بررسی بازی موبایل Pavilion: Touch Edition

استودیو Visiontrick Media بازی معمایی-پلتفرمر Pavilion را در سال ۲۰۱۶ برای کامپیوتر منتشر کرد. نسخه‌ی Touch Edition این بازی چند ماه بعد برای پلتفرم‌های اندروید و iOS منتشر شد و توانست رضایت نسبی منتقدین و کاربران را جلب کند. این اثر روی کاغذ تمامی عناصری را که برای تبدیل شدن به یک بازی دو بعدی موفق لازم بود داشت؛ از معماهای خلاقانه گرفته تا طراحی هنری زیبا و فراواقع گرایانه، همه چیز برای تبدیل شدن Pavilion به یکی دیگر از آثار مستقلی که دنیا را فتح می‌کنند، مهیا بود. با وجود اینکه Pavilion اثری خلاقانه و جذاب به حساب می‌آید و در اکثر زمینه‌ها عملکردی بسیار قدرتمند دارد، وجود برخی ایرادات غیرقابل چشم‌پوشی، باعث می‌شود این بازی نتواند به جایگاه حقیقی خود دست پیدا کند. همانطور که انتظار دارید محیط بسیار اتمسفریک است و معماها درگیر کننده و جذاب هستند، اما وجود مشکلاتی اساسی در سیستم کنترل، رابط کاربری، زمان بندی روند حل برخی معماها و چند باگ در سیستم لود و ادامه‌ی این بازی اندروید و آیفون باعث می‌شود که Pavilion آنقدرها هم تجربه‌ی آرامش‌بخشی برای طرفداران این دسته از بازی‌ها نباشد.

Visiontrick Media بازی Pavilion را با عنوان یک اثر معمایی-ماجراجویی چهارم شخص معرفی می‌کند. شاید لفظ بازی چهارم شخص در ابتدا برایتان کمی گنگ باشد، اما به محض تجربه‌ی Pavilion متوجه منظور این عبارت خواهید شد. در Pavilion، برعکس اکثر بازی‌های ماجراجویی اشاره و کلیک، شما مستقیما شخصیت بازی را کنترل نمی‌کنید. در این بازی شما با مدیریت و دستکاری عناصر محیطی، شخصیت خود را به سمتی که می‌خواهید سوق می‌دهید و موانع را به روش‌های مختلف پشت سرمی‌گذارید. در مراحل ابتدایی بازی، با استفاده از عناصر محیطی ساده‌تری همچون صدای زنگ یا نور چراغ می‌توانید معماها را پشت سر بگذارید. با پیشروی در مراحل، عناصری به نسبت پیچیده‌تر به بازی اضافه می‌شوند؛ برای مثال، بلوک‌هایی در محیط قرار می‌گیرد که می‌توان شخصیت را وادار به بالا کشیدن از آن‌ها کرد، یا با قرار دادن آن‌ها در مکان‌هایی به‌خصوص، بعضی مسیرها را برای شخصیت مسدود و مسیری جدید را برای او تعیین کرد. Pavilion یک بازی معمایی است؛ پس تنوع و جذابیت معماها بیش از هر چیز دیگری در آن اهمیت دارد. خوشبختانه معماهای این بازی آیفون رنگ و بویی جدید و متفاوت از پازل‌های سایر بازی‌های هم‌سبک دارند و در دست دیگر، با چنگ زدن به عناصر مختلف، از تنوع نسبی نیز برخوردارند، اما با این حال نمی‌توان منکر این مسئله شد که بعضی معماهای بازی پس از پیشروی در مراحل کمی تکراری و خسته کننده می‌شوند. به طور کلی با چشم‌پوشی از برخی ایرادات کوچک، می‌توان معماهای این بازی را اصلی‌ترین نقطه‌ی قوت آن خواند؛ بیشتر آن‌ها بازیکنان را از نظر ذهنی به چالش می‌کشند و حل کردن آن‌ها حس خوبی به همراه دارد. در این میان البته معماهایی هم وجود دارند که حتی بعد از سه چهار بار حل کردن، خسته کننده باشند اما خوشبختانه تعداد این معماها زیاد نیست.

یکی از نکات حائز اهمیتی که ممکن است شما را حین تجربه‌ی Pavilion آزرده خاطر کند، سیستم معماهای زمانی است. در این دسته از معماها، شما باید با استفاده از عناصر محیطی، بیشتر با صدای زنگ‌ها، شخصیتتان را در محیط حرکت دهید. در بعضی موارد در یک محیط چندین زنگ وجود دارد و شما باید با به صدا درآوردن آن‌ها شخصیتتان را در جهات مختلف به حرکت درآورید. در معماهای زمانی هنگام به صدا درآوردن زنگ‌ها و قدم گذاشتن شخصیت به هر یک از سطوح موجود، یک شمارش معکوس روی همان سطح زیرین آغاز می‌شود و شما باید قبل از به پایان رسیدن شمارش از دروازه‌ی مورد نظر خارج شوید. دو مسئله اینجا مطرح می‌شود؛ اولا در صورت تمام شدن هر یک از شمارش‌ها، دروازه بسته می‌شود و دوما از آنجایی که شما مستقیما کنترل حرکت شخصیت را برعهده ندارید، در صورت بروز مشکل در سیستم کنترل، ممکن است تعلل و وقفه‌ای ناخواسته در حرکت شخصیت ایجاد و همین مانع عبور به‌موقع شما از دروازه شود. یکی دیگر از عناصر گیم پلی که باعث کسالت اکثر بازیکنان می‌شود، مکعب‌ها و نحوه‌ی جابجایی آنان است. با وجود اینکه این مشکل به بزرگی سیستم معماهای زمانی نیست، اما کماکان به کیفیت تجربه‌ی این بازی لطمه وارد می‌کند. مواردی در بازی پیش می‌آید که شما قصد دارید با حرکت دادن مکعبی در جهت دلخواه، مسیری جدید برای خود درست کنید، اما همیشه این مکعب‌ها گوش به فرمان شما نیستند و در خیلی از مواقع، در خلاف جهت مورد نظر شما حرکت می‌کنند. برای رفع این مشکل، بهتر است تا جای ممکن مکعب‌ها را در محیط‌های بسته حرکت دهید تا مطمئن شوید که آزادی زیادی در حرکت ندارند. با وجود تمام این نکات، تصور کنید در برخی مراحل، این مکعب‌های سمج در میانه‌ی معماهای زمانی گنجانده می‌شوند؛ همین ترکیب نامیمون می‌تواند منجر به کنار گذاشته شدن بازی توسط برخی بازیکنان شود.

در این بازی، گاهی از اوقات شما می‌توانید مسیرهای متفاوتی از راه اصلی را انتخاب کنید و در محیط به گردش بپردازید. رفتن به مسیرهای فرعی شما را در مقابل معماها و چالش‌هایی جدید قرار می‌دهد، اما مسئله اینجا است که علیرغم تلاش‌ها و زمان گذاشتن شما، اغلب‌ راه‌های فرعی راه به جایی خاصی نمی‌برند و برعکس حدسی که می‌زنید، پاداش خاصی برای شما به همراه ندارند. این مسئله باعث می‌شود بازیکن با خود فکر کند که هنوز با یک بازی در مرحله‌ی تولید که با کامل شدن فاصله‌ای جدی دارد طرف است. فاقد پاداش بودن این مسیرها و معماهای فرعی، باعث می‌شود به راحتی قید گردش اضافی در دنیای بازی را بزنید. در دست دیگر، اگر کمی دقت کنید متوجه می‌شوید از نیمه‌ی بازی به بعد دیگر سر و کله‌ی این مسیرها پیدا نمی‌شود؛ از این مسئله می‌توان نتیجه گرفت که در میانه‌ی ساخت، سازنده یا با کمبود وقت مواجه شده، یا ایده‌‌های جدیدی نداشته است.

همانطور که پیش‌تر اشاره کردم ایراداتی در سیستم بارگذاری و ادامه‌ی بازی وجود دارد که در ترکیب با باگ‌هایی که در طول اثر رخ می‌دهند، ممکن است حتی بزرگ‌ترین طرفداران این بازی را خسته و آزرده خاطر کنند. بعضی اوقات حین بارگذاری محیط‌ها و مراحل جدید، تصویر محیط به صورت کلی یا بخش قابل توجهی از آن بالا نمی‌آید؛ در صورت بروز این مشکل شما یا باید صحنه را تکرار کنید، یا باید به کلی بازی را از اول باز کنید. از آنجایی که بازی قابلیت ذخیره سازی در بین مراحل را ندارد، در صورت بروز چنین مشکلاتی شما باید برخی صحنه‌ها را که قبلا پشت سرگذاشته‌اید، دوباره بازی کنید. با توجه به این که طول مراحل این بازی چندان زیاد نیست، این مشکلات شاید به جز برخی مراحل خاص آنقدرها هم آزار دهنده نباشند، اما به هر حال نمی‌توان انکار کرد که این باگ‌ها و سیستم نادرست ذخیره سازی و بارگذاری تاثیری منفی روی تجربه‌ی بازیکنان از Pavilion: Touch Edition گذاشته است.

شاید علیرغم ایده‌ی اولیه‌ی ناب و منحصربه‌فرد بازی، ایرادات جزئی متعدد در مرحله‌ی اجرا به کیفیت نهایی آنچه Pavilion: Touch Edition می‌توانست باشد لطمه زده، اما به هیچ عنوان نمی‌توان نقاط درخشان این بازی را نادیده گرفت؛ Pavilion در جنبه‌های روایت داستانی، طراحی بصری، موسیقی و صداگذاری عملکردی فوق العاده دارد. داستان در Pavilion بدون هیچ دیالوگ و متن راهنمایی روایت می‌شود. داستان سرایی تصویری و بعضا مبهم این بازی به رازآلود و جذاب کردن فضا کمک شایانی می‌کند و سازنده درست به همین سادگی، ذهن مخاطب را در شکل دادن داستان سهیم می‌کند. طراحی بصری این اثر بی هیچ مشکلی بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت آن است. دنیای بازی زیبا، متفاوت و با پالت رنگی گسترده طراحی شده است و شاید بزرگ‌ترین پاداش شما برای پشت سر گذاشتن مراحل، ورود به محیط‌هایی جدید باشد که نگریستن به آنان خود خالی از لذت نیست.

این بررسی بر اساس نسخه‌ی اندروید بازی انجام شده است. زومجی هر هفته و هر ماه در مقالات بهترین بازی های اندروید به معرفی بازی‌های برگزیده‌ی این پلتفرم می‌پردازد.