد ایکس» در خونشان داشته‌اند (هاگوارتز=مدرسه‌ی پروفسور ایکس برای آموزشِ میوتنت‌ها)، پس شباهتِ این دو در باکس آفیس چندان غیرمنتظره نیست. «جانوران شگفت‌انگیز ۲» طبق نقدها اکثر زمانش را به یک کاراکتر فرعی یعنی کریدنس (اِزرا میلر) و رازش اختصاص داده است. حالا جی. کی. رولینگ و تیمش در حالی سه فیلم دیگر دارند که «جنایات گریندل‌والد» کاری در درگیر کردنِ مخاطبان با گروه شخصیت‌های فیلم انجام نداده است. شاید این فیلم بتواند با عبور از ۶۰۰ میلیون فروشِ جهانی خودش را نجات بدهد، ولی آیا همان‌طور که قبلا هم صحبت کردیم، آیا «جانوران شگفت‌انگیز ۳» می‌تواند از سقوطی در مایه‌های سری «واگرا» (The Divergent)‌ قسر در برود؟ فعلا «جانوران شگفت‌انگیز ۲» که با ۲۰۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، با کسب ۴۰ میلیون دلار دیگر از کشورهای خارجی از مرز ۵۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کرد و ۵۱۹ میلیون دلاری شد.

در جایگاه دوم جدول انیمیشن «گرینچ» (The Grinch)، محصول یونیورسال قرار دارد که ۱۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفته‌اش کسب کرد و مجموع درآمدِ خانگی‌اش را به ۲۰۳ میلیون دلار رساند. این فیلم در مقایسه با دیگر فیلم‌های ایلومینیشن دارد دوام خیلی خوبی را تجربه می‌کرد. این فیلم همین الانش پشت سر  فیلم لایو اکشنِ «گرینچ» (۲۶۰ میلیون دلار) و «تنها در خانه» (۲۸۵ میلیون دلار) در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم‌های کریسمسی آمریکای شمالی قرار دارد. اینکه آیا این انیمیشن می‌تواند از درآمد فیلم «گرینچ» با بازی جیم کری یا فیلم «اِلف» (۱۸۴ میلیون در سال ۲۰۰۳ / ۲۶۲ میلیون به نرخ امروز) عبور کرد معلوم نیست، ولی «گرینچ» با وجود ۲۶۸ میلیون دلاری که از ۷۵ میلیون دلار بودجه به دست آورده، موفقیتِ بزرگی حساب می‌شود. در جایگاه سوم چارت «کرید ۲» (Creed 2)، محصول ام‌جی‌ام و برادران وارنر را داریم که ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار (۵۳ درصد افت فروش) دیگر در دومین آخرهفته‌اش فروخت و مجموع فروش ۱۲ روزه‌اش را به ۸۱ میلیون دلار رساند؛ این افت فروش خیلی بدتر از افت فروش ۴۹ درصدی قسمت اول «کرید» در آخرهفته دومش نیست. در واقع با توجه به اینکه با دنباله‌ای سروکار داریم که هفته‌ی گذشته افتتاحیه‌‌ای با هجوم تماشاگران در روز اول را تجربه کرد، چنین افت فروشی امیدوارکننده هم است. «کرید ۲» در حال حاضر این شانس را دارد تا درآمد ۱۲۷ میلیون دلاری «راکی ۴» را پشت سر بگذارد. حتی اگر این فیلم نتواند در جریان ماه آینده به این هدف برسد، کماکان عبورش از درآمد ۱۰۹ میلیون دلاری قسمت اول تضمین شده است. این فیلم ۱۰ میلیون دلار هم از اکران در برخی از مهم‌ترین بازارهای خارجی به دست آورد تا در مجموع به ۹۲ و نیم میلیون دلار فروش جهانی از ۵۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کند.

در جایگاه پنجم «بوهمین رپسودی» (Bohemian Rhapsody)، محصول فاکس قرن بیستم قرار دارد که ۸ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در پنجمین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموع خانگی ۱۶۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رسید. ساخته‌ی برایان سینگر این هفته با عبور از مرز ۵۰۰ میلیون دلار فروش جهانی و پشت سر گذاشتن درآمد ۱۶۱ میلیون دلاری «بچه‌ی ناف کامپتون» (Straight Outta Campton) و بدل شدن به پرفروش‌ترین فیلم زندگینامه‌ای موزیکال تاریخ، دو رکورد جدید از خود به جا گذاشت. «بوهمین رپسودی» اگر در اسکار مورد توجه قرار نگیرد، در نهایت حدود ۱۸۵ میلیون دلار در خانه خواهد فروخت. این فیلم که با ۵۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، ۳۷ میلیون دلار دیگر هم از کشورهای خارجی کسب کرد تا به رقمِ دیوانه‌وار ۵۳۹ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند و در مسیر ۶۰۰ میلیونی شدن در اواسط ماه بعد قرار بگیرد. به محض اینکه «بوهمین رپسودی» بتواند از درآمد ۶۰۹ میلیون دلاری «ماما میا!» (Mama Mia) عبور کند، پشت سر بازسازی «دیو و دلبر» (یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار)، پرفروش‌ترین موزیکال لایو اکشن تاریخ لقب خواهد گرفت. والت دیزنی با موزیکال‌های جدیدش «مری پاپینز بازمی‌گردد»، «علاالدین» و «شیر شاه» احتمالا اجازه نمی‌دهد تا فردی مرکوری مدت زیادی از این جایگاه لذت ببرد. ولی خب، هر اتفاقی که در آینده برای این دستاورد بیافتد، چیزی از مقدار شگفت‌انگیزی‌اش کم نمی‌کند. در رده‌ی هشتم به «رابین هود» (Robin Hood)، محصول لاینزگیت برمی‌خوریم که ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر در دومین آخرهفته‌اش کسب کرد و به درآمد ۱۲ روزه‌ی بسیار ضعیفِ ۲۱ میلیون و ۷۲۷ هزار دلار دست پیدا کرد. راستش، افت فروش ۴۹ درصدی یک فیلم بعد از عید شکرگذاری به معنی اکرانی بادوام است، ولی دریافتی‌های این فیلم آن‌قدر کوچک است و در عوض بودجه‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری‌اش آن‌قدر بزرگ است که جایی برای خوش‌بینی باقی نمی‌گذارد. این فیلم ۱۵ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرد و مجموع درآمد جهانی‌اش را به ۴۸ میلیون دلار رساند. عدم نجات پیدا کردن «رابین هود» توسط کشورهای خارجی یعنی باید از همین حالا این ریبوتِ ناخواسته را دفن‌شده و فراموش شده حساب کنیم.

در جایگاه دهم «کتاب سبز» (Green Book)، محصول یونیورسال را داریم که تعداد سینماهایش را به یک هزار و ۶۳ سالن افزایش داد و به درآمد ۱۰ روزه‌ی کم و بیش خوب ۸ میلیون دلار دست پیدا کرد. این درام عامه‌پسند ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دیگر در سومین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموع ۱۷ روزه‌ی ۱۴ میلیون دلار دست پیدا کرد. این رقم، دوام خوبی است، ولی جدیدترین فیلم ویگو مورتنسن و ماهرشالا علی به دوام درازمدت و مورد توجه قرار گرفتن در اسکار نیاز دارد تا ناپدید نشود. کمدی «خانواده فوری» (Instant Family)، محصول پارامونت ۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دیگر در سومین آخرهفته‌اش فروخت و به درآمد ۱۷ روزه‌ی ۴۵ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار دست پیدا کرد که نتیجه‌ی نیمه‌خوبی برای این فیلم حساب می‌شود. از سوی دیگر «بیوه‌ها» (Widows)، محصول فاکس را داریم که ۴ میلیون و ۱۱۰ هزار دلار در سومین آخرهفته‌اش فروخت و مجموع ۱۷ روزه‌اش را به ۳۲ میلیون و ۷۷۰ هزار دلار رساند. این فیلم هم مثل «کتاب سبز» برای کشیدن مردم به سینماها به توجه‌ی اُسکار نیاز دارد. در جایگاه یازدهم جدول «ستاره‌ای متولد شده است» (A Star Is Born) را داریم که به ۱۹۳ میلیون فروش خانگی و ۲۶۲ میلیون فروش جهانی دست پیدا کرده است. «پسر پاک شده» (Boy Erased) تا حالا ۵ و نیم میلیون دلار فروخته است. «نخستین انسان» (First Man) اکرانش را با کسب ۴۴/۷ میلیون دلار در خانه و ۹۹/۹ میلیون دلار در دنیا به پایان رسانده است. «اصلا می‌تونی منو ببخشی؟» (Can You Ever Forgive Me) با کسب ۶/۸ میلیون دلار در حال آرام گرفتن است و «پیرمرد و تفنگ» (The Old Man & the Gun) به زور و زحمت در حال عبور از مرز ۱۱ میلیون دلار است. درام «تنفری که می‌پراکنی» (The Hate U Give) هم بدون پشت سر گذاشتنِ ۳۰ میلیون دلار، تقریبا به انتهای کارش رسیده است. راستی، از «آسیایی‌های خیلی مایه‌دار» (Crazy Rich Asians) بگویم که با افتتاحیه‌ی یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری‌اش در چین شکست خورد که البته در مقایسه با درآمد ۶۴ میلیونی این فیلم در خارج و ۱۷۴ میلیونی‌اش در آمریکای شمالی، به چشم نمی‌آید. حالا که حرف از مایه‌دار بودن شد، «ونوم» (Venom) تا حالا ۲۶۲ میلیون دلار در چین فروخته است و به ۸۴۴ میلیون دلار فروش جهانی دست یافته است. اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای نیافتد، «ونوم» احتمالا اکرانش را با کسب رقم غیرقابل‌تصورِ ۸۷۵ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند که دور و اطرافِ درآمد ۸۷۳ میلیون دلاری «بتمن علیه سوپرمن» و درآمد ۸۸۱ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» خواهد بود.

اما شاید یکی از مهم‌ترین خبرهای باکس آفیسی هفته گذشته، پیش‌بینی افتتاحیه‌ی «آکوآمن» (Aquaman) بود. جدیدترینِ محصول ابرقهرمانی برادران وارنر و دی‌سی که حدود سه هفته مانده به آغاز اکرانش، سروصدای رسانه‌ای مثبتی به راه انداخته، طبق پیش‌بینی‌ها اکرانش را با کسب ۶۵ میلیون دلار آغاز خواهد کرد. این رقم کمتر از تمام فیلم‌های قبلی دی‌سی است، ولی نکته این است که اکران‌های کریسمس سابقه‌ی بلند و بالایی در تبدیل کردنِ افتتاحیه‌های کوچکشان به دوام‌های درازمدت در جدول دارند. «مرد پولادین» (Man of Steel) دنیای سینمایی د‌ی‌سی را در ژوئن ۲۰۱۳ با ۱۲۸ میلیون افتتاحیه شروع کرد. ولی آن فیلم اکثر تماشاگرانش را در آخرهفته‌ی افتتاحیه جذب کرد و همین باعث شد تا در نهایت به ۲۹۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۶۶۸ میلیون فروش جهانی از ۲۲۵ میلیون دلار بودجه دست پیدا کند. «بتمن علیه سوپرمن» (Batman v Superman) در مارس ۲۰۱۶ با افتتاحیه‌ی ۱۶۶ میلیون دلاری‌اش با قدرت وارد میدان شد، ولی نقدهای ضعیف و تبلیغاتِ دهان به دهانِ منفی باعث شد تا به ۳۳۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۸۷۳ میلیون دلار فروش جهانی برسد. «جوخه‌ی انتحار» (Suicide Squad) با واکنش‌های بسیار شدیدتری مواجه شد، اما جایگاهش به عنوان آخرین بلاک‌باستر تابستان و این حقیقت که خودش را به عنوان فیلمِ عامه‌پسندتری در مقایسه با «بتمن علیه سوپرمن» معرفی کرده بود، باعث شد تا افتتاحیه‌‌ی ۱۳۳ میلیونی‌اش را به ۳۲۵ میلیون در خانه و ۷۴۵ میلیون در دنیا برساند. «واندر وومن» (Wonder Woman) مثل قهرمان ظاهر شد و به ۴۱۳ میلیون دلار فروش خانگی از ۱۰۳ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد. «جاستیس لیگ» (Justice League) کارش را با ۹۳ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و به زور و زحمت به ۲۲۹ میلیون در خانه و ۶۵۹ میلیون در دنیا از حدود ۳۰۰ میلیون دلار بودجه که به خاطر فیلمبرداری‌های دوباره افزایش پیدا کرده بود دست یافت. به این ترتیب به «آکوآمن» می‌رسیم. البته که افتتاحیه‌ی پیش‌بینی‌‌شده برای فیلمِ جیمز وان حتی به افتتاحیه‌ی ۹۳ میلیونی «جاستیس لیگ» هم نزدیک نمی‌شود، ولی نه تنها بودجه‌ی این فیلم ۱۷۵ میلیون دلار است، بلکه این فیلم روی حال و هوای تعطیلات حساب باز کرده است که در طولانی‌مدت نتیجه می‌دهد.

اگر از سه فیلم اخیر «جنگ ستارگان» فاکتور بگیریم، تا حالا هیچ فیلمی در ماه دسامبر اکران نشده که افتتاحیه‌ای بزرگ‌تر از «هابیت: سفری غیرمنتظره» (۸۴ میلیون دلار)، «من افسانه‌ام» (۷۷ میلیون دلار) و «آواتار» (۷۷ میلیون دلار) داشته باشد. از آنجایی که در این دوران بچه‌ها مدرسه نمی‌روند و بزرگسال‌ها هم سر کار نمی‌روند، به مدت دو هفته، هر روز هفته حکم یک آخرهفته‌ مرسوم را دارد. پس وقتی فیلمی مثل «سفری غیرمنتظره» که تماشاگرانش را به دو گروه طرفدار و مخالف تقسیم کرده بود موفق می‌شود از ۸۴ میلیون افتتاحیه، به ۳۰۴ میلیون فروش نهایی برسد یا وقتی فانتزی فراموش‌شده‌ای مثل «اِراگون» (Eragon) می‌تواند به ۷۵ میلیون دلار فروش نهایی از ۲۳ میلیون افتتاحیه دست پیدا کند می‌توان تصور کرد به همان اندازه که تابستان به افتتاحیه‌های غول‌آسایش معروف است، فصل سینمایی کریسمس به سیستمِ «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود»‌اش مشهور است. حتی «کینگ کونگ» هم در سال ۲۰۰۵، به ۲۱۸ میلیون دلار از ۶۶ میلیون دلار فروش نهایی دست پیدا کرد. اگر تصور کنیم که «آکوآمن» فیلم خوبی از آب در می‌آید و علاوه‌بر طرفداران هاردکور، مورد استقبال عموم مردم هم قرار می‌گیرد، افتتاحیه‌ی ۶۵ میلیون دلاری‌اش به راحتی می‌تواند به درآمد نهایی ۲۱۰ تا ۲۳۵ میلیون دلاری‌اش در خانه منتهی شود. یادمان نرود که پیش‌بینی‌های ابتدایی «ونوم»، «واندر وومن» و «لوگان» چیزی حدود ۶۵ میلیون دلار بودند، ولی آنها کارشان را به ترتیب با ۸۰، ۱۰۳ و ۸۸ میلیون دلار آغاز کردند. در واقع اگر فیلم بتواند در حد و اندازه‌ی هایپی که به راه انداخته ظاهر شود، تنها چیزی که می‌تواند جلوی آن را از تجربه‌ی افتتاحیه‌ای نزدیک به ۸۰ میلیون دلار بگیرد، رقبای بسیار زیادش خواهند بود. اگر رقبایی مثل «بامبلبی»، «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» و «مری پاپینز بازمی‌گردد» باعث شوند تا «آکوآمن» به جای «لوگان» (۸۸ میلیون)، افتتاحیه‌ای شبیه به «وولورین» (۵۳ میلیون) داشته باشد، خوشبختانه فیلم در طول تعطیلات وقت زیادی برای جبران کردن خواهد داشت. همچنین از آنجایی که امسال روز کریسمس در روز سه‌شنبه افتاده است، می‌توانیم شاهد افتتاحیه‌ی پنج روزه‌ای باشیم که در نهایت به روز کریسمس ختم می‌شود و از همین رو «آکوآمن» این شانس را دارد تا سال جدید را با عبور از مرز ۱۰۰ میلیون دلار شروع کند. پس بله، شاید کم‌ترین افتتاحیه‌ در بین فیلم‌های دی‌سی برای «آکوآمن» پیش‌بینی می‌شود، ولی این فیلم شانس بالایی برای تکرار دوامِ خارق‌العاده‌ی «واندر وومن» یا حداقل نزدیک به آن دارد.

اما «آکوآمن» با وجود «مری پاپینز بازمی‌گردد» «بامبلبی» و «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» تنها نیست. پیش‌بینی‌های فعلی می‌گویند که «مری پاپینز بازمی‌گردد» اکرانش را با کسب حدود ۷۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه‌ی چهارشنبه تا سه‌شنبه شروع می‌کند. ولی هدف دیزنی این است که روی دوام طولانی‌مدت این فیلم در طول تعطیلات حساب باز کند؛ یک چیزی شبیه به «ماموریت غیرممکن: پروتکل شبح» که در جمعه‌ی قبل از آخرهفته‌ی کریسمس (۱۳ میلیون دلار) اکرانش را آغاز کرد و بعد از چهارشنبه (۲۱ دسامبر ۲۰۱۱) اکران گسترده‌اش را با کسب ۷۶ و نیم میلیون دلار درآمد ۱۱ روزه شروع کرد و به ۲۰۹ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. اگر «مری پاپینز بازمی‌گردد» عملکردی شبیه به «شبی در موزه» (۲۵۰ میلیون بعد از ۷۹ میلیون افتتاحیه‌ی هفت روزه) داشته باشد و اگر تصور کنیم که این فیلم در هفت روز اول ۷۰ میلیون دلار می‌فروشد، آن وقت درآمد نهایی ۲۲۲ میلیونی‌اش پیش‌بینی می‌شود. «ارباب حلقه‌ها: یاران حلقه» ۳/۳ برابر افتتاحیه‌ی هفت روزه‌اش فروخت (۳۱۳ میلیون از ۹۴ میلیون افتتاحیه) که عملکردی شبیه به آن، «مری پاپینز بازمی‌گردد» را به ۲۳۳ میلیون دلار فروش نهایی می‌رساند. البته که این فیلم می‌تواند افتتاحیه‌ی بزرگ‌تر و دوام‌ قوی‌تری را تجربه کند، ولی عملکردی بهتر از «ارباب حلقه‌ها» که همه را عمیقا با کیفیتش شگفت‌زده کرده بود، اتفاقی است که حتی برای یک فیلم کریسمسی هم باورنکردنی است. اما اگر «آکوآمن» و «مری پاپینز بازمی‌گردد» تلاش می‌کنند تا ببینند کدامیک از آنها می‌تواند به «ماموریت غیرممکن: پروتکل شبح» بعدی تبدیل شود و کدامیک به پُر کردن جای «شرلوک هولمز: بازی سایه‌ها» بسنده می‌کند، پس «بامبلبی» حکم «آلوین و سمور‌چه‌ها ۳» (Alvin and the Chipmunks: Chipwrecked) را خواهد داشت.

با این مقایسه قصد توهین کردن به اسپین‌آف ترنسفورمرها را ندارم. سومین فیلم «سمورچه‌ها» شاید اسمش بد رفته باشد، ولی این فیلم به ۱۳۳ میلیون فروش خانگی و ۳۴۲ میلیون جهانی دست پیدا کرد. اگر بودجه‌ی «بامبلبی» به جای ۱۵۰ میلیون دلار، به ۱۰۰ میلیون دلار نزدیک باشد، درآمدی شبیه به قسمت سوم «سمورچه‌ها» خیلی خوب خواهد بود. کارشناسان اما افتتاحیه‌ی جمعه تا سه‌‌شنبه‌ی ۴۰ میلیون دلاری این فیلم را پیش‌بینی می‌کنند. یادمان نرود که «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» و «بزرگ‌ترین شومن» که در تعطیلات سال پیش روی پرده رفتند، به ترتیب ۹۱ و ۹۵ درصد از درآمد خانگی‌شان (۴۰۴ میلیون و ۱۷۴ میلیون) را بعد از آخرهفته‌ی افتتاحیه‌شان کسب کردند. ولی عملکرد این دو فیلم از آن دوام‌‌های خیره‌کننده‌ای بود که جزو استثناهای کریسمس قرار می‌گیرند. در حالی «جومانجی» بادوا‌م‌تر از «آواتار» بود که «بزرگ‌ترین شومن» از زمان «تایتانیک» تاکنون در ۲۰ سال گذشته، لقب بادوام‌ترین فیلمی که کارش را با اکران در ۳ هزار سینما آغاز کرده است به دست آورد. پس، اگرچه این دو فیلم قدرت کریسمس را نشان می‌دهند، ولی لزوما توسط «بامبلبی» قابل‌تکرار نیستند. ولی اگر «بامبلبی» اکرانی شبیه به «جک ریچر» (۸۰ میلیون / ۱۵ میلیون افتتاحیه) یا «سویینی تاد» (۵۳ میلیون / ۹ میلیون افتتاحیه) داشته باشد و اگر تصور کنیم که افتتاحیه‌ای بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون داشته باشد، فروش خانگی ۱۳۳ تا ۱۷۶ میلیونی‌اش پیش‌بینی می‌شود؛ در این صورت با فاصله‌ی بزرگی بین این دو عدد طرف خواهیم. راستش، «بامبلبی» با اکرانی شبیه به «شب در موزه» (۲۵۰ میلیون از ۳۰ میلیون افتتاحیه) که در واقع بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کریسمس ۲۰۰۶ بود، می‌تواند به فراتر از ۲۰۰ میلیون دلار هم برسد. این یکی خیلی غیرمحتمل است، ولی معجزه‌های کریسمسی عجیب‌تر از این هم اتفاق افتاده است. شاید واقع‌گرایانه‌ترین سناریوی ممکن این است که «بامبلبی» بعد از افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه‌ی ۳۰ میلیونی‌اش، به جای «هابیت»، دوامی نزدیک به «جک ریچر» داشته باشد که به ۱۱۰ میلیون دلار فروش نهایی منتهی می‌شود.

اما نکته‌ی جالب تمام این حرف‌ها این است: این احتمال وجود دارد که مجموعِ درآمد هر سه بلاک‌باسترِ اصلی پایان سال نتواند به فراتر از درآمد «جنگ ستارگان: آخرین جدای» تجاوز کند. ساخته‌ی رایان جانسون با وجود تمام واکنش‌های منفی و جنجال‌های آنلاینش، به ۶۲۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی دست پیدا کرد. این رقم ۳۴ درصد کمتر از «نیرو برمی‌خیزد» (۹۳۷ میلیون) بود که برابر با افت فروش «امپراتوری ضربه می‌زند»، «دنیای گم‌شده»، «پادشاهی سقوط کرده»، «حمله‌ی کلون‌ها» و «بتمن بازمی‌گردد» نسبت به قسمت‌های قبلی‌شان است، ولی کماکان بیشتر از «شگفت‌انگیزان ۲» و بادوام‌تر از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۶۷۷ میلیون از۲ ۵۸ میلیون افتتاحیه) بود. اگر هیچکدام از سه بلاک‌باسترهای پایانِ سال ۲۰۱۸ با استقبال فراتر از انتظارات ‌روبه‌رو نشوند (۲۲۵ میلیون برای «آکوآمن»، ۱۲۵ میلیون برای «بامبلبی» و ۲۶۵ میلیون برای «مری پاپینز بازمی‌گردد»)، آن وقت با وضعیتی طرفیم که مجموع درآمد آنها کمتر از ۶۲۰ میلیون دلار خواهد بود. اینکه هر سه‌تای این فیلم‌ها می‌توانند در حد خودشان به نتیجه‌ی موفقیت‌آمیزی دست پیدا کنند و کماکان در مجموع کمتر از درآمد جنجال‌برانگیزترین «جنگ ستارگان» تاریخ بفروشند به خوبی توضیح می‌دهد که اپیزودهای اصلی این مجموعه چقدر بزرگ هستند؛ آن‌قدر بزرگ که استانداردهای معمول باکس آفیس در مقایسه با آنها درهم می‌شکنند. چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، «آخرین جدای» از سال گذشته تاکنون کماکان یک تایتانِ تمام‌عیار است. این فیلم آن‌قدر پول در آورد که سه‌تا از بزرگ‌ترین بلاک‌باسترهای کریسمس بدون اینکه در مجموع توانایی رسیدن به درآمد «آخرین جدای» را داشته باشند، می‌توانند به موفقیت‌های بزرگی در حد خودشان تبدیل شوند. اما شاید هم در جریان فصل تعطیلات امسال، این سه فیلم موفق به حقیقت تبدیل کردنِ خوش‌بینانه‌ترین پیش‌بینی‌هایشان شوند. ولی باز حتی در صورتی که «مری پاپینز بازمی‌گردد» ۳۵۰ میلیون، «آکوآمن» ۲۵۰ میلیون و «بامبلبی» ۱۵۰ میلیون به جیب بزنند، همچنان مجموع درآمدشان پایین‌تر از «آواتار» (۷۵۰ میلیون دلار) خواهد بود. حالا بهم بگویید «آواتار ۲» دقیقا دو سال دیگر چگونه می‌خواهد شکست بخورد؟

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

---