// سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۲

بررسی حاشیه‌‌های پلی‌ استیشن 4 پرو - کالبدشکافی یک رونمایی

رونمایی از کنسول پلی‌استیشن 4 پرو به جنجال‌های بسیاری منجر شد. در این مطلب جنبه‌های مختلف این سیستم جدید را بررسی می‌کنیم.

PS4 Pro

چرا دروغ بگویم، به عنوان کسی که همیشه رابطه‌ی نزدیک‌تری با سونی نسبت به رقیب اصلی‌اش داشته‌ام، هیچ اشتیاقی به دیدن زنده‌ی «نشست پلی‌استیشن» نداشتم. البته بعدا پشیمان هم نشدم. در حدی که اخباری که از داخل نشست بیرون آمد کافی بود تا ویدیوی مراسم را هم نبینم. چرا، اتفاقا من عاشق مراسم رونمایی از کنسول‌ها و بازی‌های جدید هستم. هیچ چیزی مثل رونمایی از کنسول تازه‌ای که قرار است جای قبلی را بگیرد و تماشای ویدیوی پرده‌برداری از بازی‌های جدید، هیجان‌انگیز نیست. ولی اگر درست شنیده باشم، «نشست پلی‌استیشن» بازی نداشت، اما در عوض دوتا کنسول داشت. اولی پلی‌استیشن جدید است که نسخه‌ی باریک‌تر همین پلی‌استیشن 4 خودمان است و دومی پلی‌استیشن پرو (بیچاره طرفداران ماتریکس که ضدحال خوردند!) است که کنسول جدیدتر و قوی‌تری محسوب می‌شود. خب، اگر از مدل جدید کنسول فعلی که ویژگی خاصی نسبت به پلی‌استیشن 4 اصلی ندارد، فاکتور بگیریم، حتما می‌گویید «نشست پلی‌استیشن» در بدترین حالت یک کنسول خفن و جدید داشت که رستگار شود، مگه نه؟

خب، مشکل من هم همین است. بالاتر گفتم من عاشق مراسم‌های رونمایی از کنسول‌های جدید هستم. کنسول‌هایی که در زمینه‌ی تکنولوژی قدم بلندی نسبت به نسل‌های گذشته محسوب می‌شوند و قرار است کار بازیسازها را برای شگفت‌زده کردن ما ساده‌تر کنند. معمولا کنسول‌های جدید زمانی عرضه می‌شوند که بازیسازها ته‌دیگِ کنسول‌های قدیمی را هم خورده‌اند و قدرت آنها را تا ته چلانده‌اند. دیگر راه دیگری باقی نمی‌ماند. خودِ بازی‌کنندگان هم بعد از چند سال با ولع به دنبال هر چیزی که خبر از معرفی کنسول‌های جدید می‌دهند راه می‌افتند. اصلا یک‌جور هیاهوی دیوانه‌وار راه می‌افتد. همه از این حرف می‌زنند که بازی‌‌های کنسول جدید چگونه می‌خواهند شگفت‌زده‌مان کنند. اما مراسم رونمایی از پلی‌استیشن پرو فاقد این احساسات بود. چرا؟ جوابش خیلی ساده است: این سنت جدیدی که در چند ماه اخیر سر ساختن کنسول‌های قوی‌تری که به هیچ دردی به جز قابلیت نمایش بازی‌ها با رزولوشن 4K نمی‌خورند و بازی‌های انحصاری هم ندارند چه چیزی است که راه افتاده است؟! در این برهه‌ی زمانی از نسل، شرکت‌های صاحب کنسول باید تمام فکر و ذکرشان را به سرمایه‌گذاری روی بازی‌های بهتر و پیشرفته‌تر متمرکز کنند، اما حالا نمی‌دانم چه شده که دوتا از کنسول‌سازهای بزرگ دنیا دست به کارهایی می‌زنند که جز سردرگمی چیز دیگری در پی ندارد و قیافه‌اش هم اصلا و ابدا به مدیوم بازی‌های ویدیویی نمی‌خورد.

خیلی خب، حالا که جبهه‌ام را با این حرکت سونی (و مایکروسافت) روشن کردم، بگذارید با یک نفس عمیق از خشم‌مان بکاهیم و از زاویه‌ی دیگری به موضوع نگاه کنیم: خب، این اتفاقی است که افتاده است و کاری‌اش هم نمی‌شود کرد. حالا اجازه بدهید با آرامش بیشتری سعی کنیم آینده‌ی پلی‌استیشن پرو را تحلیل کنیم. چون کافی است سری به گوشه و کنار مختلف اینترنت بزنید تا متوجه شوید، این رونمایی به یک دو دستگی بزرگ منجر شده است. در اینکه مراسم رونمایی از این کنسول به‌طرز بی‌سابقه‌ای سرد و بی‌هیجان بود، شکی نیست. اما خیلی زود تحلیلگران مختلف صنعت به دو-سه نتیجه گوناگون درباره‌ی این مراسم رسیدند. عده‌ای فکر می‌کنند این همان سونی‌ای است که بعد از پلی‌استیشن3 از اشتباهاتش درس گرفته است و می‌داند دارد چه کار می‌کند. عدم هیجان‌انگیز بودن مراسم آنها هم به معنی تصمیم‌گیری اشتباه و شکست زودهنگام نیست، بلکه به این معنی است که سونی به کاری که دارد می‌کند اعتماد دارد. به عبارتی دیگر ما مو می‌بینیم و آنها پیچش مو. عده‌ای هم (مثل من) باور دارند که چنین حرکتی اصلا به چیزی که از سونی انتظار داشتیم نمی‌خورد و با آن مخالف هستند. گروه اول فکر می‌کنند سونی با این کارش می‌تواند موفقیت و سود عظیمی را به جیب بزند که از زمان پلی‌استیشن 2 سابقه نداشته است و گروه دوم هم فکر می‌کنند سونی به جای دنبال کردن همان مسیر همیشگی دارد وارد قلمروی ناشناخته‌ای می‌شود که ممکن است به ضررش تمام شود و دوباره آن احساس مشتری‌پسندانه‌ای را که با زحمت به دست آورده بود خراب کند. اما معما این است که حق با کدامیک است؟

عده‌ای فکر می‌کنند این همان سونی‌ای است که بعد از پلی‌استیشن3 از اشتباهاتش درس گرفته است و می‌داند دارد چه کار می‌کند

قبل از جواب دادن به این سوال بگذارید با مدل جدید پلی‌استیشن 4 شروع کنیم که از آنجایی که مدتی قبل از رونمایی رسمی‌اش، ما آن را در ایران بررسی کردیم، شاید بتوان آن را یکی از بدترین رازهای پنهان تاریخ صنعت بازی لقب داد. کنسولی که البته عرضه‌ی آن دیر یا زود داشت، اما سوخت و سوز نداشت. سه سال بعد از عرضه‌ی پلی‌استیشن 4، ساخت نسخه‌ی باریک‌تر آن که باید در کنار ایکس‌باکس وان S قرار بگیرد غیرقابل‌اجتناب بود. اما چیزی که عرضه‌ی این کنسول را تحت شعاع قرار داد، معرفی همزمان پلی‌استیشن 4 پرو و تاریخ عرضه‌ی زودهنگام آن بود. این موضوع باعث شد تا اسلیم هنوز نیامده، کهنه شود. این در حالی است که ایکس‌باکس وان S در حالی عرضه شده که هنوز یک سال تا آمدنِ اسکورپیو باقی مانده است.

هما‌ن‌طور که در جریان زوم‌کست هم گفته شد، مهم نیست ما تلویزیون 4K داشته باشیم یا نه. حقیقت این است که تا وقتی یک نسخه‌ی بهتر از یک کنسول وجود دارد، اکثر ما به خریدن نسخه‌ی ضعیف‌تر علاقه نشان نمی‌دهیم. گیمرهای حرفه‌ای که مطمئنا پرو را به مدل باریک‌تر ترجیح می‌دهند و کسانی که می‌خواهند برای اولین‌بار پلی‌استیشن 4 بخرند، به‌طرز قابل‌درکی پرو را انتخاب می‌کنند. چون شاید برتری خاصی نسبت به کنسول فعلی نداشته باشد، اما خریدن جنس گران‌تر و بهتر در طبیعت ما انسان‌ها است. چون این‌طوری خیال خودمان را راحت می‌کنیم که با پرداخت پول بیشتر، احتمال پیشیمان شدن‌مان در آینده را پایین می‌آوریم. خلاصه حرفم این است که مایکروسافت با عرضه‌ی ایکس‌باکس وان S جلوتر از اسکورپیو تصمیم درستی گرفت، اما سونی با معرفی مدل جدید در کنار کنسولی که قرار است جای آن را بگیرد، آن را نیامده به فراموشی سپرد و منبع راحتی برای سودآوری را از بین برد. حالا امکان دارد کسانی که واقعا نیازی به پرو ندارند، مدل باریک پلی‌استیشن 4 را انتخاب کنند، اما به‌شخصه چنین سناریویی را خیلی خیلی دور از ذهن می‌بینیم.

پلی‌استیشن 4 پرو اما ماجرای کنجکاوانه‌ی دیگری است. برای خریدن پرو باید ۱۰۰ دلار بیشتر پرداخت کنید، اما کنسول همان بازی‌های مدل معمولی را اجرا می‌کند و به سرویس‌های آنلاین یکسانی متصل می‌شود. به عبارتی دیگر پرو به جز مصرف‌کنندگان اقلیتی که نمایشگرهای 4K دارند یا به دنبال نرخ فریم و جزییات بهتر در رزولوشون 1080p هستند، به درد کسی نمی‌خورد. با این حال، تحلیلگرانی که به اعتمادبه‌نفس سونی اعتقاد دارند، دلیل می‌آورند که این کمپانی این همه خودش را به زحمت ننداخته است تا برای افراد بسیار محدودی کنسول تولید و عرضه کند. در واقع آنها خیلی خوب طرز فکر طرفداران و مصرف‌کنندگانشان را می‌شناسند. سونی می‌داند که درصد بزرگی از مصرف‌کنندگانشان نمی‌توانند با وجود یک کنسول ارتقایافته‌تر که بازی‌ها را کمی تمیزتر اجرا می‌کند، روی همان پلی‌استیشنِ معمولی‌شان بازی کنند و وسوسه‌ی خرید جنس جدید نشوند.

نمی‌دانم آیا جز یکی از این مصرف‌کنندگان هستید یا نه، اما حتما قبول دارید که آدم‌های زیادی وجود دارند که با دیدن صفت «پرو» (حرفه‌ای) در جلوی پلی‌استیشن 4 جدید، نمی‌توانند به کنسول حاضرشان راضی شوند. از این می‌ترسند که نکند کسی آنها را «آماتور» یا خدای نکرده «عقب‌افتاده» صدا کند. حتی اگر قضیه چشم و هم‌چشمی هم نباشد، یک خوره‌ی تکنولوژی که باید خودش را همراه با آخرین آپدیت‌ها نگه دارد، نمی‌تواند قبول کند که یک کنسول قوی‌تر با یک طبقه‌ی بیشتر آن بیرون است و او هنوز دارد با همان کنسولِ قبلی که صدای موتور هواپیما می‌دهد سر می‌کند! ناگهان حرکت سونی چندان هم بی‌عقلانه به نظر نمی‌رسد. کسانی که با افت فریم هر از گاهی بازی‌ها یا عدم پرجزییات بودن موهای یک کاراکتر یا چشم و هم‌چشمی با خودشان مشکل دارند، پرو را خواهند خرید. قابلیت‌های پرو آنها را راضی نگه می‌دارد و تمام. اما مطمئنا از ۴۰ میلیون دارنده‌ی پلی‌استیشن 4 فقط درصد پایینی از آنها در این دسته قرار می‌گیرند.

برای اکثریت دارندگان اما قابلیت‌های پرو ممکن است آن‌قدر لازم نباشد که دست به آپگرید سیستمشان بزنند. اما شاید هوشمندی سونی در اینجا باشد که به ازای هرکسی که یک پرو می‌خرد، یک پلی‌استیشن 4 دست دوم سر از خانه‌ی یک مصرف‌کننده‌ی جدید درمی‌آورد. حالا این مصرف‌کننده می‌تواند پسر عمو یا دختر دایی فرد باشد یا گیمر کژوآلی که تازه به فکر بازی کردن افتاده و یک دستگاه دست دوم جوابش را می‌دهد. تازه‌واردان مطمئنا به بازی احتیاج دارند و برای سرویس‌های پلی‌استیشن پول پرداخت می‌کنند. اگر ماجرا به همین تمیزی که توضیح دادیم به وقوع بپیوندد، نقشه‌ی سونی برای گسترش دارندگان پلی‌استیشن 4 به بار می‌نشیند. اگرچه به نظر می‌رسد این استراتژی سونی خیلی ماهرانه صورت گرفته است، اما همیشه بازار پیچیده‌تر از این حرف‌ها است که بتوان به سادگی به چنین تعادل دقیقی دست پیدا کرد. بنابراین فقط باید صبر کنیم تا ببینیم آمار‌های فروش چه خواهند گفت.

عده‌ی دیگر هم فکر می‌کنند سونی به جای دنبال کردن همان مسیر همیشگی دارد وارد قلمروی ناشناخته‌ای می‌شود که ممکن است به ضررش تمام شود

جدا از این حرف‌ها اما سونی در حالی با عرضه‌ی پرو وارد زمستان ۲۰۱۶ می‌شود که در جایگاه منحصربه‌فردی به سر خواهد برد. از یک طرف نینتندو NX را داریم که تا بهار عرضه نمی‌شود و برخلاف پلی‌استیشن 4 که ما از چم و خمش خبر داریم، در رابطه با NX با یک جعبه‌ی ناشناخته سروکار داریم. این در حالی است که ایکس‌باکس وان S هم در حالی عرضه شده که خیلی‌ها با وجود عرضه‌ی اسکورپیو در سال بعد، از خرید آن دست کشیده‌اند. این یعنی پیش‌بینی می‌شود سونی بدون رقیب سال خوبی را تجربه کند. اما آزمون واقعی، جنگ در میدان نبردی خالی نیست. آزمون واقعی این است که ببینیم پلی‌استیشن 4 پرو در برابر NX و اسکورپیو چند مرده حلاج خواهد بود. هم‌اکنون تمام نیروهای سونی در یک سوی میدان صف کشیده‌اند، اما قبل از آمدن نیروهای آنسوی میدان نباید سونی را فاتح بدانیم. باید منتظر بقیه بمانیم.

آزمون بعدی اما این سوال است که آیا پلی‌استیشن 4 پرو فقط یک کنسول بین‌نسلی باقی می‌ماند یا تبدیل به آغازگر یک تحول جدید در صنعت بازی‌های ویدیویی می‌شود؟ بسیاری از تحلیلگران باور دارند که پلی‌استیشن پرو می‌تواند آغازگر پایان سنت کنسول‌سازی باشد. منظورم همان سنتی است که از دهه‌ی ۱۹۸۰ ادامه داشته است. اینکه یک کنسول عرضه می‌شود. پنج، هشت یا ده سال از آن کنسول حمایت می‌شود و بعد یک کنسول جدید جای قبلی را می‌گیرد. آپگریدهای سخت‌افزاری‌ای مثل پلی‌استیشن 4 پرو، کنسول‌ها را شبیه به فرمت کامپیوترها می‌کنند. همان‌طور که کامپیوتربازها هر سه-چهار سال یک بار باید قطعاتشان را بروزرسانی کنند، پلی‌استیشن 4 پرو هم می‌تواند آغازگر چنین روندی در میان کنسول‌ها باشد.

یکی از ویژگی‌های این حرکت این است که به راحتی می‌توانید بازی‌های قدیمی را روی کنسول‌های جدید بازی کنید، اما خب، یکی از نکات بدش هم این است که کنسول‌ها آن ویژگی «سرراست»بودن را از دست می‌دهند. مسئله این است کسی مثل من به این دلیل بازی کردن با کنسول را ترجیح می‌دهد که مجبور نیست هر سه-چهار سال یک بار کنسولش را برروزرسانی کند. اما یکی از ابتدایی‌ترین مشکلات این حرکت، این است که کنسول‌بازها را وارد بازی‌های پیچیده‌ای می‌کند! به عبارتی دیگر نکات منفی این کار بیشتر از نکات مثبتش است. اگرچه ممکن است مصرف‌کنندگان در مقابل این اتفاقِ دگرگون‌کننده جبهه بگیرند اما این‌طور که از شواهد پیدا است، سونی و مایکروسافت یواشکی خواب‌هایی برای ما دیده‌اند. چون یک لحظه اسکورپیو و فاصله‌ی سخت‌افزاری عظیمش نسبت به ایکس‌باکس وان را در نظر بگیرد. به نظر نمی‌رسد تنها هدف ساخت چنین کنسول هیولایی اجرای بازی‌های 4K باشد. اسکورپیو و پرو خبر از آینده‌ی متفاوتی می‌دهند.

خب، شاید بپرسید سونی (و مایکروسافت) چرا خیلی رو راست از برنامه‌ای که دارند حرف نمی‌زنند؟ ساده است. چون سونی نمی‌توانست روی استیج برود و با سروصدا درباره‌ی سخت‌افزار جدیدش حرف بزند. همین الان هم که پرو فقط به عنوان کنسولی برای اقلیت‌ها بازاریابی شده، چنین قشقرقی به پا شده است. حالا فکرش را کنید، سونی می‌آمد و می‌گفت پلی‌استیشن 4 پرو آینده‌‌ی ما است و پلی‌استیشن 4 معمولی‌تان بعد از سه سال کهنه شده است. سونی با این کارش ۴۰ میلیون نفر از دارندگان فعلی پلی‌‌استیشن4 را حسابی خشمگین می‌کرد. بنابراین می‌توان تصور کرد که چرا آنها این‌قدر روی هیجان‌انگیز نشان دادن پرو مانور ندادند. چون به‌طور کلی هدف رونمایی از یک کنسول جدید همین است: اینکه کنسول قبلی کهنه شده و این دستگاه جدید است. اگرچه در پایان یک نسل و بعد از هفت-هشت سال می‌توان چنین کاری کرد، اما سونی نمی‌توانست با پرو دست به چنین کاری بزند. بنابراین از پرو فقط به عنوان یک آپگرید نام برد. حالا اینکه پرو واقعا یک آپگرید برای مصرف‌کنندگانی محدود است یا آغازگر دورانی جدید که خیلی از ما از آن می‌ترسیم، فقط با صبر کردن مشخص می‌شود.

مسئله‌ی مهم بعدی که تقریبا در نشست اخیر سونی غایب بود، پلی‌استیشن VR بود. اگرچه چنین دستگاه بحث‌برانگیزی قرار است تا چندی دیگر عرضه شود، اما چرا سونی در این مراسم به آن نپرداخت؟ شاید به خاطر اینکه سونی فعلا در رابطه با تاثیری که پرو روی VR خواهد گذاشت مطمئن نیست. مسئله این است که از وقتی اسم پلی‌استیشن نئو از گوشه و کنار به گوش رسید، اولین حدس مردم و تحلیلگران این بود که هدف سونی از تولید نئو، پلی‌استیشن VR است. دلیلشان هم این بود که شاید پلی‌استیشن 4 معمولی قدرت کافی برای ارائه‌ی بهترین تجربه‌ی واقعیت مجازی را ندارد. خب، تاکنون هرچه درباره‌ی پرو و VR شنیده‌ایم، به نرخ فریم ختم می‌شود. پرو قدرت لازم برای رسیدن به نرخ فریم‌های بالاتر را دارد و VR هم در صورتی موجب سرگیجه نمی‌شود که نرخ فریم ثابت و بالایی داشته باشد. بنابراین می‌توان شک کرد که احتمالا رابطه‌ای بین این دو وجود دارد که ما خبر نداریم. اما باز به بحث قبلی‌مان برمی‌گردیم: سونی نمی‌تواند به ۴۰ میلیون نفر بگوید برای استفاده از VR باید پرو بخرید. اگر پلی‌استیشن 4 معمولی و پرو از لحاظ نرخ فریم خروجی یکسانی داشته باشند و فقط پرو از لحاظ گرافیکی زیباتر باشد، مشکلی پیش نخواهد آمد. اما از طرف دیگر اگر پلی‌استیشن 4 سر رسیدن به نرخ فریم لازم با مشکل روبه‌رو شود و پرو بدون مشکل کار کند، آن وقت با مشکل خیلی خیلی بزرگی برخورد می‌کنیم. پلی‌استیشن VR باید روی پلی‌استیشن 4 تجربه‌ی خوبی ارائه کند. اگر سونی می‌خواهد پلی‌استیشن VR را به موفقیت برساند، باید در ابتدا شکم ۴۰ میلیون نفر فعلی را سیر کند، نه تعداد اندکی که پلی‌استیشن پرو دارند.

آزمون واقعی این است که ببینیم پلی‌استیشن 4 پرو در برابر NX و اسکورپیو چند مرده حلاج خواهد بود

 البته نگران نباشد. به احتمال بسیار بالا پلی‌استیشن‌ VR مشکلی با دستگاه‌های معمولی نخواهد داشت. چون به‌شخصه جایی ندیده‌ام که کسی از پلی‌استیشن VR شکایت داشته باشد و این درحالی است که تمام دموها بر روی همین سخت‌افزار استاندارد معمولی اجرا می‌شوند. با این وجود، احتمال اینکه ظاهر ماجرا به هیاهو و سوءتفاهم منجر شود بالا است. سونی دارد هدست VRش را در فاصله‌ی چند هفته از عرضه‌ی سخت‌افزاری قوی‌تر راهی بازار می‌کند. بنابراین این احتمال بالا است که مصرف‌کنندگان فکر کنند که حتما این دو دستگاه مکمل یکدیگر هستند. اگر چنین تفکری بین کاربران به یک اپیدمی تبدیل شود، مطمئنا پس از یک کلاغ، چهل کلاغ شدن به چنین نتیجه‌ای ختم می‌شود: دارندگان پلی‌استیشن 4‌های معمولی در استفاده از VR دچار سرگیجه می‌شوند و کاربران پرو مشکلی ندارند. مهم نیست چنین چیزی حقیقت است یا افسانه، مهم این است که چنین اتفاقی می‌تواند به مشکل بزرگی ختم شود. البته روش‌هایی برای جلوگیری از به وجود آمدن این اغتشاشات وجود دارد و آن هم این است که سونی خیلی روشن و صاف و صادق با مردم درباره‌ی این چیزها صحبت کند.

خب، در اینجا نباید فراموش کنیم که پلی‌استیشن 4 پرو تنها کنسولی نیست که مورد بروزرسانی قرار می‌گیرد. پلی‌استیشن 4 معمولی و اسلیم هم با فریم‌ور‌هایی که دریافت کرده‌اند، از قابلیت HDR پشتیبانی می‌کنند. این یعنی بدون اینکه نیازی به کنسول جدید داشته باشید، می‌توانید روی همان سیستم‌های قدیمی گرافیک بازی‌هایتان را پیشرفت دهید. البته ویژگی HDR بر روی پلی‌استیشن 4 به اندازه‌ی پرو قابل تشخیص نیست. چون به خاطر پایین بودن خروجی رزولوشن سیستم‌های قدیمی، قابلیت HDR نمی‌تواند از تمام پتانسیلش بهره ببرد. این وسط، پروژه‌ی اسکورپیو را داریم که اواخر سال بعد با قیمتی (احتمالا) بالاتر از پرو عرضه می‌شود. اما این قیمت بیشتر قابل‌درک است. چون این کنسول نه تنها از یک پردازنده‌ی گرافیکی ۶ ترافلاپسی بهره می‌برد، بلکه مجهز به پخش‌کننده‌ی بلوری با رزولوشن 4K هم است. این یعنی اسکورپیو علاوه‌بر اینکه در زمینه‌ی پخش رسانه‌های تصویری بهتر است، نسبت به بقیه شانس بهتری برای اجرای 4K واقعی نیز دارد. بعد به ایکس‌باکس وان S می‌رسیم که از بازی‌های HDR پشتیبانی می‌کند و مجهز به درایو بلورری 4K است. الان تمام دعوایی که وجود دارد به همین درایو بلورری برمی‌گردد. چیزی که پلی‌استیشن اسلیم و پرو از آن بهره نمی‌برند و همین باعث شده تا برخی از تحلیلگران باور داشته باشند که خرید ایکس‌باکس وان S بهتر از اسلیم یا پرو است.

نکند برای رسیدن به کمی زرق و برق بیشتر، هسته‌ی اصلی یک بازی به اندازه‌ی کافی مورد توجه قرار نگیرد

در بازگشت به پلی‌استیشن 4 پرو، سونی هدف معرفی چنین کنسولی را باز گذاشتن دست بازیسازها می‌داند. یعنی قدرت گرافیکی بیشتر این توانایی را به بازی‌ها می‌دهد تا در وضوح‌های تصویری بالاتری اجرا شوند و بازیسازها می‌توانند به جزییات بصری بیشتری بپردازند که در کنسول‌های قبلی امکان‌پذیر نبود. بله، همه‌چیز عالی به نظر می‌رسد، اما پلی‌استیشن 4 پرو می‌تواند برای بازیسازها به معنای یک چالش جدید باشد. در رابطه با پرو، ما با کنسولی طرفیم که در وسط زندگی یک کنسول دیگر از راه رسیده است. مسئله این است که بازیسازها معمولا در طول حیات یک سیستم با آنها آشنا و آشناتر می‌شوند و از چم و خمش اطلاع پیدا می‌کنند و به راه‌های تازه‌ای برای تولید بازی‌های بهتر دست می‌یابند، اما چنین چیزی درباره‌ی پرو صدق نمی‌کند.

ما در نیمه‌ی نسل هشتم به سر می‌بریم، اما بازیسازها دوباره باید با یک سیستم جدید آشنا شوند و برای بیرون کشیدن تمام قدرتش، رازهای آن را کشف کنند. حالا تصور کنید استودیوها باید از یک طرف برای پلی‌استیشن 4 معمولی بازی بسازند و از طرف دیگر باید روی پرو کار کنند و این باعث می‌شود تا حفظ کیفیت بر روی دو سیستم به کار سنگینی منجر شود. مسئله این است که بازیسازها عادت دارند در محدودیت‌ها بهترین گرافیک‌ها را از درون دستگاه‌ها بیرون بکشند، اما حالا پرو افق بازتری را در اختیارشان قرار می‌دهد. یعنی ممکن است کسی که روی بازی‌های پرو کار کرده است، در بازگشت به پلی‌استیشن 4 معمولی و سروکله زدن با سخت‌افزار آن برای شکستن مرزها با تنبلی و مشکل روبه‌رو شود.

سوال بعدی این است که بازی‌هایی که هم‌اکنون در حال توسعه برای پلی‌استیشن 4 هستند چه می‌شود؟ مطمئنا کسی که پرو خریده است، انتظار دارد تا شاهد پیشرفت محسوسی نسبت به سیستم قبلی باشد و یک آپگرید تنبلانه غیرقابل‌قبول است. اما از طرف دیگر این به معنای کار اضافه‌ برای استودیوها است و کار اضافه به منابع اضافه هم منجر می‌شود. احتمال اینکه تمرکز اضافه روی گرافیک و رزولوشن به بخش‌های دیگر پروژه ضربه بزند بالاست. اینجا به همان نگرانی بزرگ خودِ من نیز می‌رسیم: نکند برای رسیدن به کمی زرق و برق بیشتر، هسته‌ی اصلی یک بازی به اندازه‌ی کافی مورد توجه قرار نگیرد. اگر قبل از این، بازی‌ها با طراحی مرحله‌ و داستان خوب عرضه می‌شدند و از مشکلات فنی رنج می‌کشیدند و نیاز به آپدیت داشتند، حالا بازی‌ها از نظر فنی عالی هستند، اما در طراحی لنگ می‌زنند. این چیزی نیست که با آپدیت درست شود. آره، امکان دارد استودیوهای بزرگ صنعت از مدت‌ها قبل از پلی‌استیشن 4 پرو خبر داشته‌اند و خودشان را برای آن آماده کرده‌اند، اما حتی در این صورت هم چالش‌های کار کردن با یک کنسول جدید و آماده کردن بازی‌ها برای دو کنسول متفاوت آن‌قدر زیاد است که  تفاوت چندانی نمی‌کند.

پلی‌استیشن 4 پرو همچنین کار را فقط برای بازیسازها پیچیده نمی‌کند، بلکه دپارتمان‌های بازاریابی و تبلیغات کمپانی‌ها هم برای جذب مشتری مشکل خواهند داشت. چون هم‌اکنون پرو وضعیتی شبیه به هدست‌های واقعیت مجازی دارد. این خودِ فرد است که باید از نزدیک آنها را تجربه کند. همان‌طور که نشان دادن واقعیت مجازی از فاصله‌ی دور غیرممکن است، اکثر استریم‌های توییچ و ویدیوهای یوتیوب هم از وضوح لازم بهره نمی‌برند که بتوانند کوچک‌ترین و جزیی‌ترین پیشرفت‌های گرافیکی را به نمایش بگذارند و البته حتی در صورت پیدا کردن راهی برای نمایش ویدیوهای 4K، تماشاگران باید اینترنت فوق‌العاده‌ای برای دیدن تریلرها یا ویدیوهای مقایسه‌ی 4K داشته باشند. بله، شاید بتوان در نهایت راهی برای نمایش «برخی» قابلیت‌های پرو پیدا کرد، اما این «برخی» برای متقاعد کردن مشتریان کافی نیست.

جدا از اینها در صورت فروش پرو یا عدم فروش آن ماجراهای دیگری پیش خواهد آمد. اگر پرو عرضه‌ی موفقی داشته باشد و آمار خریداران بیشتر از حد انتظارات باشد و این روند ادامه پیدا کند، آن وقت می‌توان پیش‌بینی کرد که بازیسازها تمرکز و منابع بیشتری را به نسخه‌های پرو اختصاص می‌دهند. مسئله‌ای که اصلا برای حفظ اعتماد دارندگان کنسول اصلی سونی خوب نیست. اما حقیقت این است که بازیسازها و ناشرها برای رضای خدا کار نمی‌کنند و بیشتر از سیستم‌هایی پشتیبانی می‌کنند که دارندگان بیشتری دارند. کافی است نگاهی به وضعیت Wii U‌ بیاندازید تا متوجه شوید.

از طرف دیگر اگر پرو عرضه‌ی ضعیفی داشته باشد و تعداد خریداران کمتر از حد انتظارات باشد، آن وقت بازیسازها و ناشرها علاقه‌ی کمتری به صرف پول و زمان برای آپگرید کردن بازی‌ها برای پرو دارند. یا حتی ممکن است مثل وضعیت Wii U اصلا عرضه‌ی نسخه‌ی پرو به صرفه نباشد و کلا بی‌خیال آن شوند. روی هم رفته، در اینکه پلی‌استیشن 4 پرو بازی‌ها را خوشگل‌تر و خواستنی‌تر می‌کند شکی نیست، اما همان‌طور که تاکنون توضیح دادم آن‌قدر سوال‌ها و معماهای گوناگون پیرامون کنسول جدید سونی می‌چرخد که اجازه نمی‌دهد بتوانیم به راحتی آینده‌ی آن را پیش‌بینی کنیم. و بالاخره به یک مسئله‌ی «خیلی کوچک» می‌رسیم و آن هم داشتن یک تلویزیون 4K است. اگر به هر دلیلی قصد کوچ کردن دارید و می‌خواهید نهایت لذت ممکن را ببرید، باید به فکر یک تلویزیون هم بیافتید که از قضا چندان هم ارزان نیستند!

مارک سرنی

نظر من را می‌خواهید؟ همان جمله‌ای را که در ابتدای مقاله گفتم تکرار می‌کنم: «در این برهه‌ی زمانی از نسل، شرکت‌های صاحب کنسول باید تمام فکر و ذکرشان را به سرمایه‌گذاری روی بازی‌های بهتر و پیشرفته‌تر متمرکز کنند». اگر پرو هیچ تاثیری روی دنیای اطرافش نمی‌گذاشت، مشکلی نبود، اما بعد از تمام توضیحاتی که دادم، حتما قبول دارید که این‌طور نیست. بنابراین احتمال اینکه این رونمایی روی کسانی که می‌خواهند بدون دردسر و نگرانی از پلی‌استیشن‌شان لذت ببرد، تاثیر منفی بگذارد بالاست. این در حالی است که اگر سونی در کنفرانسش روی بالا بردن نرخ فریم یا کم کردن زمان لودینگ بازی‌ها تمرکز می‌کرد، شاید خیلی از ما (کسانی که تلویزیون 4K ندارند و نخواهند داشت) به خرید این کنسول فکر می‌کردیم، اما حقیقت اعصاب‌خردکن کنفرانس این بود که همه‌چیز به دو کلمه خلاصه می‌شد که به‌شخصه برای من اهمیت ندارد: قدرت بیشتر.

در این برهه‌ی زمانی از نسل، شرکت‌های صاحب کنسول باید تمام فکر و ذکرشان را به سرمایه‌گذاری روی بازی‌های بهتر و پیشرفته‌تر متمرکز کنند

این روزها صحبت درباره‌ی «قدرت بیشتر» آن‌قدر فراگیر شده است که دارد از حد تحمل من می‌گذرد. مسئله این است که اکثر بازی‌های نسل هشتم از لحاظ فنی، طراحی و داستانگویی مشکل دارند. سوال من این است که دادن قدرت بیشتر به بازیسازها، چگونه می‌خواهد مشکل طراحی بازی و داستانگویی را در این مدیوم حل کند؟ این همان مشکلی است که این روزها در محصولات هالیوود هم می‌بینیم. جلوه‌های ویژه‌ی خوشگل‌تر و طراحی لباس خفن‌تر برای بتمن و سوپرمن، مشکلات پایه‌ای این فیلم‌ها را حل نمی‌کند. مشکل جای دیگری است. به خاطر همین است که اگرچه سه سال از آغاز نسل هشتم می‌گذرد، اما به ندرت با بازی‌ای روبه‌رو شده‌ایم که به معنای واقعی کلمه «نسل بعدی» باشد.

زمانی که من در نقد «ویچر ۳: وایلد هانت» (Witcher 3: Wild Hunt)، این بازی را یکی از اولین بازی‌هایی که لایق صفت «نسل بعدی» است معرفی کردم، منظورم گرافیک خارق‌العاده‌اش نبود. بله، «ویچر ۳» آن‌قدر زیبا است که بعد از ۱۰۰ ساعت جذابیت بصری‌اش را از دست نمی‌دهد، اما دلیل اصلی‌ام برای نسل بعدی خواندن این بازی، داستانگویی وسیع و طراحی مرحله‌‌ی پرکشش و ماموریت‌های فرعی باارزشش بود. این بازی به این دلیل نسل بعدی بود که بعد از تجربه‌ی «ویچر ۳» انتظارات شما از بازی‌های جهان‌باز متحول می‌شود. قدرت بیشتر، یک بازی را خوب نمی‌کند. بله، قبول دارم در زمینه‌ی بازی‌های ویدیویی رابطه‌ی تنگاتنگی بین تکنولوژی و هنر است و با نگاه کردن به Wii U می‌توان دید وقتی یک کنسول بیش از اندازه عقب افتاده باشد دچار چه سرنوشتی می‌شود، اما سونی با افراط در تمرکز روی «قدرت بیشتر» دارد از آنسوی بوم می‌افتد.

Uncharted 4

این وضوح 4K نیست که غروب خورشید در دنیای بازی‌ها را خیره‌کننده می‌کند، بلکه خلاقیت و عناصر دیگری در چنین اتفاقی نقش دارند. اگر غروب خورشید در بازی کوچکی مثل «جنگلبان» (Firewatch) نفسگیر می‌شود، وضوح تصویر فضایی‌اش نیست، بلکه نوآوری و داستانگویی سازندگان است که درون این بازی زندگی دمیده است. گیر کردن سوزن بازیسازها روی خوشگل کردن بازی‌ها باعث می‌شود که آنها از چیزهای مهم‌تری غافل شوند. این عجله برای قدرت بیشتر از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ از اینجا سرچشمه می‌گیرد که پس فردا که به تعطیلات سال نو میلادی رسیدیم و مشتریان قصد خرید کنسول داشتند با دو گزینه روبه‌رو می‌شوند: پلی‌استیشن 4 اسلیم و پلی‌استیشن 4 پرو با قابلیت 4K. دومی اگرچه گران‌تر است، اما دو کلمه‌ی بزرگ همراهی‌اش می‌کنند: پرو و 4K. خودِ من اگر در چنین شرایطی قرار بگیرم، پرو را انتخاب می‌کنم و این یعنی هدف اصلی سونی از این رونمایی، چیزی جز تزریق یک آمپول آدرنالین به فروش کنسول‌هایش نبوده است. حالا بماند چنین حرکتی چه تاثیری روی بازار خواهد گذاشت.

روی هم رفته، به نظر من بهتر بود سونی به جای عرضه‌ی یک کنسول نصفه و نیمه، صبر می‌کرد و دو سال دیگر پلی‌استیشن 5 را با یک پیشرفت عظیم معرفی می‌کرد. چیزی که سونی می‌گوید این است که پلی‌استیشن 4 پرو را چندان جدی نگیرید. اگر دلتان گرافیک‌های خوشگل‌تر خواست آن را تهیه کنید. در غیر این صورت همه‌چیز امن و امان است. اما بعد از بررسی‌هایی که کردیم اصلا این‌طور به نظر نمی‌رسد. پلی‌استیشن 4 پرو می‌تواند به یک موفقیت بزرگ تبدیل شود و جامعه‌ی دارندگان سیستم سونی را گسترده‌تر کند، اما می‌تواند به دوپارگی این جامعه هم ختم شود. می‌تواند روی پروسه‌ی ساخت بازی‌ها تاثیر منفی بگذارد و می‌تواند همه‌چیز را بیشتر از گذشته به سوی «گرافیک زیباتر و دیگر هیچ» ببرد. سونی بعد از اواخر نسل قبل به یک دلیل طرفداران بیشتری را به سمت خودش جلب کرد: شعار «برای بازی‌کننده‌ها». ما می‌دانستیم اینجا «ایستگاه بازی» است و ختم کلام، اما نشست اخیر سونی این پیام را خدشه‌دار کرد. حالا همه‌چیز دور و اطرافِ سود بیشتر و قدرت بیشتر می‌چرخد که شما را نمی‌دانم، اما به‌شخصه اهمیتی به آن نمی‌دهم. من پایان‌بندی «آنچارتد ۴» را به خاطر محیط پرجزییات خانه‌ی ویلایی نیتن دوست ندارم، به خاطر برگشتن آن دوربین به سمت چهره‌ی آن دخترک و غافلگیری ادامه‌اش دوست دارم. هر اتفاقی می‌افتد، امیدوارم پلی‌استیشن 4 پرو به این شگفتی‌های غیرتکنولوژیک ضربه نزند.

با اقتباس از GamesIndustry.biz


منبع GamesIndustry
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده