نویسنده: ملیکا شفیعی
// چهار شنبه, ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۵۹

ترسناک ترین عروسک های سینما | از آنابل تا چاکی

چه چیزی عروسک‌ها را اینقدر ترسناک و به یاد ماندنی می‌کند؟ آیا آنابل به خاطر چشم‌های خیره و لبخند تصنعی‌اش ترسناک به نظر می‌رسد، یا توضیح دیگری برای این پدیده وجود دارد؟ با معرفی عروسک های ترسناک سینما همراه ما باشید.

شاید برای بیشتر دختربچه‌ها یک عروسک بامزه، کادوی تولد ایده‌آلی باشد. اما برای گروه کوچکی از افراد، بدترین کابوس ممکن است. این دسته به اختلالی به نام پدیوفوبیا یا به انگلیسی Pedio Phobia مبتلا هستند و در مواجهه با عروسک‌ها ترس و اضطراب شدیدی تجربه می‌کنند. اگر شما هم تا به حال کابوسی با محوریت یک عروسک دیده باشید، یک چشمه از این فوبیا را تجربه کرده‌اید. در واقع برای بیشتر ما، ترس داشتن از یک عروسک دور از ذهن نیست، چون همگی تحت تاثیر کلیشه عروسک شیطانی در سینما قرار گرفته‌ایم.

برای حمایت از کانال فیلمزی این ویدیو را در یوتیوب تماشا کنید

عروسک‌های سینما و تلویزیون انواع مختلفی دارند. یک دسته را امثال کلاه قرمزی، پنگول، بستنی‌ها، مادربزرگه و غیره تشکیل می‌دهند. این دسته با درنظر داشتن مخاطب کودک ساخته شده‌اند و قرار است ظاهری دوستانه و محتوایی آموزنده یا کمدی داشته باشند؛ هرچند که بعضی‌هایشان در کسب «ظاهر دوستانه» شکست خورده باشند! ترسی که ما در مقابل این عروسک‌ها تجربه می‌کنیم، مقصود سازنده نبوده است. اما به نظر من بهترین و نفرین شده‌ترین عرصه برای درخشیدن عروسک‌ها در دنیای سرگرمی، سینمای وحشت است.

عروسک ها نماد معصومیت کودکانه هستند و قرار است شیرین و دوست داشتنی باشند. ولی دقیقا به همین خاطر، وقتی توسط ارواح یا شیاطین تسخیر می‌شوند، یا به یک قاتل جانی و خطرناک تبدیل می‌شوند، تماشاچی را شوکه می‌کنند. محبوبیت روزافزون این کلیشه در فیلم‌های ترسناک مدیون همین موضوع است. این تضاد بین بی‌گناهیِ کودکانه عروسک و خشونت و بی رحمیِ قاتل روی ما تاثیر می‌گذارد. یک عروسک خطرناک، مثل یک بچه قاتل، نشانه معصومیت از دست رفته است.

یکی دیگر از عوامل موفقیت و تاثیرگذاری عروسک‌های شیطانی را می‌توان با «دره وهمی» توضیح داد. دره وهمی، پدیده‌ای‌ست که کارگردان‌های ژانر وحشت نیز از آن استفاده می‌کنند تا عروسک‌هایشان را حتی ترسناک‌تر و به یادماندنی‌تر بکنند. دره وهمی یا به انگلیسی، Uncanny Valley، یک فرضیه زیبایی‌شناسیست. بر اساس این فرضیه، وقتی شباهت یک شی بی‌جان، مثل یک ربات یا عروسک، با ظاهر انسانی از حد فراتر می‌رود، در بیننده شی حس دافعه ایجاد می‌شود. این و خیلی عوامل دیگر، دست به دست هم می‌دهند تا این عروسک‌های بدطینت را برای ما به یاد ماندنی کنند. در ادامه، لیستی از بهترین فیلم‌های ترسناکی که درباره یک عروسک ساخته شده‌اند را آورده‌ایم تا دفعه بعدی که هوس تماشای چیزی شبیه آنابل را کردید، جایی برای چک کردن داشته باشید.


عروسک های ترسناک در فیلم ها

عروسک فتس در فیلم مجیک

۱۱- عروسک فتس در فیلم (۱۹۷۸) جادو

اولین نمونه ها را همیشه در سینمای کلاسیک باید پیدا کرد. بیشتر عروسک‌های مورد استفاده این نمونه‌های اولیه، پاپت‌هایی بودند که یک عروسک گردان روی صحنه با آن اجرا می‌کرده است. خیلی از خوره‌های وحشت آنتونی هاپکینز را با نقش دکتر هانیبالِ آدم‌خوار می‌شناسند. ولی در سال ۱۹۷۸، هاپکینزِ جوان نقشی متفاوت ولی همانقدر ترسناک بازی می‌کند. این فیلم راجع به شعبده‌بازیست به اسم «کورکی» که نمایش شعبده بازی را با عروسک‌گردانی ترکیب می‌کند. کورکی و عروسک بددهنش به اسم Fats، با استقبال زیادی مواجه می‌شوند و به یک برنامه تلویزیونی دعوت می‌شوند. اما کورکی حاضر نیست در این برنامه شرکت کند و در اوج موقفیت بی دلیل غیبش می‌زند. رازی که هیچ کس نمی‌داند، این است که کورکی مشکلات روانی وخیمی دارد که نمی‌خواهد کسی از آن خبردار شود. در واقعیت او هیچ کنترلی روی عروسکش ندارد و فتس به اراده خود روی صحنه صحبت می‌کند. برای فرار از این ماجرا، کورکی به شهر محل تولدش برمی‌گردد و وارد یک رابطه جدید می‌شود. ولی فتس به رابطه این دو حسودی می‌کند و مدام با کورکی جروبحثش می‌شود. کورکی هم که دیگر نمی‌تواند فتس را ساکت نگه دارد، مجبور می‌شود به حرف‌های او عمل کند. خواسته‌های فتس هر روز خطرناک‌تر از دیروز می‌شود و اینگونه مرز بین هویت عروسک و عروسک‌گردان به طرز کابوس‌واری از بین می‌رود...


عروسک سوزی در فیلم مِی

۱۰- عروسک سوزی در فیلم مِی (۲۰۰۲)

مثل فیلم قبل، فیلم May هم راجع به کاراکتریست که دچار فروپاشی روانی می‌شود. مِی دختری تنهاست که علی رغم تلاش‌هایش، نتوانسته با کسی در زندگی خود ارتباط عمیقی برقرار کند. او جای خالی ارتباطات اجتماعی‌اش را با مکالمه‌های خیالی خطاب به عروسک بدترکیب چینی‌اش، به اسم سوزی، پر می‌کند. اما با گذر زمان، مِی متوجه می‌شود که سوزی به تنهایی برای پر کردن جای خالی روابط انسانی در زندگی‌اش کافی نیست. و تصمیم می‌گیرد دوست ایده‌آلش را، دقیقا همانطور که دلش می‌خواهد، تکه تکه از جنس آدم‌های واقعی بسازد!



عروسک پین در فیلم پین

۹- عروسک پین در فیلم پین (۱۹۸۸)

فیلم کانادایی Pin، محصول ۱۹۸۸، زاویه دید جدید و خلاقی را به این ساب ژانر معرفی می‌کند. پین نه درباره یک عروسک نمایشی است، نه عروسکی که بچه‌ها با آن بازی می‌کنند، و نه یک مجسمه چینی تزیینی. «پین» اسم یک «مولاژ» (یا همان مدل آناتومی بدن انسان) است که جزو اموال «دکتر لیندن» است. دکتر لیندن از این مولاژ برای تدریس آناتومی به بچه‌هایش استفاده می‌کند. ولی بچه های او، اورسولا و لئون لیندن، با پین مثل یک برادر واقعی رفتار می‌کنند. خصوصا چون لئون هیچ دوست واقعی ندارد. زمان می‌گذرد و لئون بزرگ می شود، و تنها دوستی که برایش باقی می‌ماند، تنها کسی که می‌تواند به حرفش اعتماد کند پین است. ولی عمل کردن به توصیه‌های پین، لئون را به انجام کارهای خطرناکی می‌کشاند.


عروسک بیلی در فیلم سکوت مطلق

۸- عروسک بیلی در فیلم سکوت مطلق (۲۰۰۷)

داستان فیلم «Dead Silence» با جیمی و لیزا اَشِن شروع می‌شود. آنها جلوی در خانه‌شان یک بسته ناشناس پیدا می‌کنند حاوی یک عروسک خیمه‌شب‌بازی قدیمی به اسم بیلی. جِیمی برای خرید غذا بیرون می‌رود و همسرش را مدتی تنها می‌گذارد. وقتی به خانه برمی‌گردد، در اوج وحشت، جسد زنش را پیدا می‌کند که زبانش به بدترین شکل ممکن بریده شده. جیمی به عنوان مظنون قتل همسرش دستگیر می‌شود، اما تحقیقات پلیس به دلیل نبود مدارک به بن بست می‌خورد و جیمی به خانه برمی‌گردد. او در جعبه‌ی بیلی یک یادداشت پیدا می‌کند که اسم «مری شاو»، اهل شهر «رِیون فِیر» روی آن نوشته شده؛ شهری که تصادفا، محل تولد جیمی هم هست.

این اولین سرنخ جیمی برای حل کردن معمای مرگ همسرش است. پس جیمی به خانه پدری‌اش برگشته و شروع به پرس و جو درباره مری شاو می‌کند. یافته های او بین لیزا، مری شاو، و عروسک بیلی ارتباط شومی برقرار می‌کند. انگار یک جور نفرین مرگبار اهالی شهر را دنبال می‌کند و هر بار که جلوی در خانه کسی سبز شود، او به شکل وحشتناکی می‌میرد. با بریده شدن زبانش.


عروسک بیلی در مجموعه فیلم اره

۷- عروسک بیلی در مجموعه فیلم های اره

بله، این یکی هم یک عروسک خیمه‌شب‌بازی به اسم بیلی است، در مجموعه دیگری به کارگردانی جیمز وان. به نظرم جیمز وان پر از ایده‌های مریض برای ساخت عروسک‌های کریپیست. اما برخلاف آنابلِ کانجرینگ، و بیلیِ سکوت مطلق، و بیشتر عروسک‌های فیلم‌های ترسناک، این یکی جز موارد معدودیست که با یک عروسک کاملا عادی طرفیم. یک شی بی‌جان و مکانیکی که توسط هیچ روحی تسخیر نشده و فقط به اراده صاحبش حرکت می‌کند. در نگاه اول به نظر می‌رسد که هیچ چیز خطرناکی راجع به این عروسک وجود ندارد. مشکل اینجاست که شاید بیلی عادی باشد، ولی صاحبش یک آدم فوق العاده غیر عادیست. یک قاتل سریالی سادیستیک به نام جان کریمر، که فکر کنم بیشتر با لقب Jigsaw از مجموعه اره شناخته می‌شود. بیلی هم، درست مثل صاحبش، عاشق تصمیمات غیرممکن و شکنجه غیرقابل تحمل است. و برای قربانیان جیگساو چهره رنگ‌پریده و گونه‌های قرمز رنگ بیلی آخرین منظره‌ایست که قبل از مرگ می‌بینند.


عروسک آنابل از مجموعه فیلم‌های احضار

۶- عروسک آنابل از مجموعه فیلم‌های احضار

تا اینجا بیشتر با عروسک‌هایی آشنا شدیم که پاپت‌های نمایشی یا تزیینی بوده‌اند. ولی به نظرم عروسک‌های بچگانه برای فیلم‌های ترسناک ماورائی مناسب‌ترند. عروسک آنابل در مجموعه فیلم‌های Conjuring، یکی از بهترین نمونه‌هاییست که از یک عروسک اسباب بازی استفاده می‌کند. مجموعه احضار از موفق‌ترین فرنچایزهای ترسناک است و بخش بزرگی از موفقیتش را مدیون آنابل است. و از همه بدتر اینکه، از بین تمام لیست، آنابل تنها عروسک تسخیر شده‌ی واقعی‌ست! ما اولین بار در قسمت یک مجموعه کانجورینگ با آنابل ملاقات می‌کنیم. ولی این مواجهه کوتاه فقط در حدیست که ما را کنجکاو کند تا با سرگذشت این عروسک نفرین شده با لبخند بدترکیبش آشنا شویم و بفهمیم چطور از موزه اشیا طلسم‌شده وارن‌ها سردرآورده است. فیلم آنابل: آفرینش (۲۰۱۷) به سوال‌هایمان جواب می‌دهد: آنابل یکی از ساخته‌های ساموئل مولینزِ عروسک‌ساز است.

ساموئل و همسرش استر، دختر هفت ساله‌شان را در یک تصادف تراژیک از دست می‌دهند. تا مدت ها بعد این حادثه، مولینزها خطاب به هر موجودی که صدایشان را بشنود عاجزانه دعا می‌کنند که ‌دخترشان را به زندگی برگرداند. اما متاسفانه، به جای یک فرشته‌ی مهربان، دعاهایشان به گوش موجودی پلید می‌رسد. یک شیطان از این فرصت استفاده می‌کند تا از طریق عروسک آنابل وارد دنیای انسان‌ها شود. به این ترتیب آنابل دست به دست بین افراد مختلفی می‌چرخد و هربار به دست صاحب جدیدی می‌رسد که از ذات واقعی‌اش بیخبر است و اتفاقات بدی در انتظارش است.


عروسک زونی «آنکه می‌کشد» در فیلم سه‌گانه وحشت

۵- عروسک زونی در فیلم «سه گانه وحشت» (۱۹۷۵)

سومین بخشِ Trilogy of Terror ساخته اپیزودیک دَن کِرتیس به نام Amelia، با همین عروسک‌های جادویی مرتبط است. اپیزود با زنی به نام آملیا (با بازی کارن بلک) شروع می‌شود که برای همسرش یک عروسک جادویی چوبی می‌خرد. این عروسک ظاهر مردی شکارچی را دارد، یک زنجیر به گردنش آویخته و یک نامه همراهش است. درونِ نامه، عروسک با نام «آنکه می‌کشد» He Who Kills معرفی می‌شود؛ مردی از قبیله زونی، یک قبیله بومی آمریکایی. تا زمانی که زنجیر به گردنش باقی بماند، «آنکه می‌کشد» نمی‌تواند به کسی آسیبی برساند. ولی آملیا که از ذات حقیقی او بی‌خبر است و نمی‌داند که چه خطری تهدیدش می‌کند؛ به خاطر یک حواس‌پرتی جزیی، زندگی‌اش خیلی زود به کابوس تبدیل می‌شود...


دلقک عروسکی در فیلم پولترگایست

۴- عروسک دلقک در فیلم پولترگایست (۱۹۸۲)

دلقک‌ها ترسناکند. عروسک‌ها هم همینطور. پس یک دلقک عروسکی بدترین ترکیب ممکن است. حالا تصور کنید که تسخیر شدن توسط یک روح به این ترکیب اضافه شود و به فیلم Poltergeist می‌رسید: یک فیلم ترسناک ماوراء الطبیعی درباره خانواده‌ای که خانه‌شان روی قبرستانی قدیمی ساخته شده و مورد حمله‌ی چندین روح قرار می‌گیرد که در تمام اشیا و لوازم خونه نفوذ می‌کنند. صحنه‌ی جامپ‌اسکیر روی تخت، تا به امروز یکی از ترسناک‌ترین سکانس‎‌های هر فیلمی به شمار می‌رود. و این را مدیون عروسک دلقک است. حضورش هرچند کوتاه ولی به معنی واقعه کلمه «به یاد ماندنی»است. فقط نگاه کردن به این عروسک برایم آزاردهنده است ولی تسخیر شدنش؟ ترجیح می‌دهم راجع بهش فکر نکنم.


عروسک‌های فیلم ارباب عروسک‌ها

۳- عروسک های فیلم های ارباب عروسک ها (۱۹۸۹)

تمام موارد این لیست ثابت می‌کنند که وجود یک عروسک در یک فیلم ترسناک، به اندازه کافی به یاد ماندنی هست. ولی مجموعه فیلم‌های Puppet Master چند قدم فراتر رفته‌اند: چرا به یک عروسک راضی شویم وقتی میتوانیم گروهی از عروسک‌ها داشته باشیم؟! کاراکترهای این مجموعه عروسک‌هایی هستند که با یک طلسم مصری جان گرفته‌اند. هر کدام به ابزار خطرناک متفاوتی مسلحند. و اسامی آنها «سرِسوزنی»، «دلقک»، «تونِلِر»، «زنِ زالو»، «شش تیرانداز»، «دکتر مرگ» و رهبرشان، «تیغه» است. روح یک جراح آلمانی به نام «دکتر هِس» تیغه را تسخیر کرده، صورتش رنگ‌پریده‌ است، یک ترنچ کت تیره پوشیده و به جای دست، قلاب و جای دست دیگرش چاقو دارد. جان دادن به این عروسک‌ها با طلسم کار یک واسطه روحی (مدیوم) بوده که قصد دارد با ارتش عروسک‌های ترسناکش از دو تا همکار انتقام بگیرد.


برامز از فیلم «پسر» روی تخت دراز کشیده است

۲- عروسک برامز از فیلم «پسر» (۲۰۱۶)

کلیشه عروسک شیطانی بین فیلم‌های مختلف دچار تحولات زیادی شده و خودش کلیشه‌های جدیدی به وجود آورده است. داستان‌های این ژانر خیلی اوقات به ایده معصومیت از دسته رفته اشاره می‌کند. مثلا پدر و مادری که بچه‌شان را در یک تراژدی از دست می‌دهند و برای سبک کردن غم خود رو به موجودی اشتباهی می‌آورند. فیلم The Boy (۲۰۱۶) هم کمابیش در همین الگو قرار دارد. «برامز» اسم عروسک یک پسر در ابعاد یک پسربچه واقعیست. با این تفاوت که ترسناک‌ترین ویژگی برامز، نه رفتار خودش، بلکه رفتاریست که بقیه با او می‌کنند. این فیلم زوج مسنی را نشان می‌دهد که پسرشان را، که اسم او نیز برامز بوده، در سن پایین در یک آتش سوزی از دست داده‌اند. برای همین از عروسک برامز مثل پسر واقعی خود نگه‌داری می‌کنند. تا جایی که حتی وقتی قصد سفر دارند، برای برامز پرستار بچه استخدام می‌کنند تا تنها نماند. و از او می‌خواهند که برای برامز با صدای بلند داستان بخواند و برایش موسیقی پخش کند.

اینطوری کاراکتر «گرتا» وارد داستان می‌شود. گرتا، در ابتدا، نگهداری از برامز را جدی نمی‌گیرد. اما اتفاقات عجیبی برایش می‌افتد که نظرش را تغییر می‌دهد: مثل هق هق گریه نوزادی که در دیوارهای خانه می‌پیچد، تلفن‌ها قطع و وصل می‌شوند، عروسک برامز خود به خود حرکت می‌کند، و صدای یک بچه ناشناس پشت تلفن از گرتا درخواست می‌کند که قوانین را جدی بگیرد. گرتا که از این وقایع ترسیده، می‌فهمد که مراقبت از برامز را نباید سبک بشمارد. تا اینکه سر و کله پسری از دوست‌های سابق گرتا به اسم «کول» پیدا می‌شود که همه‌چیز را به هم می‌ریزد و حقایقی را درباره برامز برملا می‌سازد که هیچ کس حدسش را نمی‌زد – نه گرتا و نه ما!


عروسک چاکی از فیلم «بازی کودکانه»

۱- عروسک چاکی از فیلم بازیِ کودکانه (۱۹۸۸)

فیلم با کارآگاه مایک نوریس شروع می‌شود که یک قاتل سریالی فراری به اسم چارلز لی ری را در خیابان‌های شیکاگو دنبال می‌کند تا به یک فروشگاه عروسک می‌رسند. آنجا نوریس شلیک می‌کند. ولی در آخرین لحظات عمرش، چارلز وردی می‌خواند و روحش را به بدن یک عروسک «گود-گای» انتقال می‌دهد و به این ترتیب، «Chucky» متولد می‌شود. مدتی بعد، با پسربچه شش ساله‌ای به اسم اندی آشنا می‌شویم که برای کادوی تولدش یک عروسک گودگای می‌خواهد. کارن بارکلی، مادر اندی، نزدیک محل کارش مردی بی‌خانمان را می‌بیند که قصد فروش یک عروسک گودگای دارد. کارن هم با خوشحالی ازش خرید کرده و به اندی کادو می‌دهد، بیخبر از اینکه چه خطری اندی را تهدید می‌کند.

بعد از ورود عروسک چاکی به زندگی بارکلی‌ها، زنجیره‌ای از قتل و حوادث خونین غیرقابل توضیح اتفاق می‌افتد که باعث می‌شود پلیس اندی را به اتهام ارتکاب این قتل‌ها به بیمارستان روانی بفرستد. کارن هم سرخورده و ناراحت از اتفاقی که برای پسرش افتاده به خانه ‌رفته و بسته عروسک چاکی را پیدا می‌کند. در این لحظه باتری‌های چاکی را می‌بیند که هنوز دست نخورده درون بسته باقی مانده‌اند و وحشت زده متوجه می‌شود که چاکی تمام این مدت بدون باتری حرف می‌زده و حرکت می‌کرده است.

فعلا این آخرین مورد لیست ما بود، ولی با توجه به محبوبیت عروسک‌ها بین سازندگان فیلم ترسناک، این لیست همچنان ادامه خواهد داشت. نظر شما راجع به این عروسک‌ها چیست؟ چه چیزی باعث می‌شود که به نظرمان کریپی برسند؟ و بنظرتان جای کدام در این لیست خالی است؟


پرسش‌های متداول

۱- عروسک های ترسناک فیلم ها کدامند؟

از میان عروسک های ترسناک فیلم ها می‌توان به عروسک بیلی، عروسک پین، عروسک آنابل، عروسک سوزی و عروسک دلقک اشاره کرد.

۲- دو عروسک ترسناک معروف چه نام دارند؟

عروسک ترسناک چاکی و عروسک ترسناک آنابل از معروف ترین عروسک‌های ترسناک هستند.

 


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده