چرا سری Final Fantasy یک مجموعه ارزشمند در دنیای بازی‌ ها است؟

چرا سری Final Fantasy یک مجموعه ارزشمند در دنیای بازی‌ ها است؟

شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۳۴

چرا سری Final Fantasy یکی از ارزشمند‌ترین مجموعه‌های صنعت گیم به شمار می‌رود؟ زومجی به بررسی این موضوع پرداخته است.

تا به حال فکر کرده‌اید که یک مجموعه ارزشمند شامل چه ویژگی‌هایی است؟ اینکه بازی‌های یک مجموعه باید چه ویژگی‌هایی را در خود جای داده باشند تا شایسته احترام مخاطبان خود شوند؟ معمولا یک مجموعه با ارزش باید بتواند در طولانی مدت خود را اثبات کند. منظور از طولانی مدت این نیست که بتوان از روی سه الی چهار نسخه آن را قضاوت کرد. خیر مجموعه ارزشمند موردی مثل Assassin's Creed یا Call of Duty است که سالیان سال مخاطب‌های زیادی را به خود جذب کرده‌اند. البته درست است در جریان سال‌های اخیر سیر نزولی را در پیش گرفته‌اند ولی وقتی به گذشته و سایر نسخه‌ها نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همچنان قابل ستایش هستند. برای همین است که سابقه بلند مدت در صنعت بازی‌های ویدیویی لازمه یک مجموعه ارزشمند است. البته در این میان مجموعه‌هایی هم بودند که سابقه زیادی دارند ولی به هیچ‌وجه نتوانسته‌اند به موفقیت برسند.

حال در این میان یکی از مجموعه‌هایی که مخاطبین زیادی در سرتاسر دنیا در اختیار دارد، مجموعه‌ای نیست جز مجموعه فاینال فانتزی. مجموعه‌ای که تا به حال بیش از ۱۵ نسخه برای آن عرضه شده و به جرئت می‌توان گفت که دو سوم آن‌ها جز بازی‌هایی هستند که در بازه‌های زمانی مختلف توانستند مخاطبین خود را شدیدا سرگرم کنند. حتی در این میان بعضی از نسخه‌ها هنوز که هنوزه از آن‌ها به عنوان بهترین بازی‌های نسل یاد می‌شود. حال باید این سوال را از خودمان بپرسیم که بازی‌های این مجموعه از چه ویژگی‌هایی برخوردار بودند که توانستند در صنعت بازی‌های ویدیویی نام خود را در ذهن مخاطبانشان حک کنند؟ یکی از بزرگترین مشخصه‌های این مجموعه داستان و روایت داستانی بهمراه شخصیت‌ پردازی‌هایی است که سبب شده تا مجموعه Final Fantasy راه خود را از سایر بازی‌های مشابه جدا کند. دومین عامل که می‌توان آن را اصلی‌ترین دلیل محبوبیت این مجموعه دانست، گیم‌پلی منحصربه‌فرد و نو آورانه‌ای بود که با ساخت اولین نسخه از این مجموعه وارد صنعت بازی‌های ویدیویی شد. حال در ادامه به بررسی چند نسخه از بهترین‌های این مجموعه می‌پردازیم. بررسی نه از نظر داستان یا ویژگی‌های داستانی. بررسی علت‌هایی که باعث شدند این مجموعه همیشه بر سر زبان گیمرها باشد. حال این علت‌ها می‌توانند داستانی باشند یا برگرفته از گیم‌پلی و طراحی‌های بازی.

Final Fantasy 1

Final Fantasy

در سال ۱۹۸۷ کمپانی اسکوئر انیکس اولین نسخه از این مجموعه را برای کنسول NES عرضه کرد. در واقع هیرونوبو ساکاگوچی با خلق اولین نسخه از بازی فاینال فانتزی اولین نسخه از مجموعه‌ای را خلق کرد که سال‌ها است از وی به عنوان پدر فاینال فانتزی یاد می‌شود. بازی فاینال فانتزی اولین اثری بود که سبک نقش آفرینی ژاپنی یا همان Jrpg را وارد صنعت بازی‌های ویدیویی کرد. یک نقش آفرینی خالص که در طول مبارزات از طریق منو مبارزه می‌بایست حمله کردن یا استفاده از آیتم‌ها را انتخاب می‌کردید تا شخصیت‌های بازی دستوری که به آن‌ها می‌دادید انجام دهند. به عبارتی دیگر در اولین نسخه بازی شاهد سیستم نوبتی بودیم که تفاوت زیادی با شکل فعلی این حالت داشت. شاید با خود بگویید یک بازی که دو بعدی است مگر چه گیم‌پلی خاصی دارد؟ همان بازی با همان گرافیک دو بعدی و شطرنجی با شخصیت‌های کوچک ولی دوست داشتنی آن چنان محبوب شد که تا سالیان سال همان سبک در دستور ساخت قرار گرفت. یک فرمول کاملا تضمینی با یک سری تغییرات.

البته تغییرات صرفا اضافه یا کم کردن المان‌های گیم‌پلی نیست. بلکه منظور از تغییرات یکی دیگر از مشخصه‌های فاینال فانتزی یعنی داستان است. هر نسخه با ارائه داستانی مجزا و منحصربه‌فرد توانست دوست داران این مجموعه را به خود جذب کند. به عبارتی با اینکه کمپانی اسکوئر انیکس سازنده این مجموعه است ولی هر نسخه کارگردان و نویسنده‌های خاص خودش را دارد (البته در این میان نسخه‌های ابتدایی به کل به کارگردانی ساکاگوچی ساخته شد). جدای از آن حتی فقط گیم‌پلی را در نظر بگیریم، می‌بینیم که در هر نسخه دنیای فاینال فانتزی آن‌قدر زیبا و دلنشین طراحی شده که دوست دارید مدام با شخصیت‌های مختلف بازی ارتباط برقرار کنید. درست است که سبک روایت داستانی بازی از طریق دیالوگ‌ها، آن هم فقط به صورت نوشتاری بیان می‌شوند ولی با این حال نوع واکنش شخصیت‌ها و حتی موضوع‌هایی که در موردش صحبت می‌کنند آن‌چنان زیباست که شیفته آن خواهید شد.

Final Fantasy IV

Final Fantasy IV

چهارمین نسخه از مجموعه فاینال فانتزی که هیرونوبو ساکاگوچی کارگردانی آن را برعهده داشت. Final Fantasy IV را می‌توان تا حدی آغازگر تحولی جدید در این مجموعه دانست. فاینال فانتزی ۴ اولین اثر دنیای بازی‌ّها بود که سیستم مبارزات نوبتی-زمانی که حال همگی آن را با نام ATB می‌شناسیم وارد این مجموعه و صنعت بازی‌های ویدیویی کرد. بازیکنان در طول بازی می‌بایست در زمان مشخص به دشمنان خود حمله می‌کردند یا با استفاده از آیتم‌های موجود نوار سلامت خود و هم‌تیمی‌هایشان را بهبود می‌بخشیدند. در غیر این صورت نوبت آن‌ها تمام می‌شد و حریف‌شان به آن‌ها حمله می‌کرد. نکته جالب دیگر در مورد این بازی، نام آن است که اگر از مخاطبین غربی بپرسید، همه نسخه چهارم را به اسم فاینال فانتزی ۲ می‌شناسند. زیرا Final Fantasy IV دومین نسخه رسمی شماره گذاری شده در غرب است. البته بدلیل بومی‌سازی‌هایی که چند سال بعد انجام شد، دیگر آن را با نام IV می‌شناسند. به عبارتی فاینال فانتزی ۴ را می‌توان آغازگر نسلی جدید در این مجموعه و همچنین بازی‌های نقش آفرینی آن دوران دانست.

Final Fantasy V

Final Fantasy V

نسخه پنجم نیز یکی دیگر از تکمیل کننده‌های این مجموعه است. گیم‌پلی بازی تقریبا در همه جهات همان فاینال فانتزی ۴ است ولی با یک تفاوت عظیم. در فاینال فانتزی ۵ بازیکنان می‌توانستند برای خود یک شغل انتخاب کنند و در طول بازی در انجام آن استاد شوند. شغل‌ها یا همان کلاس‌های بازی در مجموع ۲۲ تا بود که با انجام هرکدام و دریافت درجه استادی، می‌توانستید شغل بعدی را انتخاب کنید. همچنین این کار برای تمامی شخصیت‌های قابل بازی فاینال فانتزی ۵ امکان پذیر بود. از طرف دیگر فاینال فانتزی ۵ را می‌توان یکی از ستون‌های اصلی این مجموعه دانست. همانطور که قبلا به آن اشاره کردم، با این که فضاسازی و روایت داستان فاینال فانتزی در نگاه اول خیلی ساده و مضحک است ولی وقتی آن را پیش ببرید، می‌فهمید که دید شما به این قضیه اشتباه بوده است و فاینال فانتزی ۵ اثری است که دقیقا این گفته را به شما ثابت می‌کند. هنوز که هنوز است از فاینال فانتزی ۵ به عنوان غم انگیزترین داستان این مجموعه یاد می‌شود. داستانی که از همان ثانیه شروع شما را در دنیای خود غرق کرده و با پایان بندی که در اختیار دارد باعث می‌شود به خوبی با شخصیت‌های بازی و غم آن‌ها همزاد پنداری کنید. ولی طوفان فاینال فانتزی هنوز شروع نشده است. تا به اینجای کار نسخه‌های این مجموعه یکی پس از دیگری بازار را در اختیار گرفتند و چیزی جز موفق در مورد آن‌ها ذکر نمی‌شد. ولی سال ۱۹۹۷ نسخه‌ای خلق شد که از آن می‌توان به عنوان جواهر جاودانه این مجموعه یاد کرد.

Final Fantasy VII

Final Fantasy VII

از نظر من یکی از موهبت‌های الهی که در حق مجموعه فاینال فانتزی شد، از انحصار در آمد آن و واگذاری‌اش به سونی بود! حال مجموعه فاینال فانتزی پس از گذشت شش نسخه به یک تغییر اساسی نیاز داشت، تغییری که بدلیل محدودیت‌های بالای کنسول NES تیم سازنده قادر نبود آن‌ها را بر روی بازی اعمال کند و در جریان یک قرار داد، امتیاز مجموعه فاینال فانتزی از انحصار نینتندو درآمد و در اختیار سونی قرار داده شد. نسخه هفتم فاینال فانتزی از خیلی جهات یک اثر قانون شکن در سری محسوب می‌شود و می‌توان آن را فرزند ناخلف فاینال فانتزی دانست که در سال ۱۹۹۷ عرضه شد. این نسخه از بازی حتی باعث شد که این سبک از بازی‌ها چندین و چند پله بالاتر بروند. Final Fantasy VII اولین نسخه‌ای است که هیرونوبو ساکاگوچی کارگردانی آن را برعهده نداشت و تتسویا نامورا کارگردانی بازی را در اختیار گرفت؛ و او به بهترین شکل ممکن کار خود را انجام داد. وجود گرافیک سه بعدی، طراحی محیط‌های بیرونی و نقشه سه بعدی بازی و بهبود مبارزات ATB از ویژگی‌های خاص فاینال فانتزی است که همگی به لطف کنسول پلی‌استیشن 1 سونی قابل انجام بود. فاینال فانتزی ۷ دومین راس از این مجموعه است که می‌توان آن را مرحله‌ای جدید و نقطه عطف این مجموعه دانست. مخصوصا به لطف انیمه مووی فاینال فانتزی ۷: نجات کودکان «Final Fantasy VII: Advent Children» توانست مخاطبین بیشماری را در خارج از ژاپن مخصوصا ایران به خود جذب کند. البته این انیمه مووی در سال ۲۰۰۶ منتشر شد ولی بدلیل وابسته بودنش به داستان بازی اصلی خیلی از بینندگان (از جمله خودم) مجبور به تجربه فاینال فانتزی ۷ شدند. جدای از این موارد می‌توان داستان فاینال فانتزی و شخصیت‌هایش را بهترین در بین تمامی نسخه‌های این مجموعه دانست. قطعا هیچوقت و دیگر هیچوقت شخصیت پردازی‌هایی نظیر سفیروث، جنسیس، وینسنت ولنتاین، کلود، زک فایر، برت و تیفا را نخواهیم دید. مگر اینکه نسخه‌ای ساخته شود در ارتباط با همین شخصیت‌ها.

Final Fantasy VIII

Final Fantasy VIII

فاینال فانتزی ۸ تکمیل کننده نسخه هفتم از نظر گیم‌پلی است. در اولین قدم در گیم‌پلی بازی شاهد استفاده از قدرت‌های ویژه‌ای بنام Guardian Force هستیم. در واقع محافظان، خدایانی هستند که با استفاده کردن آن‌ها می‌توانستید آسیب جدی به دشمنان وارد کنید. برای مثال Ifrit خدای آتش یا شیوا خدای سرما از جمله نیروهایی بودند که در طول مبارزه از آن‌ها استفاده می‌شد. جدای از گیم‌پلی در بخش گرافیک و طراحی‌ها نیز شاهد پیشرفت زیادی بودیم. به عبارتی فاینال فانتزی ۸ اولین نسخه از این مجموعه بود که از میان پرده‌های سینمایی استفاده کرد و در طول بازی شاهد ویدیوهای سینمایی بسیار زیبایی هستیم. موردی که در مورد فاینال فانتزی ۸ وجود دارد، مرموز و خاص بودن داستان آن است. به عبارتی پایان بازی و وقایع به نحوی است که می‌توان یک پرونده کامل از آن نوشت و پایان بندی‌های مختلف فاینال فانتزی ۸ را مورد بررسی قرار داد. در این میان یک چیز در مورد داستان فاینال فانتزی ۸ کاملا صحت دارد و آن هم تاریک بودن بازی است. نسخه پنجم دردناک بود و غم انگیز. نسخه هفتم نیز همان فرمول را تکرار کرده بود ولی به شکل بهتر ولی نسخه هشتم نه دردناک است و غم انگیز، بلکه تاریک و مبهم است و خیلی از طرفداران پس از به اتمام رساندن بازی معنای واقعی تنهایی، درد و گناه را می‌فهمیدند.  البته در این میان این نکته را بگویم که منظور از مبهم بودن به هیچ‌وجه درست روایت نشدن داستان نیست. بلکه جواب ندادن به سوال‌هایی است که مخاطب انتظار داشت در پایان بازی جواب آن‌ها را بداند ولی سازنده به خوبی هرچه تمام مخاطب را مجبور می‌کند خودش پایان بازی را حدس بزند. این شما هستید که تعیین می‌کنید اسکوئل، قهرمان بازی، زنده است یا نه! اصلا یک تئوری وجود دارد که بیان می‌کند تمامی وقایع بازی مربوط به پس از بهوش آمدن اسکوئل هستند و تمام ماجرای بازی مربوط به خاطرات او می‌شود که وی قبل از مرگش آن‌ها را در ذهن خود مرور کرده است.

Final Fantasy X

Final Fantasy X

طرفداران مجموعه فاینال فانتزی از نسخه هفتم به بعد سیر صعودی پیدا کردند و در دهمین نسخه از این مجموعه، به بالاترین درجه رسیدند. اکثر مخاطبان نسل ششم قطعا لحظات خوبی را با فاینال فانتزی ۱۰ سپری کرده‌اند. اولین نسخه از این مجموعه برای کنسول پلی‌استیشن 2 عرضه شد و به لطف سخت افزار قوی پلی‌استیشن 2 شاهد پیشرفت‌های زیادی در زمینه گرافیکی و ویدیوهای سینمایی بازی بودیم. جدای از آن گیم‌پلی بازی و مبارزات در نسخه دهم دست خوش تغییراتی شده بود که در نوع خود مبارزه کردن را ساده‌تر از قبل جلوه می‌داد. در فاینال فانتزی ۱۰ دیگر خبری از مبارزات نوبتی زمانی (ATB) نبود و جای خود را به مبارزات نوبتی شرطی (CTB) داد. جایی که دیگر برای انتخاب‌ها زمان مهم نبود و موقعی که نوبت شما مي‌شد، بازی در حالت Pause قرار می‌گرفت تا شما انتخاب مورد نظر را انجام دهید. ولی اگر نظر من را بخواهید، می‌گویم که اصلی‌ترین دلیل موفقیت و برتری فاینال فانتزی ۱۰ نه گیم‌پلی بود و نه داستان بازی، بلکه دلیل موفقیت و جذاب بودن بازی، شخصیت‌های بازی و شخصیت‌پردازی بین آن‌ها بود. جایی که تایدوس، کاراکتر اصلی داستان، به هزار سال آینده و شهر اسپیرا می‌رود و رفته رفته متوجه می‌شود چه اتفاقات تلخی برای شهر خود طی این هزار سال افتاده است. فاینال فانتزی ۱۰ سرشار از لحظات شاد و تلخی است که برای همیشه در ذهن مخاطبانش باقی خواهد ماند.

Final Fantasy XIII

Final Fantasy XIII

از نسخه یازدهم به بعد، روند ساخت فاینال فانتزی‌ها به مراتب در بازه زمانی بیشتری به طول انجامید. برای مثال بین نسخه دوازدهم تا سیزدهم ۳ سال فاصله است و فاینال فانتزی ۱۳ شروع نسبتا خوبی را بر روی نسل هفتم آغاز کرد. البته درست است از نظر منتقدان این نسخه ضعف‌های زیادی را بهمراه داشت ولی در عین حال یکی از نسخه‌های قابل ستایش این مجموعه است. چرا که Final Fantasy XIII زمینه ساز یک سری تحولات در این مجموعه شد و نقاط قوت خوبی را بدنبال داشت. برای مثال اولین تغییر اساسی بازی، دوربین و گرافیک بازی بود که به نقش آفرینی‌های غربی شباهت بسیاری پیدا کرده بود. در بخش گیم‌پلی نیز می‌توانستید آزادانه در محیط بچرخید و بواسطه دوربین سوم شخص بازی تجربه‌ای جدید را برای خود رقم بزنید. ولی مبارزات بازی همچنان در سبک نوبتی زمانی طراحی شد و همان سنت همیشگی را رعایت کرده بود. در بخش داستانی هم فاینال فانتزی ۱۳ و دنباله‌های آن نظیر Lightening Return به خوبی کار خود را انجام دادند و شاهد روایت داستانی خوب با شخصیت‌ پردازی‌های عالی بودیم.

Final Fantasy Xv

Final Fantasy XV

شش سال دوری پس از آخرین نسخه از این مجموعه و ۱۰ سال انتظار از اولین معرفی قطعا زمان زیادی است و طرفداران با تمام هایپ‌هایی که آن زمان حول این بازی بود، صبر کردند تا جدیدترین دست پخت تیم سازنده و هاجیمه تاباتا، کارگردان این بازی را بچشند. به شخصه برای Final Fantasy XV احترام خاصی قائلم زیرا که این بازی حتی از نسخه هفتم نیز سنت شکن‌تر است و می‌توان آن را سومین راس تحولات این مجموعه نام گذاری کرد (پس از نسخه پنجم و هفتم). قطعا ۱۰ سال زمان خیلی زیادی است ولی وقتی به خروجی پایانی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که فاینال فانتزی ۱۵ به دستاورد بزرگی دست پیدا کرده است. خارج شدن از گیم‌پلی و مبارزات Jrpg و استفاده از بازی‌های نقش آفرینی و تکمیل آن با بازی‌های گذشته (نظیر فاینال فانتزی ۱۳) دقیقا آن چیزی است که مخاطبان فعلی صنعت گیم به آن نیاز داشتند. یک بازی که هم می‌تواند مخاطبین قدیمی را تا حدی سرگرم کند (از این بابت که بازی دیگر همانند قبل نیست و شاید مخاطبان دو آتیشه بازی این سبک از مبارزات را نپسندند) و هم اینکه مخاطبین جدیدی را با دنیای فاینال فانتزی آشنا خواهد کرد. تنها مشکل این بازی برخلاف سایر نسخه‌ها که دارای شخصیت پردازی قوی بودند، در معرفی و نوع تعامل چهار شخصیت اصلی بود ولی وقتی به نوآوری‌های این بازی نگاه می‌کنیم، می‌توانیم این مشکلات را نادیده بگیریم. اثری که با گشت و گذار در آن می‌توان آثار ۱۴ نسخه قبل و مسیر تکامل‌شان را به وضوح مشاهده کرد، قطعا لایق ستایش است.

نظر شما در مورد سری Final Fantasy XV چیست؟ با کدام یک از نسخه‌های این بازی خاطرات زیادی دارید؟

منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده