// سه شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۱

15 بازی که می توانند گزینه بعدی نت فلیکس برای ساخت سریال باشند

در این مطلب به معرفی مجموعه بازی‌هایی می‌پردازیم که پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک سریال تماشایی را دارند.

در سالیان گذشته، فیلم‌هایی که با اقتباس از بازی‌های ویدیویی ساخته شده‌اند، به قدری نا امیدکننده و ضعیف بوده‌اند که حتی جای یک کور سوی امید هم باقی نمانده است. همین اواخر بود که دو فیلم Warcraft و Assassin’s Creed هم فیلم‌های موفقی نبودند و این طلسم همچنان ادامه پیدا کرد. البته در طول تاریخ، فیلم‌های اقتباسی از Super Mario Bros. و Street Fighter پیشرفت‌ها و بهبودهایی نسبت به آنچه که در حال حاضر می‌بینیم داشته‌اند، اما باز هم به اندازه خودِ بازی خوب نبوده‌اند. این روزها هم تمام نگاه‌ها به فیلم Tomb Raider دوخته شده است تا شاید لارا کرافت بتواند نقطه عطف این نمودار رو به افول باشد.

اگر از سینما به تلویزیون بیاییم، شرایط کمی بهتر و حداقل قابل‌ تحمل‌تر می‌شود. همین چند وقت پیش بود که نت‌فلیکس با انتشار سریال ۴چهار قسمتی Castlevania توانست امیدها را دوباره زنده کرده و این فکر را در ذهن ما ایجاد کند که اساسا قالب سریال برای داستان‌های برگرفته از بازی‌های ویدیویی بهتر از قالب سینما جواب می‌دهد. البته این سریال هم خالی از نقص نبود و برای آشنایی دقیق با آن می‌توانید نقد فصل اول سریال Castlevania را مطالعه کنید، اما مهم این است که حداقل یک حرکت رو به جلو محسوب می‌شود. پس از Castlevania، حالا هم انتظارها از سریال مربوط به بازی The Witcher بالا رفته و هم اینکه امید مخاطبین به موفقیت‌ آن بیشتر شده است. به همین بهانه می‌خواهیم نگاهی داشته باشیم به بازی‌هایی که پتانسیل تبدیل شدن به یک سریال خوب و تماشاگرپسند را دارند و شاید جزو گزینه‌های بعدی نت‌فلیکس باشند.

LANoire

۱۵. L.A. Noire

بازی L.A. Noire یکی از آثار به یاد ماندنی در زمره بازی‌های اکشن و جهان‌باز بود که به خوبی ما را غرق در لس آنجلس دهه ۴۰ میلادی کرده و با پرونده‌های مختلف درگیر می‌کرد. فضای L.A. Noire ما را به یاد فیلم‌هایی چون Chinatown و L.A. Confidental می‌انداخت. این بازی که توسط استودیو منحل شده تیم باندی ساخته شد، شما را در نقش کول فلپس، سرباز جنگی و کارآگاه پلیس قرار می‌دهد که در هر مرحله با قتل‌های متفاوتی روبرو می‌شود و از کوچک‌ترین سرنخ‌ها به سرمنشا اصلی ماجرا می‌رسد.

این بازی نسل هفتمی با استفاده از تکنولوژی موشن کپچر و نقش‌آفرینی بازیگرانی همچون آرون استیتون، پاتریک فیشر و جان نوبل، سروصدای زیادی به پا کرد و الحق هم این فناوری به طرز محسوسی در گیم‌پلی بازی تاثیرگذار بود. به طور کلی از نظر گرافیکی، L.A. Noire یکی از بهترین‌های نسل خود بود.

جدا از این‌ها، اثر به‌ یاد ماندنی راک‌استار می‌تواند یکی از گزینه‌های مناسب برای تبدیل شدن به سریال هم باشد. چه چیزی بهتر از این که شاهد حضور آرون استیتون و جان نوبل در سریالی جنایی، همسو با داستان بازی یا حتی با داستانی کاملا جدید اما در همان فضا و زمان باشیم. حتی سازندگان می‌توانند فصل‌های مختلف سریال را همانند فصل‌های بازی تقسیم کنند و در هر فصل، کول فلپس با ارتقا درجه به سمت جدیدی دست یابد و با پرونده‌های پیچیده‌تری روبرو شود.

Shenmue 3

۱۴. Shenmue

داستان بازی Shenmue درباره شخصی به نام ریو هازوکی است که می‌خواهد قاتل پدرش را به سزای عملش برساند. نسخه اول این بازی در سال ۱۹۹۹ و نسخه دوم آن در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. نسخه سوم بازی اما مدت زیادی گیمرها را چشم انتظار گذاشت تا اینکه بالاخره یو سوزوکی، خالق این اثر، با راه اندازی کمپینی بودجه مورد نیاز برای ساخت بازی Shenmue 3 را جمع‌آوری کرد و هم‌اکنون این بازی در حال توسعه است. سوزوکی گفته است که طرح‌های بزرگی برای داستان بازی Shenmue در سر دارد.

شاید اگر مشکلات مالی را برای چند لحظه کنار بگذاریم، ساخت سریالی برگرفته از داستان Shenmue می‌تواند ایده فوق‌العاده‌ای برای آشنایی بیشتر با این بازی و دنیای آن باشد. یک اقتباس کامل از داستان بازی یا حتی یک پیش درآمد درباره اتفاقاتی که قبل از شروع داستان Shenmue روی داده است، می‌تواند گزینه‌ خوبی برای فیلم‌نامه این سریال باشد.

Silent Hill

۱۳. Silent Hill

در اینکه مجموعه بازی Silent Hill یکی از بهترین آثار در سبک ترسناک است، هیچ شکی نیست، اما این مجموعه تاکنون دوبار در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته است و اگرچه فیلم اول با استقبال تماشاگران روبرو شد، اما باز هم با آثار ضعیفی روبرو بودیم.

یکی از ویژگی‌های سری بازی Silent Hill که آن را برای ساخت یک سریال مناسب می‌کند، شخصیت‌ها و پروتاگونیست‌های مختلف هر نسخه از بازی است که می‌توان این ویژگی‌ را به فصل‌های سریال نیز تعمیم داد. بدین ترتیب دیگر نیازی به کش دادن یک داستان برای چندین فصل نیست و هر فصل می‌تواند با توجه به خصوصیات قهرمان اصلی‌اش، خط داستانی مخصوص خودش را داشته باشد. چنین شرایطی امکان پیاده‌سازی طرح‌های مختلفی را به نویسنده‌های خلاق می‌دهد.

GTA V

۱۲. Grand Theft Auto

شاید کمی عجیب باشد که یکی از بهترین و خاطره‌سازترین مجموعه بازی‌های تاریخ صنعت ویدیو گیم هنوز توجه هیچ فیلم‌سازی را به خود جلب نکرده است. البته داستان و مراحل نسخه‌های مختلف GTA به قدری جالب و گسترده است که نمی‌توان الگوبرداری بخش‌های مختلف آن را از سریال‌ها یا فیلم‌های جنایی و اکشن انکار کرد، اما کاراکترهای متنوع و جهان بی حد و حصر آن جان می‌دهد برای ساخت سریال‌های بلند و چند ده قسمتی.

اگر نت‌فلیکس تصمیم بگیرد تا دنیای خشن GTA را وارد سریال کند، از لحاظ داستان و محتوا هیچ کم و کسری نخواهد داشت. از شخصیت‌هایی مثل تامی ورچتی و کارل جانسون گرفته تا همین سه شخصیت اخیر بازی GTA V می‌توانند به راحتی به عنوان قهرمان اصلی داستان درنظر گرفته شوند. حتی اگر شخصیت‌ها را هم کنار بگذاریم، سازندگان می‌توانند با بهره بردن از لوکیشن‌هایی نظیر لایبرتی سیتی و سن آندریاس، کاراکترهای جدیدی را وارد داستان کنند. هر فصل از چنین سریالی می‌تواند پروتاگونیست مخصوص خودش را با داستان منحصربه‌فرد خود داشته باشد.

Murdured Soul Suspect

۱۱. Murdered: Soul Suspect

بازی Murdered: Soul Suspect یکی از آثار خاص و منحصر‌به‌فردی بود که اگرچه داستان جالبی داشت، اما به دلیل ایرادات عمده در بخش گیم‌پلی، چندان موردتوجه قرار نگرفت. این بازی شما را در نقش کارآگاهی به نام رونان اوکانر قرار می‌دهد که در ابتدای بازی توسط یک قاتل سریالی به نام The Bell Kille به قتل می‌رسد. شما در قالب روح اوکانر باید با بررسی سرنخ‌های مختلف به دنبال کشف هویت قاتل باشید تا روح رونان آرام بگیرد و بتواند به روح همسرش که سال‌ها پیش از دنیا رفته است، بپیوندد.

همانطور که در ابتدا اشاره کردم، این بازی بیشتر به دلیل ایرادات گیم‌پلی بود که مورد سرزنش قرار گرفت و اکثر منتقدان، داستان را تنها نقطه قوت بازی می‌دانستند. با این اوصاف می‌توان انتظار داشت که یک اقتباس کامل و مستقیم از داستان این اثر، می‌تواند منجر به ساخت یک سریال تماشایی شود.

یکی از نکات جالب در مورد داستان بازی، اشاره آن به سال‌های ۱۶۹۲ و ۱۶۹۳ در آمریکا و محاکمه افرادی در ارتباط با جادوگری است که می‌تواند دست‌مایه فوق‌العاده‌ای برای سریال باشد و با فلش‌بک‌هایی به آن دوران، عمق بیشتری به داستان بدهد.

با توجه به اینکه در جریان داستان بازی با ارواح دیگری نیز آشنا می‌شوید که به دلایل مختلفی درگیر شرایط مشابه رونان هستند، می‌توان انتظار داشت که هر فصل از سریال ماجرای دیگر شخصیت‌های بازی را روایت کند.

Mortal Kombat

۱۰. Mortal Kombat

اولین فیلم Motral Kombat با اینکه یک شاهکار نبود، اما همان فیلم متوسط هم به عنوان یکی از بهترین اقتباس‌های تاریخ از بازی‌های ویدیویی به حساب می‌آید. با این حال، قسمت دوم این فیلم نیز همانند قسمت دوم Silent Hill وضعیت اسف‌باری داشت و حتی نتوانست سطح قبلی خود را حفظ کند. بازی Mortal Kombat جزو آثاری است که تاکنون در تلویزیون هم ظاهر شده است و از جمله آن‌ها می‌توان به سریال‌های Conquest و Legacy اشاره کرد که اولی فقط یک فصل و دومی نیز دو فصل بیشتر دوام نیاوردند. در این میان فیلم کوتاهی نیز با نام Rebirth منتشر شد که آن هم‌ توجه چندانی به خود جلب نکرد.

می‌توان گفت که اگر سریالی با داستان و محتوای Mortal Kombat و با توجه به نقاط ضعف آثار نامبرده ساخته شود، پتانسیل بالایی برای موفقیت خواهد داشت. حتی قسمت سوم فیلم سینمایی Mortal Kombat هم که بارها شایعاتی در مورد ساخت آن شنیده‌ایم، می‌تواند با عبرت از آثار گذشته فیلم خوبی را تحویل مخاطب دهد.

نکته‌ای که باعث می‌شود ساخت یک سریال برای Mortal Kombat مناسب‌تر از یک فیلم سینمایی باشد، تعداد بالای شخصیت‌ها است. در سریال Legacy ما شاهد بودیم که قبل از اینکه همه کاراکتر‌ها به یک باره وارد داستان شوند، هر قسمت به یکی از شخصیت‌های سریال می‌پرداخت. نت‌فلیکس می‌تواند با بهره‌گیری از همین تکنیک، به دنبال بازسازی سریال باشد یا اینکه داستان مخصوص خودش را رقم بزند.

MGS V

۹. Metal Gear Solid

شاید در کل تاریخ بازی‌های ویدیویی، کمتر مجموعه‌هایی را می‌توان یافت که به اندازه سری Metal Gear داستانی عمیق و پیچیده داشته باشند و همه نسخه‌های آن بی برو برگرد طرفداران را راضی کند. اگرچه با رفتن هیدئو کوجیما از کونامی، آینده مجموعه Metal Gear نامشخص است اما به قدری نسخه‌های مختلف از این سری منتشر شده است که برای شروع یک سریال، هیچ کم و کسری وجود نداشته باشد.

از زمان انتشار اولین نسخه از سری Metal Gear در سال ۱۹۸۶ تاکنون، شاهد خطوط داستانی مختلف با شخصیت‌های گوناگونی بوده‌ایم و این داستان‌ها خود به قدری جذاب و درهم تنیده هستند که می‌توانند مخاطب را به راحتی شیفته خود کنند. کاراکترهایی همچون سالید اسنیک، لیکوئید اسنیک، بیگ باس، رایدن و بقیه شخصیت‌های بازی هر کدام داستان‌های متفاوت و منحصر‌به‌فردی دارند. قاطعانه می‌توان تضمین کرد که اگر نت‌فلیکس برای ساخت چنین سریالی اقدام کند، به اندازه‌ای سوژه و داستان برای پرداختن پیش رو خواهد داشت که بتواند سالیان سال این سریال را ادامه دهد.

Deus Ex

۸. Deus Ex

می‌دانم که تهیه سریالی با اقتباس از دنیای پیشرفته Deus Ex نیاز به بودجه سنگینی دارد، اما این روزها جلوه‌های ویژه به قدری پیشرفت داشته‌ که بسیاری از مشکلات پرهزینه فیلم‌سازان را رفع کرده است.

دنیای تاریک، خفقان‌زده و غرق در تکنولوژی Deus Ex درگیر یک جنگ داخلی شده است. جنگی که بین طبقات مختلف جامعه روی می‌دهد. جایی که سازمان‌های پرقدرت سعی در کنترل جامعه دارند و برای این‌کار در حال تجزیه مردم و تبعیض بین آن‌ها هستند.

در مجموعه بازی Deus Ex، بازیکن در نقش آدام جنسن قرار می‌گیرد و با بهره‌گیری از مهارت‌ بالای این شخصیت و تکنولوژی‌هایی که در اختیارش است، سعی می‌کند تا با گروه حاکم بر جامعه بجنگد. شاید آسان‌ترین راه این باشد که شخصیت اصلی سریال هم آدام جنسن باشد، اما دنیای مخوف و تاریک Deus Ex به قدری ظرفیتش بالا هست که بتوان یکی از افراد عادی این جامعه را به عنوان کاراکتر اصلی سریال در نظر گرفت و چنین جامعه‌ای را از دیدگاه یک شهروند ساده نگریست. شاید استفاده از شخصیتی قدرتمند و نترس در چنین سریالی نتواند آن طور که باید، حس تبعیض موجود در جامعه را به مخاطب نشان دهد. استفاده از یک شخصیت شکننده و معمولی به خوبی توانایی به تصویر کشیدن نا امیدی و اختلاف طبقاتی در این جامعه پیشرفته را دارد.

The Legend of Zelda

۷. The Legend of Zelda

چند سال پیش بود که شایعاتی در مورد ساخت سریالی بر اساس مجموعه بازی The Legend of Zelda توسط نت‌فلیکس به گوش رسید، اما متاسفانه در حد یک شایعه باقی ماند. واقعا مشخص نیست که نت‌فلیکس چطور و به چه دلیلی توانست از ساخت سریالی با این مضمون صرف نظر کند.

داستان سری The Legend of Zelda به قدری گسترده است که ساخت یک فیلم سینمایی از آن هم شانس موفقیت بالایی دارد، اما با توجه به ماجراجویی‌های طولانی کاراکتر لینک، قالب سریال برای این بازی مناسب‌تر است. لینک به عنوان مرد جوان بی‌نام و نشان از آسان‌ترین کارها و مراحل ماجراجویی‌اش را شروع می‌کند و تمام هدفش مبارزه و پیروزی در برابر آنتاگونیست اصلی بازی است.

در هر نسخه از بازی، لینک را در دوره متفاوتی از زندگی‌اش می‌بینیم و همین ویژگی می‌تواند ایده خوبی برای هر فصل از سریال The Legend of Zelda باشد.

Far Cry 3

۶. Far Cry

در سال ۲۰۰۸، اووه بول با اقتباس از نسخه اول بازی Far Cry، فیلمی به همین نام را روانه سینما کرد که چندان مورد استقبال قرار نگرفت. با این حال یک فیلم سینمایی دیگر از این مجموعه بازی در راه است.

یوبی‌سافت سال گذشته با انتشار فیلم Assassin’s Creed رسما وارد دنیای سینما شد و فیلم جدید آن‌ها نیز قرار است اقتباسی از سری بازی Far Cry باشد. می‌توان امیدوار بود که ایرادات اولین فیلم یوبی‌سافت این بار تکرار نشود، اما بهتر است آن‌ها به فکر ساخت یک سریال باشند.

قطعا بهترین انتخاب برای ساخت سریال، الهام گرفتن از بازی Far Cry 3 و استفاده از مایکل ماندو است که با ایفای نقش واس مونتنگرو در بازی، تحسین بسیاری از منتقدین را برانگیخت. او در مینی سریال چهار قسمتی Far Cry Experience هم نقش درخشانی داشت.

شخصیت واس پتانسیل بالایی دارد و حتی می‌توان بیش از یک فصل روی آن متمرکز شد. از طرفی نسخه چهارم بازی نیز شرایط مشابهی دارد و هر چند به اندازه Far Cry 3 در میان طرفداران محبوب نیست، اما ظرفیت لازم برای موفقیت را دارد.

The Last of Us

۵. The Last of Us

چه کسی است که بازی The Last of Us را تجربه کرده باشد و داستان فوق‌العاده آن را مورد ستایش قرار ندهد. همه ما می‌دانیم که این قصه آخرالزمانی چقدر تاثیرگذار و غنی بوده است و جای سوال دارد که چرا تا به حال هیچ کارگردانی تمایلی به ساخت اثری با اقتباس از این بازی نداشته است. البته ساخت سریالی که از نظر کیفی هم‌وزن بازی باشد واقعا کار آسانی نیست.

با اینکه سریال می‌تواند یک اقتباس کامل و بدون دخل و تصرف از داستان بازی داشته باشد، اما این قصه قابلیت پذیرش ایده‌های خلاقانه‌تری را هم دارد.

پرداختن به زندگی جوئل، قبل از روبرو شدن وی با الی هم یکی گزینه‌های جذابی است که قطعا طرفداران زیادی پیدا خواهد کرد. همچنین ماجراجویی‌های الی در بسته الحاقی Left Behind می‌تواند انتخاب مناسبی باشد. به هر حال پتانسیل این داستان به قدری بالا هست که استفاده از فضا و موضوع کلی آن، بدون بهره‌گیری از شخصیت‌های الی و جوئل هم شانس موفقیت بالایی دارد.

Red Dead Redemption

۴. Read Dead Redemption

پس از مدت‌ها انتظار سرانجام سال گذشته بود که بازی Red Dead Redemption 2 رسما معرفی شد، اما خب تا راک‌استار با تاخیرهای گاه و بیگاهش ما را جان به لب نکند، این بازی را منتشر نخواهد کرد. پس چه چیزی بهتر از اینکه تا پیش از عرضه نسخه دوم بازی که هنوز نمی‌دانیم آیا شخصیت‌های جدیدی به همراه خواهد داشت یا نه، به تماشای سریالی با این مضمون بنشینیم.

اگر نسخه بعدی بازی به گذشته جان مارستون هم بپردازد، باز هم می‌تواند ایده خوبی برای ساخت سریال باشد. اینکه هیچگونه اطلاعاتی نسبت به Red Dead Redemption 2 وجود ندارد باعث می‌شود تا کار ساخت سریال با اقتباس از آن ریسک بالایی داشته باشد و امکان بروز تضاد میان سریال و آنچه که در نسخه جدید بازی می‌بینیم، افزایش یابد.

Fallout

۳. Fallout

شاید اگر سریالی با اقتباس از سری Fallout ساخته شود، آنقدر ایده‌های جدید برای ادامه دادن داستانش وجود داشته باشد که بیش از ۱۰ سال ادامه یابد. علاوه بر این، در مدتی که هنوز خبری از نسخه جدید Fallout نیست، انتشار سریالی از آن می‌تواند بینندگان زیادی را به پای تلویزیون بکشاند.

سریال Fallout می‌تواند با انتخاب یکی از پروتاگونیست‌های این مجموعه بازی به عنوان شخصیت‌ اصلی، که با مخفی شدن در پناهگاه از مرگ نجات می‌یابد، داستان را آغاز کند و طی چندین فصل، تلاش این شخصیت برای زنده ماندن و رهایی از جهنم آخرالزمانی را به تصویر بکشد.

ایده‌های زیادی برای چنین سریالی وجود دارد. اینکه هر فصل از آن در فضای پژمرده یکی از شهرهای بزرگ آمریکا رخ دهد و سرگذشت کاراکترهای متفاوتی را روایت کند. همچنین سازندگان می‌توانند نگاهی به عاملین ایجاد این حادثه هولناک داشته باشند و اهداف آنان را به تصویر بکشند. به هر حال، از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم، سریالی با اقتباس از Fallout اگر خوب ساخته شود، بعید است که مورد استقبال قرار نگیرد.

Skyrim

۲. The Elder Scrolls

یکی دیگر از بازی‌های خوب بتسدا که قابلیت تبدیل شدن به یک سریال مهیج را دارد، سری The Elder Scrolls است. فیلم‌های The Lord of The Rings و سریال Game of Thrones برای ما ثابت‌ کرده‌اند که مضامین تاریخی و فانتزی اگر به خوبی ساخته شوند، تا چه حد می‌توانند مخاطب را میخکوب کنند. بنابراین اگر دنیای The Elder Scrolls هم به تلویزیون بیاید، احتمالا طرفداران زیادی خواهد داشت.

داستان مجموعه بازی The Elder Scrolls در سرزمین تامریل (Tamriel) روایت می‌شود. همین که بازی جهان مخصوص خودش را دارد، می‌تواند ایده‌های زیادی را در اختیار نویسندگان سریال قرار دهد.

سریال The Elder Scrolls می‌تواند روایت‌گر سرگذشت شخصیت تیبر سپتیم باشد و نحوه تبدیل شدن او به یک جنگجو و تاسیس امپراطوری‌اش را به تصویر بکشد. همچنین داستان‌هایی که در بازی Skyrim شاهد آن بوده‌ایم نیز گزینه‌های مناسبی برای نویسندگان است. از چگونگی به قدرت رسیدن دراگون‌ها تا جنگ میان آلدمری دومینیون و امپراطوری.

Bioshock

۱. BioShock

ساخت سریالی از روی سری بازی BioShock شاید انتظار به‌جایی نباشد. شبیه‌سازی جهانی همانند رپچر (Rapture) در زیر آب‌های اقیانوس یا شهری همانند کلمبیا بصورت معلق در آسمان برای ساخت این سریال، حتی با پیشرفت تکنولوژی‌های مختلف امروزی هم کار سختی است، اما بگذارید حداقل ما نگران این قسمت از ماجرا نباشیم.

داستان سری بازی BioShock حقیقتا پتانسیل بالایی برای ساخت یک مجموعه تلویزیونی دارد، اما جدا از داستان اصلی، ساخت پیش‌ درآمدهایی درباره چگونگی به وجود آمدن شهرهای رپچر و کلمبیا با نگاهی به سرگذشت اندرو رایان و زاکری هیل کامستاک (خالقان این دو شهر) نیز از جمله ایده‌های فوق‌العاده برای ساخت سریال است. همراه شدن با مردم عادی شهر رپچر و مشاهده چگونگی ظهور، به اوج رسیدن و تخریب کامل این شهر نیز یکی دیگر از گزینه‌های روی میز نت‌فلیکس است.

اگر شما هم بازی‌هایی مدنظر دارید که می‌توانند به یک سریال تماشاگرپسند تبدیل شوند، با ما درمیان بگذارید.


تهیه شده در زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده