// شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۰۰

نگاهی به افتتاحیه‌ی سریال «The Last Man on Earth»

آخرالزمان وقتی از راه می‌رسد-مهم نیست از طریق بیماری یا فجایع طبیعی است یا جنگ اتمی یا گرمای زمین-همیشه بستر دراماتیکِ فوق‌العاده تلخ و تاریکی را برای پردازش داستان در اختیار نویسندگان می‌گذارد.

حداقل در تصوراتِ ما، واژه‌ی آخرالزمان با خشونت، مرگ، زامبی‌ها، جنازه‌ها و کمبودها گره خورده است. اما آخرالزمانی که در سریال کمدی تازه‌ی شبکه‌ی فاکس شاهدش هستیم، درست برخلافِ هیجان و خوشگذرانی‌های بازی‌کننده‌ها در بازی «سانست‌ اوردرایو» و دیوانگی و بی‌رحمی سریال «مردگان متحرک» قرار می‌گیرد. در «آخرین مرد روی زمین»، شاید همه‌چیز در ابتدا باحال و بامزه باشد و قانون‌شکنی بدون ترس از پلیس، حسابی کیف دهد. اما طولی نمی‌کشد که تنهایی، کلافگی و سر رفتگی‌ حوصله، جای همه‌چیز را می‌گیرد. شاید از روی نام سریال فکر کنید، با داستانی سیاه طرف هستید، اما اگر بدانید کسانی مثل ویل فورت و البته فیل لرد و کریستوفر میلر (کارگردانان کمدی خیابان جامپ ۲۱ و نویسندگان و کارگردانان فیلم‌لگو) حضور دارند، پی‌ خواهید برد که «آخرین مرد روی زمین» قرار است با چنین تنظیماتِ پایانِ دنیایی، شوخی کند و جنبه‌ی مضحکِ ماجرا را به تصویر بکشد.

the-last-man-on-earth-will-forte

ویل فورت در اینجا نقش مردی ۴۱ ساله به نام فیل میلر را بازی می‌کند-هرچند که البته هیچکس روی زمین باقی نمانده که بخواهد اسم‌اش را صدا کند. اکنون سال ۲۰۲۲ است و حدود دو سالی از شیوع «ویروس» گذشته است. در این میان، معلوم نیست به چه دلیلی فیل جزو آن میلیاردها نفری که مُرده‌اند، نیست. اما به هرحال، او را می‌بینیم که خیلی امیدوارانه با کاروان‌اش به تمام ایالت‌های امریکا سفر می‌کند تا شاید بازمانده‌ای مثل خودش را پیدا کند. ولی این جستجو هیچ نتیجه‌ای در بر ندارد. درنهایت، فیل به خانه‌ی اشرافی‌اش در تاکسن، آریزونا برمی‌گردد و سعی می‌کند از این نوع زندگی لذت ببرد و خودش را با آن وقف دهد. از اینجاها است که اوایل اپیزود اول سریال را به تماشای مسخره‌بازی‌های فیل سپری می‌کنیم. از قانون‌شکنی‌هایش گرفته تا  بولینگ با آکواریوم‌های ماهی!

پس می‌بینید که بیچارگی فیل، اسبابِ خنده و شادی ما را فراهم می‌کند. و اگر بخواهم از روی دو اپیزود ابتدایی قضاوت کنم، «آخرین مرد روی زمین»، سفری بامزه، جالب و عجیب و غریب با گونه‌ی ادبی آخرالزمان است. شاید تک شخصیتی بودن سریال در ابتدا این تردید را در ذهن‌تان به وجود آورد که یک اثر کمدیِ تلویزیونی که اغلبِ آنها را با تعدد کاراکترهایش و دیالوگ‌های سریعِ رگباری‌شان می شناسیم، چگونه می‌تواند در خوشنودسازی مخاطب و انداختن لبخند روی لب‌هایشان به شکل مرسوم، موفق شود؟ ولی «آخرین مرد روی زمین» در دو اپیزود اول‌اش این کار را می‌کند. مخصوصا با کارهایی که فیل در نبودِ انسان‌های دیگر به سرش می‌زند یا در مرور زمان مجبور به انجام‌ کارهایی می‌شود که شاید فکرش را هم نکرده بوده، اما می‌دانیم که با این وضعی که دارد، آینده‌ی نزدیک‌اش چه شکلی خواهد شد؛ از خانه‌ای که بعد از مدتی به زباله‌دانی تبدیل می‌شود تا توالتی که روی استخر طراحی شده و قضیه‌ی توپ‌ها!

این وسط، سریال ادعای کمدیِ بودن محض را ندارد. برای همین داستان برخی اوقات جدی می‌شود؛ مثل وقتی که فیل تولدش را در تاریکی با یک کیک کوچک و شمعِ ضعیف جشن می‌گیرد و سریال به گذشته کات می‌خورد و تصاویری جزیی از زندگی قدیمی فیل در کنار خانواده‌اش نشان می‌دهد.

the-last-man-on-earth-image-will-forte1

دیالوگ‌های فیل هم از جملاتی مضحک شروع می‌شوند تا چرت و پرت‌گویی‌های احمقانه ادامه دارند. مثلا، وقتی که از خدا به خاطر کارهای غیراخلاقی‌ای که کرده عذرخواهی می‌کند یا جایی دیگر از خستگی و کلافگی، از زندگی می‌بُرد و به خدا می‌گوید:«تو بردی». آره، هرکسی هم جای فیل باشد بالاخره روزی تمام لذت‌های رایگان و «حتی-فکرش-هم-نمی‌تونی-کنی» برایش عادی می‌شود و نبود هم‌زبان و همدمِ انسانی، آدم را به قهقرای بی‌حوصلگی می‌کشاند. بله، او در بهترین خانه‌ی شهر زندگی می‌کند، جواهرات گرانبهایی را از سرتاسر کشور جمع کرده-از فرش‌های کاخ سفید گرفته تا تابلوهای اصلی ون‌گوگ و پیکاسو و به قول خودش به گران‌قیمت‌ترین نوشیدنی‌ها لب می‌زند. اما تنهایی و زندگیِ بی‌معنی و مفهوم و یک‌نواخت‌اش به معنای واقعی کلمه کمرش را  دارد می‌شکند. حتی توپ‌هایی هم که به سبک ویلسون در فیلم «دور افتاده‌»‌ی تام هنکس، اطراف‌اش چیده هم نمی‌توانند از درد و رنج‌اش بکاهند. «شما بهترین دوست‌هایی بودید که می‌تونستم، داشته باشم... ولی شما که آدم نیستین.» همین خلاء است که ناچارا او را به استخر خودساخته‌اش از انواع نوشیدنی‌ها (باور کنید به این خوبی‌ها که به نظر می‌رسد، نیست) برای آرامش می‌کشاند و درنهایت، او را مجبور به مقدمه‌چینیِ خودکشی‌اش می‌کند...

مطمئنا سریالی که شخصیت‌ اصلی‌اش را همان اپیزود اول بکشد، منطقی به نظر نمی‌رسد و البته طبق خبرهای منتشر شده، می‌دانستیم که بازیگران دیگری در سریال حضور خواهد داشت. اینکه این کاراکترها چگونه و چه زمانی سر و کله‌شان پیدا می‌شود، مشخص نیست-شاید سکانس‌های رویا یا فلاش‌بک‌ها، محل حضورِ آنها باشد و از این طریق دنیای فیلم هم همینطوری خلوت بماند. اما فعلا باید بگویم که شخصیت کارول (کریستن شال) در اپیزود دوم سریال حضور دارد و سریال را وارد جریانی که به نظر می‌رسد، هسته‌ی اصلی‌اش باشد، یعنی جنگ و دعوای زن و شوهری می‌کند. می‌گویند:«با زن نمی‌توان زندگی کرد. بدون زن هم نمی‌توان زندگی کرد.» و اپیزود دوم سریال حول و حوش همین جمله می‌چرخد. اینکه چقدر پیدا شدن یک همدم برای فیل همچون تحقق یک آرزو است و در آنِ واحد اخلاق مقرراتی کارول در اصرار به احترام به قوانین، جر و بحث‌های زیادی را بین آنها جرقه می‌زند. از زمانی که کارول از او می‌خواهد سر چهارراه‌ها صبر کند گرفته تا وقتی که فیل او را غیرمنطقی، عصبانی و گیردهنده پیدا می‌کند و کارول هم او را تنبل، حال‌به‌هم‌زن و عصبانی‌کننده می‌داند. و انتظار می‌رود در ادامه این جدل‌ها به جاهای باریک‌تری هم کشیده شود و باید دید عناصر آخرالزمان چقدر می‌تواند در نمایش جلوه‌ی تازه‌ای از این سوژه، موفق باشد.

lmoe-aliveintuscon_scene31_0186_hires1

نکاتی از دو اپیزود اول سریال:

این جنازه‌‌های مردم کجا هستند! با اینکه چند سالی از شیوع ویروس گذشته، ولی با این حال، انگار همه دست‌جمعی به یک نقطه سفر کردند و مرده‌اند!

روش فیل برای بازکردن درب‌ها با تفنگ عالی است! او فعلا تنها استفاده‌ای که از تفنگ کرده، همین بوده و البته جایی هم سعی کرد شیر آب را شلیک گلوله باز کند.

بولینگ‌بازی فیل به شکل فزاینده‌ای به مرور دیوانه‌وارتر و دیوانه‌وارتر می‌شود، تا جایی که در نهایت از یک ماشین به عنوان پین‌ها و یک ماشین به عنوان توپ استفاده می‌کند!

یادمان باشد که اولین قانون در داستان‌هایی با محوریت «آخرین انسان روی زمین» این است که آخرین انسان روی زمین، واقعا آخرین انسان روی زمین نیست!

اگر از داستان‌های پایانِ دنیایی این روزها خسته شده‌اید و می‌خواهید از زاویه‌ی دیگری به مشقت‌های تنهایی و انزوا در چنین دنیایی نگاه کنید، سریال کمدی «آخرین مرد روی زمین» این کار را به شکل جالب‌توجه و بامزه‌ای انجام می‌دهد و با دوری از تلخی‌ها و تمرکز روی اتفاقاتِ عجیبی که ممکن است در چنین وضعیتی از انسان‌ها سر بزند، لحظاتِ دیدنی و خوبی را خلق می‌کند.

تهیه شده در زومجی


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده