گزارش باکس آفیس: چرا موفقیت «واندروومن»، «آکوآمن» و «جوکر» به فروش بهتر «پرندگان شکاری» کمک نکرد؟

گزارش باکس آفیسِ این هفته را با «ندای وحش» (The Call of the Wild)، محصولِ فاکس قرن بیستم و دیزنی شروع می‌کنیم که اکرانش را با کسب رقمِ قابل‌قبولِ ۲۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به‌عنوانِ افتتاحیه آغاز کرد. این فیلم که هریسون فورد، کارن گیلان، بردلی وایتفورد و دن استیونز را در گروه بازیگرانش دارد، در حالی در روزِ شنبه با ۲۵ درصد رشدِ فروش مواجه شد که برای مثال، «سونیکِ خارپشت» ۸۸ درصد رشد فروش را در روزِ شنبه نسبت به جمعه تجربه کرد؛ اتفاقی که نشان می‌دهد چرا «ندای وحش» موفق به صدرنشینی نشد که باعث شد این فیلم نتواند از صدرنشینی‌اش برای تبلیغاتِ راحت‌تر در دورانِ نمایشِ پسا-افتتاحیه‌اش استفاده کند. بااین‌حال، افتتاحیه‌ی تقریبا ۲۵ میلیون دلاری این فیلم به‌علاوه‌ی دریافتِ میانگین امتیازِ A منفی از تماشاگران نشان می‌دهند که این فیلم در وضعیتِ خیلی خوبی به سر می‌برد؛ فقط یک مشکل وجود دارد و آن هم بودجه‌ی ۱۲۵ میلیون دلاری‌اش است. ساخته‌ی کریس سندرز که کارگردانی «لیلو و استیچ» و «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید» را در کارنامه دارد، نقدهای ضد و نقیضِ رو به مثبت دریافت کرد، اما با سروصدای رسانه‌ای بسیار اندکی روی پرده‌ی سینماها رفت. بنابراین باید گفت تیمِ مارکتینگِ فیلم کار خوبی در جذبِ مردم برای دیدنِ فیلمی که شبیه پروژه‌ای که به دردِ دیزنی‌پلاس می‌خورد انجام دادند. خبر خوب این است که «ندای وحش» با وجود حضورِ «سونیکِ خارپشت»، عملکردی بهتر از انتظارات داشت. گرچه هریسون فورد در دو دهه‌ی گذشته منهای مجموعه‌های «جنگ ستارگان» و «ایندیانا جونز»، ستاره‌ای که قادر به کشیدنِ مردم به سینماها باشد نبوده است، اما او به وضوح حکم عنصرِ ارزشمندِ اضافه‌ی این فیلم حساب می‌شود. خبر بد اما بودجه‌ی بیش از اندازه زیادش است؛ رقمی که برای چنین فیلمی مسخره است. «ندای وحش» که تاکنون فقط ۱۵ میلیون دلار از اکران در ۶۰ درصد از بازارهای بین‌المللی به دست آورده، برای سودآوری که هیچ، حتی برای بازگرداندنِ سرمایه‌اش هم به دوام‌های طولانی‌مدت و فروشِ قوی در بازارهای خارجی نیاز دارد.

«ندای وحش» درست مثل «دولیتل» (که این هفته ۲۰۰ میلیون دلاری شد) آن‌قدر گران‌قیمت است که حتی در صورتی که بهترین عملکردِ ممکن را از خودش نشان بدهد، باز در مقایسه با بودجه‌اش، شکست‌خورده حساب می‌شود. «ندای وحش» در ابتدا پروژه‌ای از استودیوی فاکس بوده، اما بعد از اینکه دیزنی تمام بلاک‌باسترهایش («جنگ ستارگان ۹»، «اونجرز ۴»، «فروزن ۲» و غیره) را در سالِ ۲۰۱۹ پخش کرد، به اولین اکرانِ دیزنی در سالِ ۲۰۲۰ تبدیل شد. به همان اندازه که به درستی یونیورسال را به خاطر خرج کردنِ ۱۷۵ میلیون دلارِ بی‌زبان برای «دولیتل»، درست بلافاصله بعد از «گربه‌ها» (۷۳ میلیون دلار از ۹۵ میلیون دلار بودجه) سرزنش کردیم، نکته این است که آن‌ها هنوز «زمانی برای مُردن نیست»، «سریع و خشن ۹» و «مینیون‌ها: ظهور گرو» را در آستین دارند. فیلم‌های دیزنی در سال ۲۰۲۰ اما به اندازه‌ی یونیورسال، اطمینان‌بخش نیست. دومین تازه‌اکرانِ گسترده‌ی این هفته اما فیلم ترسناکِ «براهامز: پسربچه ۲» (Brahms: The Boy II)، محصولِ استودیوهای لِیک‌شور و اس‌تی‌ایکس اینترتینمنت است. اولین قسمتِ «پسربچه» اکرانش را در اوایلِ سال ۲۰۱۶ با افتتاحیه‌ی نه چندان بدِ ۱۰ و نیم میلیون دلار آغاز کرد، اما رفت تا در طولانی‌مدت به ۲۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست پیدا کند. گرچه آن فیلم کیلومترها با تبدیل شدن به یک کلاسیکِ مُدرن در ژانر وحشت فاصله داشت، اما درآمدِ جهانی ۷۴ میلیون دلاری‌اش از ۱۰ میلیون دلار بودجه و پایان‌بندی دیوانه‌وارش که سروصدای نسبتا زیادی در فضای اینترنت به راه انداخت، یعنی چهار سال بعد شاهدِ «پسربچه ۲» هستیم. «پسربچه ۲» درست مثل «زنِ سیاه‌پوش» و «سایلنت هیل»، یکی دیگر از آن دنباله‌هایی است که عدمِ استقبال از آن نشان می‌دهد کنجکاوی سینماروها با قسمتِ اول برطرف شده است. این فیلم با نقدهای افتضاحی که دریافت کرده و بدون بهره بُردن از هرگونه تبلیغاتِ رسانه‌ای، ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار به‌عنوانِ افتتاحیه کسب کرد. البته که این فیلم به‌لطفِ بودجه‌ی ۱۰ میلیون دلاری‌اش و پیش‌فروش‌های خارجی‌اش، سودآور خواهد بود، اما مطمئنا به پیروزی بزرگی که دلیلی برای جشن گرفتن به تهیه‌کنندگانش بدهد نیز تبدیل نخواهد شد. سومین تازه‌اکرانِ آخرهفته «اِما» (Emma)، محصولِ استودیوی فوکس فیچرز است؛ این فیلم با بازی آنا تیلور جوی، جدیدترین اقتباس از رُمان کلاسیکِ جین آستین را دارد که یک بار در سال ۱۹۹۵ و یک بار هم در سال ۱۹۹۶ اقتباس شده بود. این فیلم حدود ۲۳۰ هزار دلار از اکران در پنج سینما به دست آورد که به‌معنی میانگین سینما به سینمای امیدوارکننده‌ی ۴۶ هزار دلار است.

اما در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول، «سونیک خارپشت» ‌(Sonic the Hedgehog) را داریم که با تجربه‌ی ۵۵ درصد افت فروش، ۲۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروخت و به مجموعِ ۱۰ روزه‌ی ۱۰۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دست یافت. افت فروشِ ۵۵ درصدی این فیلم به‌طرز قابل‌توجه‌ای بهتر از افت فروشِ ۶۴ درصدی ریبوتِ «پاور رنجرز» از سه سال پیش است. «سونیک» با عبور از «رمپیج» (۱۰۳ میلیون دلار)، هم‌اکنون پشت‌سر «پرندگان خشمگین» (۱۰۷ میلیون دلار)، «توم ریدر» (۱۳۱ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱ / ۲۱۱ میلیون به نرخ امروز) و «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (۱۴۴ میلیون دلار) در جایگاه چهارم پُرفروش‌ترین فیلم‌های ویدیوگیمی گیشه‌ی آمریکای شمالی قرار می‌گیرد. افت فروشِ این فیلم در آخرهفته‌ی دومش برابر با «ددپول» (۵۷ درصد افت) در همین آخرهفته است. «ددپول» به ۱/۵۳ برابرِ درآمدِ ۱۰ روزه‌‌اش دست یافت که ۳۶۳ میلیون دلار بود. اگر «سونیک» هم عملکردِ مشابه‌ای داشته باشد، درآمدِ خانگی ۱۶۳ میلیون دلاری‌اش پیش‌بینی می‌شود. در این صورت، «سونیک» بالاتر از «مورتال کامبت» (۷۰ میلیون در سال ۱۹۹۵ / ۱۴۵ میلیون به نرخ امروز) و «پوکمون: اولین فیلم سینمایی» (۸۵ میلیون در سال ۱۹۹۹ / ۱۵۵ میلیون به نرخ امروز)، در جایگاهِ دوم پُرفروش‌ترین فیلم‌های ویدیوگیمی گیشه‌ی خانگی با احتساب نرخِ تورم قرار خواهد گرفت. «سونیک» با ۹۶ میلیون دلاری که از ۷۱ بازار خارجی به دست آورده، تاکنون ۲۰۳ میلیون دلار در دنیا فروخته است. محصولِ ۸۵ میلیون دلاری پارامونت احتمالا به‌زودی به جمع «رزیدنت ایول ۴ و ۶»، «شاهزاده‌ی پارسی»، «پرندگان خشمگین ۲»، «رمپیج»، «کاراگاه پیکاچو» و «وارکرفت»، به‌عنوان یکی از انگشت‌شمار فیلم‌های ویدیوگیمی که از مرز ۳۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی عبور کرده‌اند، خواهد پیوست.

«سونیک» هم‌اکنون پشت‌سر «نید فور اسپید» (۲۰۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار)، «رزیدنت ایول: تلافی» (۲۴۰/۲ میلیون دلار)، «فرقه‌ی اساسین» (۲۴۰/۷ میلیون دلار)، «توم ریدر» (۲۷۴/۷ میلیون دلار)، «لارا کرفت: توم ریدر» (۲۷۴/۷ میلیون دلار)، «رزیدنت ایول: زندگی پس از مرگ» (۳۰۰/۲ میلیون دلار)، «رزیدنت ایول: آخرین فصل» (۳۱۲/۲ میلیون دلار)، «شاهزاده‌ی پارسی: شن‌های زمان» (۳۳۶/۴ میلیون دلار)، «پرندگان خشمگین» (۳۵۲/۳ میلیون دلار)، «رمپیج» (۴۲۸ میلیون دلار)، «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (۴۳۳ میلیون دلار) و «وارکرفت» (۴۳۹ میلیون دلار) در جایگاه سیزدهم پُرفروش‌ترین فیلم‌های ویدیوگیمی تاریخ قرار دارد. «سونیک» گرچه از عملکردِ بهتر از انتظاراتِ «ندای وحش» آسیب دید، اما همزمان دو هفته تا زمان اکران «به پیش» (Onward)، گیشه را در دستِ خودش خواهد داشت؛ مهم‌ترین تازه‌اکرانِ هفته‌ی آینده نیز «مرد نامرئی» (Invisible Man)، یک فیلمِ ترسناکِ بزرگسالانه است. در جایگاه سوم جدول به «پرندگان شکاری» (Birds of Prey)، محصولِ برادران وارنر برمی‌خوریم که ۷ میلیون دلار در سومین آخرهفته‌اش کب کرد، ۷۰۰‌تا از سینماهایش را از دست داد و با ۵۹ درصد افت فروش نسبت به هفته‌ی گذشته مواجه شد. این فیلمِ ۸۲ میلیون دلاری پس از ۱۷ روزی که از نمایشش گذشته، ۷۲ و نیم میلیون دلار فروخته است که برابر با درآمدِ افتتاحیه‌ی «آکوآمن» است و درنهایت چیزی بین ۸۱ تا ۹۲ میلیون دلار کسب خواهد کرد که کمتر از درآمدِ افتتاحیه‌ی «واندر وومن» (۱۰۳ میلیون دلار) و «جوکر» (۹۶ میلیون دلار) خواهد بود. نه‌تنها دوامِ فیلمِ مارگو رابی بد است، بلکه اندکِ جانی که برای این فیلم باقی مانده هم هفته‌ی بعد توسط «مرد نامرئی» از آن سلب خواهد شد. «پرندگان شکاری» در حالی در بهترین حالت چیزی برابر با «جان ویک ۲» (۹۲ میلیون دلار) خواهد فروخت که این کار را با بودجه‌ای نزدیک به «جان ویک ۳» (۷۵ میلیون دلار) انجام خواهد داد.

«پرندگان شکاری» ۱۰ میلیون دلار از کشورهای خارجی به دست آورد تا از مرزِ ۱۰۰ میلیون دلار فروشِ خارجی عبور کند، اما درآمدِ جهانی ۱۷۳ میلیون دلاری‌اش همچنان چیزی افتخارآمیز و تحسین‌برانگیز نیست. نکته‌ی جالب‌توجه درباره‌ی شکستِ «پرندگان شکاری» این است که گرچه درجه‌بندی سنی بزرگسالانه‌ی این فیلم به ضررش تمام شد، اما همزمان موفقیت‌های غول‌آسای «واندروومن»، «آکوآمن» و «جوکر» نیز هیچ تاثیرِ مثبتی روی عملکردِ «پرندگان شکاری» در گیشه نگذاشت. شاید در حالتِ عادی انتظار می‌رود که موفقیتِ اخیرِ یک مجموعه به استقبالِ بهتر مردم از فیلم‌های بعدی مجموعه منجر شود، اما نه‌تنها این اتفاق درباره‌ی «پرندگان شکاری» صدق نمی‌کند، بلکه این اولین باری نیست که دنیای سینمایی دی‌سی با این وضعیت مواجه شده است. در نوامبر سال ۲۰۱۷ انتظار می‌رفت که «واندروومن» (۴۱۲ میلیون دلار خانگی / ۸۲۱ میلیون جهانی) که با موفقیتِ تجاری و هنری غیرمنتظره‌ای مواجه شده بود، زیرِ بال و پرِ «جاستیس لیگ» را بگیرد و آن را به موفقیتِ بزرگ‌تری تبدیل کند. گرچه احتمال دارد که طرفدارانِ کاراکتر واندروومن به افزایشِ درآمدِ «جاستیس لیگ» کمک کرده باشند (احتمال دارد درآمدِ این فیلم بدون وجود «واندروومن» بدتر از چیزی که هست می‌بود)، اما حتی تاثیرِ مثبتی که «واندروومن» روی «جاستیس لیگ» گذاشت، نتوانستِ کاری کند تا سینماروها خاطره‌ی بدی را که از «بتمن علیه سوپرمن» (۸۷۳ میلیون دلار از ۴۲۴ میلیون دلار افتتاحیه‌ی جهانی) داشتند فراموش کنند. «جاستیس لیگ» با نقدهای افتضاحی مواجه شد و درنهایت ۲۲۶ میلیون دلار در خانه و ۶۵۹ میلیون دلار در دنیا از ۳۰۰ میلیون دلار بودجه فروخت؛ لکه‌‌ای که «مرد پولادین» (۲۹۱ میلیون خانگی / ۶۶۸ میلیون جهانی) از خودشان به جا گذاشتند، آن‌قدر قوی بود که حتی فیلمی با محبوبیتِ «واندر وومن» هم نمی‌توانستِ سرنوشتِ «جاستیس لیگ» را تغییر بدهد. یک سال بعد «آکوآمن» با نقدهای قابل‌قبول و سروصدای رسانه‌ای قوی روی پرده‌ی سینماها رفت. این فیلم سوار بر امواجِ فصلِ کریسمس به ۳۳۵ میلیون دلار در خانه و یک میلیارد و ۱۴۸ میلیون دلار در دنیا دست یافت و رکوردِ بهترین درآمدِ مجموعه فیلم‌های دی‌سی را شکست؛ رقمی که شامل ۲۹۸ میلیون دلار از بازار چین می‌شد. بااین‌حال، «شزم!» چند ماه بعد، استقبالِ ضعیفی را تجربه کرد. این فیلم ۹۰ میلیون دلاری با وجود نقدها و تبلیغاتِ رسانه‌ای خوبی که دریافت کرده بود، با وجود افتتاحیه‌ی خوبش (۵۷ میلیون دلار)، در چهارمین آخرهفته‌اش با «اونجرز: پایان بازی» و افتتاحیه‌ی جهانی یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلاری‌اش شاخ به شاخ شد و درنهایت ۳۶۳ میلیون دلار در دنیا فروخت.

دوباره بعد از اینکه «جوکر» به ۳۳۵ میلیون دلار فروشِ خانگی و یک میلیارد و ۷۱ میلیون دلار فروشِ جهانی به‌علاوه‌ی دو مجسمه‌ی اسکار دست پیدا کرد، انتظار می‌رفت که کمی از موفقیتِ سرسام‌آورش به نفعِ «پرندگان شکاری» تمام شود. با این وجود، «پرندگان شکاری» دچارِ «تله‌ی توم ریدر» شد؛ زمانی‌که دنباله‌ای بهتر از قسمتِ منفورِ اول به این دلیل که سینماروها قسمت اول را دوست نداشتند، به خاطر گناهانِ پدرش مجازات می‌شود. «پرندگان شکاری» به‌عنوانِ دنباله/اسپین‌آفِ «جوخه‌ی انتحار» از ویل اسمیت، بتمن و جوکر بهره نمی‌برد که راستش، خبر بدی برای «جوخه‌ی انتحارِ» جیمز گان خواهد بود. واقعیت این است که شکستِ «بتمن علیه سوپرمن» بیش از موفقیت «واندر وومن» روی «جاستیس لیگ» تاثیر گذاشت و خاطره‌ی تلخی که مردم از «جوخه‌ی انتحار» (۳۲۵ میلیون خانگی / ۷۴۵ میلیون جهانی بدون چین) دارند، بیش از موفقیتِ «واندر وومن»، «آکوآمن» و «جوکر» روی «پرندگان شکاری» تأثیرگذار بود. به عبارت دیگر، فیلم‌های دی‌سی شاید به‌طور متدوام موفقیت‌آمیز از آب در می‌آیند، ولی این مجموعه هنوز به نقطه‌ای نرسیده که برندِ دی‌سی به‌تنهایی قادر به بالا کشیدنِ تمام فیلم‌ها فارغ از اسمِ مستقلشان باشد. البته اگر عادل باشیم، فروش یک میلیارد و ۳۴۶ میلیونی «بلک پنتر» و فروش ۲ میلیارد و ۴۸ میلیون دلاری «اونجرز: جنگ اینفینیتی» باعث نشد «انت‌من و وسپ» (۶۲۰ میلیون دلار) به فیلمِ موفق‌تری در مقایسه با قسمتِ اول «انت‌من» (۶۲۰ میلیون دلار) تبدیل شود. فارغ از اینکه «در جستجوی دوری»، «شگفت‌انگیزان ۲» و «داستان اسباب‌بازی ۴» چقدر موفق بودند، هیچکس انتظار ندارد «به‌پیش»، عملکردی شبیه به «پشت و رو» داشته باشد. همچنین کسی انتظار ندارد که «بلک ویدو» و «اِترنال‌ها» به‌طور اتوماتیک درآمدِ «کاپیتان مارول» و «ثور: رگناروک» را تکرار کنند. اینکه «کونگ: جزیره‌ی جمجمه»، یک ماجراجویی شادتر و رنگارنگ‌تر بود باعث نشد که مردم با «گودزیلا: پادشاه هیولاها» به‌عنوانِ دنباله‌ی «گودزیلا»ی گرت ادواردز رفتار نکنند؛ عملکردِ بهتر «جزیره‌ی جمجمه» نظرِ مردم را درباره‌ی «پادشاه هیولاها» تغییر نداد. بعد از عملکردِ ضعیفِ «پادشاه هیولاها» (۳۸۵ میلیون از ۱۸۰ میلیون بودجه)، تعجب نمی‌کنیم اگر کمپین تبلیغاتی «گودزیلا علیه کونگ» روی «جزیره‌ی جمجمه» تمرکز کند.

سوالی که «پرندگان شکاری» باعث می‌شود از خودمان بپرسیم این است: یک فیلمِ موفقیت‌آمیز چه معنایی برای دیگر فیلم‌های یک دنیای سینمایی دارد؟ از آنجایی که ایده‌ی دنیاهای سینمایی فعلا نسبتا تازه است، دقیقا نمی‌دانیم. اما در حوزه‌ی فیلم‌های دی‌سی چطور؟ خب، «جوخه‌ی انتحار» به‌دلیل در تابستانِ ۲۰۱۶ به فیلمِ موفقیت‌‌آمیزی تبدیل شد، چون نه‌تنها حکم اولین فیلمِ لایو اکشن هارلی کویین را داشت، بلکه شاملِ حضور کوتاه بتمن و جوکر می‌شد و از قدرتِ سوپراستاری ویل اِسمیت بهره می‌برد. حالا اتفاقی که برای «پرندگان شکاری» افتاده، معنای خوبی برای «جوخه‌ی انتحار» جیمز گان ندارد. مسئله این است که حتی اگر «واندر وومن ۱۹۸۴» و «بتمن» مورد استقبالِ مردم و منتقدان قرار بگیرند، فیلمِ جیمز گان نه براساسِ فیلم‌های اخیرِ دی‌سی، بلکه براساسِ «جوخه‌ی انتحار» قبلی مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. این موضوع از یک طرف خوب است و از طرف دیگر بد است. بد است چون امکان دارد فیلمِ‌ جیمز گان هرچقدر هم خوب باشد، نتواند نظرِ سینماروها را به خاطرِ سابقه‌ی سیاهِ «جوخه‌ی انتحار» نسبت به نسخه‌ی جدید تغییر بدهد، اما خوب است چون عملکردِ ضعیفِ «پرندگان شکاری»، تاثیری منفی روی «واندر وومن ۱۹۸۴» نخواهد گذاشت؛ خوب است چون «واندر وومن ۱۹۸۴» نه براساسِ «جاستیس لیگ» یا «جوخه‌ی انتحار»، بلکه براساس قسمت اولِ «واندر وومن» مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. شکستِ «پرندگان شکاری» نشان می‌دهد در بازاری که شخصیت‌های شناخته‌شده، حکمِ سوپراستارهای جدیدِ سینما را دارند، موفقیتِ آن‌ها تضمین‌کننده‌ی موفقیت‌های قسمت‌های بعدی نیست. تازه در سال ۲۰۱۸ بود که «بلک پنتر» به اولین فیلمِ غیر-تونی استارک‌محورِ مارول تبدیل شد که از مرز ۹۰۰ میلیون دلار فروشِ جهانی عبور کرد و «انت‌من» هم کماکان یک مجموعه درجه‌دوم در دنیای سینمایی مارول حساب می‌شود. حتی با وجودِ موفقیتِ غیرقابل‌تصورِ ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری «اونجرز: پایانِ بازی»، هنوز مشخص نیست که «بلک ویدو» و «اِترنال‌ها» چه عملکردی خواهند داشت. درنهایت، یکی از دلایلِ اصلی شکستِ «پرندگان شکاری» این است که این فیلم نه به‌عنوانِ‌ فیلمی از خالقان «آکوآمن»، «واندر وومن» و «جوکر»، بلکه به‌عنوانِ دنباله‌ی «جوخه‌ی انتحار» در بینِ عموم مردم شناخته شد.

جایگاه چهارمِ جدول به «پسران بد تا ابد» (Bad Boys for Life) تعلق دارد که ۵ میلیون و ۸۶۰ هزار دلار در ششمین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموعِ ۱۹۱ میلیون و ۱۷۶ هزار دلار در خانه، ۲۰۰ میلیون دلار در کشورهای خارجی و ۳۹۱ میلیون دلار در دنیا دست یافت. این فیلم در حالی پُرفروش‌ترین فیلمِ تاریخِ ماه ژانویه حساب می‌شود که پشت‌سر «تک‌تیرانداز آمریکایی» (۳۵۰ میلیون دلار)، در جایگاه دوم پُرفروش‌ترین فیلم‌های ژانویه با احتساب فیلم‌هایی که اکرانشان در ماه ژانویه شروع نشده قرار می‌گیرد. «پسران بد ۳» با ۱۹۱ میلیون دلاری که تاکنون فروخته، پشت‌سر «ترمیناتور ۲: روز داوری» (۲۰۴ میلیون دلار)، «نجات سرباز رایان» (۲۱۶/۵ میلیون دلار)، «لوگان» (۲۲۶ میلیون دلار)، «پلیس بورلی هیلز» (۲۳۲ میلیون دلار)، «ماتریکس: بارگذاری مجدد» (۲۷۹ میلیون دلار)، «ددپول ۲» (۳۲۴ میلیون دلار)، «تک‌تیرانداز آمریکایی» (۳۵۰ میلیون دلار) و «ددپول» (۳۶۳ میلیون دلار) در بینِ پُرفروش‌ترین اکشن‌های بزرگسالانه‌ی تاریخِ باکس آفیس قرار می‌گیرد. در جایگاه ششم جدول درام جنگی «۱۹۱۷»، محصولِ یونیورسال و دریم‌ورکس قرار دارد که ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموعِ معرکه‌ی ۱۵۲ میلیون دلار در خانه و ۳۴۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در دنیا دست یافت. «جزیره‌ی فانتزی» (Fantasy Island)، محصولِ سونی و بلام‌هوس ۴ میلیون و ۱۸۰ هزار دلار بعد از تجربه‌ی ۶۶ درصد افت فروش در دومین آخرهفته‌اش کسب کرد. این فیلم ارزان‌قیمتِ ۷ میلیون دلاری تاکنون ۲۰ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار کسب کرده است. «جومانجی: مرحله‌ی بعد» (Jumanji: The Next Level)، محصولِ سونی ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در یازدهمین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموعِ خانگی ۳۱۰ میلیون و ۹۶۴ هزار دلار و مجموعِ جهانی ۷۸۸ میلیون دلار دست یافت. این فیلم اکرانش را با کسب چیزی بین ۳۲۰ تا ۳۲۵ هزار دلار به پایان خواهد رساند که دوامِ خیلی خوبی در مقایسه با درآمدِ ۴۰۴ میلیونی «به جنگل خوش آمدید» است. «انگل» (Parasite)، محصولِ استودیوی نئون نه‌تنها به‌طور محدود در سینماهای آیمکس روی پرده رفت، بلکه رئیس‌جمهور ترامپ در یکی از سخنرانی‌‌های سیاسی‌اش درباره‌ی آن صحبت کرد که باعث شد این فیلم دوباره به صدرِ ترندهای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های سینمایی بازگردد. این فیلم ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در بیستمین آخرهفته‌اش کسب کرد و به مجموعِ ۴۸ میلیون و ۹۴۲ هزار دلار دست یافت؛ رقمی که تقریبا برابر با درآمدِ «الماس‌های تراش‌نخورده» (۴۹ میلیون و ۹۴۲ هزار دلار) است. در همین حین، «جوجو خرگوشه» ۸۶ میلیون دلار در دنیا فروخت و هر دوی «دولیتل» و «زنان کوچک» از مرز ۲۰۰ میلیون دلار در دنیا عبور کردند.

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

---