اقای حاج محمدی ممنون از نقد خوبت. منم یکسری مطلب اضافه میکنم شاید جالب باشه برای دوستان.
۱.اول از همه این که جان شاه شمال بشه رو اصلا حدس نمیزدم. بالاخره بازم شجاعت و تصمیمهای درستش و خوش قلبیش باعث شد همه جلوش سر خم کنن.این طوری پوز لرد بیلیش(لیتل فینگر) هم به خاک مالیده شد چون فکر میکرد شمالیها پشت سانسا بلند میشن. به نظر من جان واقعا رهبر خوبیه. از طرفی با نگاهی که رد و بدل شد بین سانسا و بیلیش تو فصل بعد این ۲ تا با هم طرف میشن. در آخر فکر کنم سانسا کاری میکنه که بیلیش بمیره، بالاخر
تو کتاب جان بعد از این که تصمیم میگیره با رمزی بجنگه کشته میشه. احتمالا سریال هم در این مورد همین تصمیم رو میگیره و جان و رمزی با هم رو به رو میکنه. ولی از این جا به بعدش دیگه دست کارگردانه و معلوم نیست چی میشه :)
از این جا به بعد با ۲ تا داستان طرفیم. یکی سریال یکی کتاب. سریال کاملا دیگه داره راه خودشو میره. البته بی تقصیرم هست. کتابی وجود نداره که بهش رجوع بشه.
در مورد ملیساندرا هم فکر کنم گردنبندش ربطی به سنش و طلسمی که شاید ازش استفاده میکنه تا جوون به نظر بیاد نداره. سر جسد جان اسنو گفت که من تو آتیش دیده بودم جان تو وینتر فال میجنگه ولی جان فعلا مرده سر استنیس هم که اشتباه کرده بود. احتمالا به خاطر این اتفاقات ایمانشو از دست داده یا شاید خدای نور ازش رو برگردونده.
من خواب یه رودخانه و زنی رو دیدم که یه ماهی بود. ( اگر ترس از اسپویل کردن یکی از عجیبترین موضوعات محتمل در سریال نبود، قطعا به اهمیت بیپایان همین یک جمله اشاره میکردم) اون زن مرده بود و آب اونو با خودش میبرد، با اشکهای سرخی روی گونههاش. اما وقتی چشماش باز شد، اوه، از وحشت از خواب پریدم.
:))
تو این فصل سریال میبینیمش
جمع آوری بسیار خوبی بود. ممنون
البته من فکر میکنم آخرین قهرمان و آزور آهای با هم فرق دارن :)
نظر
اقای حاج محمدی ممنون از نقد خوبت. منم یکسری مطلب اضافه میکنم شاید جالب باشه برای دوستان. ۱.اول از همه این که جان شاه شمال بشه رو اصلا حدس نمیزدم. بالاخره بازم شجاعت و تصمیمهای درستش و خوش قلبیش باعث شد همه جلوش سر خم کنن.این طوری پوز لرد بیلیش(لیتل فینگر) هم به خاک مالیده شد چون فکر میکرد شمالیها پشت سانسا بلند میشن. به نظر من جان واقعا رهبر خوبیه. از طرفی با نگاهی که رد و بدل شد بین سانسا و بیلیش تو فصل بعد این ۲ تا با هم طرف میشن. در آخر فکر کنم سانسا کاری میکنه که بیلیش بمیره، بالاخر
نظر
شاه دیوانه پدر بزرگش میشه. پدرش ریگاره.
نظر
تو کتاب جان بعد از این که تصمیم میگیره با رمزی بجنگه کشته میشه. احتمالا سریال هم در این مورد همین تصمیم رو میگیره و جان و رمزی با هم رو به رو میکنه. ولی از این جا به بعدش دیگه دست کارگردانه و معلوم نیست چی میشه :)
نظر
از این جا به بعد با ۲ تا داستان طرفیم. یکی سریال یکی کتاب. سریال کاملا دیگه داره راه خودشو میره. البته بی تقصیرم هست. کتابی وجود نداره که بهش رجوع بشه. در مورد ملیساندرا هم فکر کنم گردنبندش ربطی به سنش و طلسمی که شاید ازش استفاده میکنه تا جوون به نظر بیاد نداره. سر جسد جان اسنو گفت که من تو آتیش دیده بودم جان تو وینتر فال میجنگه ولی جان فعلا مرده سر استنیس هم که اشتباه کرده بود. احتمالا به خاطر این اتفاقات ایمانشو از دست داده یا شاید خدای نور ازش رو برگردونده.
نظر
بسیار هم عالی. دستش درد نکنه واقعا :)
پست
سه شنبه, ۲۵ اسفند ۹۴, ۲۳:۰۰نظر
من خواب یه رودخانه و زنی رو دیدم که یه ماهی بود. ( اگر ترس از اسپویل کردن یکی از عجیبترین موضوعات محتمل در سریال نبود، قطعا به اهمیت بیپایان همین یک جمله اشاره میکردم) اون زن مرده بود و آب اونو با خودش میبرد، با اشکهای سرخی روی گونههاش. اما وقتی چشماش باز شد، اوه، از وحشت از خواب پریدم. :)) تو این فصل سریال میبینیمش جمع آوری بسیار خوبی بود. ممنون البته من فکر میکنم آخرین قهرمان و آزور آهای با هم فرق دارن :)
نظر
یکی از بهترین بازیهای آر پی جی ps2 بود. حتما بازی کنید. هم داستان خوبی داره هم گیم پلی خوب
نظر
یکی از بهترین بازیهای ار پی جی ای که بازی کرده بودم :)) یادم رفته بود اسمش :|
نظر
سلام. ممنون از نظرتون در شمارههای بعدی داستان بازی از قسمت اول تا قبل از بازی سیندیکیت به طور کامل گفته میشود.