یاشار گروسیان

یاشار گروسیان

،
درباره من:
عضویت: سه شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۷
    • نظر

      با اجازه دوستان
      جوایز این مراسم‌ها و فستیوال‌ها هم شده مثل اسکار و کن. آفت مضمون‌ستایی و مولف‌ستایی اینجا تبدیل به شرکت‌ستایی شده؛ یعنی پیش از توجه به خود بازی و نقاط ضعف و قوتش، به اسم و رسم شرکت‌های پشت این بازی‌ها توجه میشه. نمی‌خوام بگم مثلا بازی RDR2 لایق بهترین بازی سال نیست یا GOW نمی‌تونه جز کاندیدها باشه، ولی فرض کنیم این بازی‌ها رو چند استودیو و شرکت‌های نه چندان اسم و رسم‌دار می‌ساختن، آیا باز هم اینقدر بهشون توجه می‌شد؟ آیا اون موقع هم ضعف این بازی‌ها، پشت نام‌های تجاریِ یال و کوپال دار بزرگ پنهان می‌موند؟ ویدئوگیم اگر روال صنعتی و خودبسندگی‌شو حفظ کنه، نقدی وارد نیست ولی امان از زمانی که تجاری بشه! نه تجاری، بلکه "تجاری"!

    • نظر

      @Knight Artorias
      دوست عزیز بنده نویسنده هستم و مسئولیت یا اختیاری در قبال بخش نظرات ندارم اما مشکلی که می‌فرمایید را به تیم زومجی انتقال میدم. ممنون

    • نظر

      @kawvooli
      متاسفانه عادت کرده‌ایم همیشه جای اشتباهی را بزنیم. به جای مقاله، نویسنده را نقد می‌کنیم، به جای نقد تفکر، شخصیت را نقد می‌کنیم و خلاصه همه کار می‌کنیم به جز آنکه باید بکنیم. به قول یه نفر «نمی‌دانم چرا عنایاتی از این دست نصیب فرنگی‌ها نمی‌شود و فقط گردن ما را می‌گیرد».

    • پست
      شنبه, ۱۹ آبان ۹۷, ۲۱:۵۹
    • نظر

      به زبان ساده در بازی‌های ویدئویی به موجودی گفته می‌شه که شما کنترل اون رو در اختیار دارید و از طریق اون با بازی در تعامل هستید. در یک بازی ساده آواتار شما می‌تونه یک سفینه باشه یا در یک بازی مدرن می‌تونه شخصیت کریتوس باشه.

    • نظر

      @Peyman A
      از بخش اول صحبتتان و همچنین صحبت‌های قبلی‌تان اینطور برداشت می‌کنم که باید به لنگی کفشی در بیابان بها داد. حق با شماست، وسط این همه نافیلم‌هایی که ساده‌ترین مسائل کارگردانی را نادیده می‌گیرند، می‌شود به کارگردانی‌های خوب اعتنا کرد، می‌شود بهشان امیدوار بود اما این اصلا به جا نیست که منتقد بیاید و با تکیه بر همین موضوع، تعریف و تمجید به فیلم و عناصرش نسبت دهد. آن دیگر نقد نیست، می‌شود یک یادداشت با نگاه امیدوارانه و من هم اگر بنا بود یادداشتی بنویسم، قطعا این کار را می‌کردم (و شبه‌نقدهای اینچنینی چه در اینترنت یا نشریات فراوانند) اما وقتی نقد می‌کنیم، این دست تعارف‌ها بی‌معنی است. منتقد اثر را مستقل می‌بیند و فقط اثر را می‌بیند، نه کاری به این دارد که «چه کسی» پشت دوربین است و نه اینکه بازیگرانش یا نابازیگردانش خوب هستند یا بد، اصلا این چیزها ارتباطی به اثر ندارد و تبعا، ربطی هم به نقد ندارند.
      در بخش دوم همین که یک مسئله‌ی ظاهرا عمیق سیاسی/اجتماعی به یک خرده‌پیرنگِ لات و نوچه تقلیل یاقته، جای شکرش باقی است و موکد این موضوع که فیلم، حرفش هرچه قدر هم جدی باشد، نمی‌تواند آن را - در دنیای خودش و به زبان سینما - بگوید.

    • نظر

      سلام
      مسئله‌ای که در رابطه با نقد بنده فقط به فیلم‌نامه فرمودید کاملا صحیح است اما زمانی می‌شود از باقی عناصر فیلم صحبت کرد که چیز دندان‌گیری داشته باشند. صرف اینکه فیلم‌برداری، نورپردازی و بسیاری از موارد تکنیکال در حد استاندارد و نه بیشتر رعایت شده باشند، کارت برنده‌ای برای فیلم نخواهد بود. کارگردانی خوب زمانی معنی می‌دهد که اولا میان آن همه سکانس معمولی یا متوسط، چندین سکانس عالی هم وجود داشته باشد و دوم، کارگردانی در ادامه‌ی شناخت و دنیای فیلم باشد و صرفا چند شات زیبا نباشد. بنده چنین مواردی را در فیلم نیافتم چون فیلم هنوز در ساده‌ترین چیزهایش لنگ می‌زند. در شناساندن زمان و مکان و موقعیت و سوژه‌ها ناتوان است پس چند پلان زیبای لانگ از یک حلبی‌آباد دردی را دوا نمی‌کند و تعریف بنده هم از آنها در نقد، باز هم کمکی نمی‌کند. فیلم‌برداری فیلم در اغلب لحظات خوب است، خب، اما بعدش؟
      تفاسیری که شما به موضوع فیلم الصاق کرده‌اید کاملا مبتنی بر واقعیت‌های بیرون از سینماست. شما آنچه را به فیلم نسبت داده‌اید که تصور می‌کنید به واقعیت کنونی نزدیک است. مانند تفاسیری که به فیلم بسیار بدِ «مادر!» نسبت می‌دهند. در حالی که واقعیت از دل فیلم بیرون می‌آید نه آنکه بیرون از دنیای فیلم پیدا شده و به فیلم نسبت داده شود. فرض کنید اگر این فیلم را به یک مخاطب که هیچ شناخت و درکی از مناسبت‌های سیاسی و اجتماعی ایران ندارد نشان دهیم، آیا از فیلم چیزی متوجه می‌شود؟ آن وقت می‌خواهد مونولوگ کذایی فیلم را به چه چیزی نسبت دهد؟
      بازیگر و نابازیگر بودن و تعلیم آنها هم بعید می‌دانم برگ برنده‌ای برای هر فیلمی باشد. در آن صورت چرا نقد شخصیت‌پردازی کنیم؟!

    • نظر

      در ابد و یک روز لحن فیلم وقتی کمدی می‌شود که فیلم وارد فضای کمدی می‌شود و سوژه نیز کمدی است. اما اینجا ما موقعیت‌های خشن و جدی (مثل قتل، چال کردن جنازه یا تیراندازی) داریم و تزریق لحن کمیک به فیلم در کنار چنین موقعیت‌هایی، اگر به اندازه نباشد روی لحن کل فیلم تاثیر می‌گذارد که اینجا هم به نظر من گذاشته و فیلم بسیاری از جاها واقعا کمدی ناخواسته شده.

    • نظر

      ... و نگاه منتقد هم شخصی، قابل بحث، قابل اعتنا یا قابل رد شدن.

    • نظر

      چیزی که می‌فرمایید درست است و حتی اون فیلم‌هایی که شما می‌فرمایید بی‌محتوا هستند از نظر من اصلا فیلم نیستند اما اینکه به یک فیلم به خاطر فیلم‌های هم‌جوارِ بسیار بدش بها بدهیم هم ابدا درست نیست. در یک زمین پر چاله و چوله به یک تپه ناچیز نمی‌شود گفت قله.
      این قسمت که می‌فرمایید «باید به تیم سازنده این فیلم حق داد که برای ارتباط با مخاطب عام از قسمت طنز داستان هم استفاده کنند» اتفاقا همان نگاهی هست که اغلب فیلم‌های کمدی مبتذل ایران دارند. یعنی مخاطب را بخندانیم صرفا برای اینکه با مخاطب عام کار کند؟ این که خیلی زرد است!

صفحه ۸ از ۹