صحبت های کارگردان فیلم Thor: Ragnarok درباره ساخت فیلم Akira
تایکا وایتیتی، کارگردان فیلم Thor: Ragnarok، برای هدایت فیلم Akira با برادران وارنر وارد مذاکره شده است. او در صورت توافق با وارنر، به جای بازسازی انیمه به سراغ اقتباس مستقیم از داستان کتاب خواهد رفت.
در حالی که کمتر از سه هفته به اکران جدیدترین محصول مارول تحت عنوان ثور: راگناروک (Thor: Ragnarok) باقی مانده تایکا وایتیتی، کارگردان این اثر، از هم‌اکنون با پیشنهادهای وسوسه‌انگیز استودیوهای مختلف برای هدایت پروژه‌های عظیم روبه‌رو شده که یکی از آنها، نسخه‌ی لایو اکشن آکیرا (Akira) است که هالیوود و به طور ویژه، کمپانی برادران وارنر سال‌ها است که در اندیشه‌ی ساخت این فیلم به سر می‌برد.
آکیرا یک سری مانگای ژاپنی نوشته‌ی کاتسوهیرو اوتومو است که در ۶ جلد و در فاصله‌ی بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۰ توسط انتشارات کودانشا به چاپ رسید و در سال ۱۹۸۸ نیز خود اوتومو، انیمه‌ای را با اقتباس از این اثر روانه‌ی سینماها کرد. او در نسخه‌ی انیمه، کلیت داستان و همچنین فضای کار را حفظ کرده، ولی بازه‌ی زمانی اتفاقات داستان و همچنین تعداد شخصیت‌ها نسبت به منبع اصلی محدودتر است.
کمپانی وارنر در سال ۲۰۰۲ حقوق آکیرا را خریداری کرد و از آن زمان تا به امروز نام‌های سرشناسی همچون ژئوم کولت سرا و کریستوفر نولان برای کارگردانی و همچنین کیانو ریوز، کریستن استوارت، گری اولدمن و هلنا بونهام کارتر برای ایفای نقش در این فیلم به میان آمده است. پس از موفقیت فیلم Get Out در ماه‌های اخیر بود که وارنر پیشنهاد کارگردانی آکیرا را به جوردن پیل ارائه داد، ولی او ضمن رد این پیشنهاد عنوان کرد که به جای بازسازی فیلم‌های دیگر به فکر ساخت آثاری بر اساس ایده‌های اورجینال است.
تایکا وایتیتی در مصاحبه‌ی اخیر خود با سایت IGN از نزدیک شدن خود به قبول هدایت فیلم آکیرا خبر داد. با این حال، او هنوز در مذاکراتش با وارنر به نتیجه‌ی نهایی نرسیده است و در صورت توافق نیز، تمایلی به بازسازی نسخه‌ی انیمه نخواهد داشت.
من واقعا مجموعه کتاب‌های آکیرا را دوست دارم. نسخه‌ی انیمه‌ی آن را نیز دوست دارم، اما قرار نیست دست به بازسازی آن بزنم. در واقع فیلم من، اقتباسی از داستان کتاب خواهد بود.
با وجود اینکه گفته می‌شد مجموعه‌ی آکیرا یک سه‌گانه خواهد بود، ولی به نظر می‌رسد که وارنر ترجیح داده آن را به دو فیلم کاهش دهد که داستان فیلم اول از سه کتاب اول و داستان فیلم دوم نیز از سه کتاب دوم اقتباس خواهد شد.
داستان آکیرا با یک انفجار عظیم آغاز شده که در اثر آن، شهر توکیو به طور کامل نابود می‌شود و ۳۱ سال بعد، شهر نئو توکیو که محلی بی‌ثبات و پر از هرج و مرج به حساب می‌آید از خاکسترهای جنگ جهانی سوم سر برمی‌آورد. در این میان دولت در تلاش است تا با استفاده از قدرت تله‌پاتی یکی از اعضای گروه موتورسواران شهر با نام تتسو، منبع نیروی مخربی با نام آکیرا را که باعث تخریب شهر شده بیابد و به طور همزمان، دوست قدیمی تتسو با نام کاندا نیز در تلاش است تا جان وی را نجات دهد.
یکی از مسائلی که طرفداران آکیرا را نگران می‌کند، مسئله‌ی عادت قدیمی هالیوود در وایت واشینگ یا همان استفاده از بازیگران سفیدپوست به جای بازیگران رنگین‌پوست است که در سال‌های اخیر به بحث بسیار داغی تبدیل شده است. شبح درون پوسته (Ghost in the Shell) یکی از آخرین نمونه‌های این اشتباه بزرگ در انتخاب گروه بازیگران بود که اتفاقا با شکست بزرگی نیز همراه شد. با این حال، وایتیتی در صورت قبول پیشنهاد کارگردانی آکیرا قول داده که ضمن دوری از اینگونه اشتباهات، همه چیز را به صورت منطقی پیش ببرد. او در نظر دارد تا با استفاده از بازیگرانی نوجوان از منطقه‌ی آسیای شرقی، فیلم خود را بیش از پیش به حال و هوای کتاب نزدیک کند.
تایکا وایتیتی، کارگردان ۴۲ ساله‌ی نیوزیلندی، کار حرفه‌ای خود در سینما را از اواخر دهه‌ی نود با بازیگری در نقش‌های فرعی آغاز کرد و از سال ۲۰۰۲ با ساخت فیلم کوتاه جان و پوگو (John & Pogo) وارد عرصه‌ی فیلمسازی شد و در ادامه، چندین فیلم کوتاه دیگر را کارگردانی کرد که در این میان، به واسطه‌ی فیلم «دو ماشین، یک شب» (Two Cars, One Night) نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم کوتاه شد. وایتیتی ساخت نخستین اثر بلندش را در سال ۲۰۰۷ با فیلم عقاب در برابر کوسه (Eagle vs Shark) تجربه کرد و در ادامه، فیلم‌هایی نظیر «آنچه در سایه‌ها انجام می‌دهیم» (What We Do in the Shadows) و «در جستجوی آدم‌های یالدار» (Hunt for the Wilderpeople) را ساخت که قریب به اتفاق این آثار با واکنش مثبت منتقدان روبه‌رو شدند.
درام جنگی Jojo Rabbit، پروژه‌ی سینمایی جدید تایکا وایتیتی خواهد بود که مراحل تصویربرداری آن از بهار سال آینده آغاز خواهد شد. داستان این فیلم درباره‌ی پسر جوانی است که در خلال جنگ جهانی دوم، در حالی که برای ارتش هیتلر خدمت می‌کند، متوجه می‌شود که مادرش یک پسر یهودی را در خانه پناه داده است.
