ماندگارترین مراحل پایانی بازی‌های ویدیویی
برخی بازی‌ها هستند که به دلیل مراحل پایانی فوق‌العاده خود همیشه در ذهن گیمرها باقی می‌مانند. در ادامه با زومجی همراه باشید تا ۱۶ مرحله پایانی ماندگار بازی‌های ویدیویی را معرفی کنیم.
برای بسیاری از ما مبارزه پایانی با باس آخر هر بازی اهمیت بالایی دارد و این مبارزات بیش از حد مورد توجه قرار می‌گیرند. یک مبارزه نهایی جذاب و دشوار برای اتمام بازی می‌تواند به شدت لذت بخش باشد، اما معمولاً مراحل پایانی خوش‌ساخت بیشتر در ذهن‌ها باقی می‌مانند تا مبارزه‌ای نهایی با یک کاراکتر خاص. هرچه باشد داستان بازی‌ها درباره سفر کردن است، نه مقصد، اینطور نیست؟ مراحل پایانی می‌توانند به عنوان آخرین چالش بزرگ هر بازی و آزمایش کردن تمام مهارت‌هایی که بازیکن در طول بازی کسب می‌کند باشند، یا از المان‌های داستان‌گویی و مکانیک‌های گیم‌پلی استفاده کنند که ساعت‌ها ذهن گیمر را درگیر خود کرده است. مراحل پایانی به سازندگان بازی اجازه می‌دهد با ترکیب مهارت‌های بازیکن و روش برخورد با گیم‌پلی، آخرین چالش بازی را در مقابل او قرار دهند و مهارت‌های بازیکن را در معرض آزمایش قرار دهند. برخی اوقات با اضافه کردن المان‌های پیچیده‌تر مانند موسیقی پس‌زمینه حماسی، داستان‌سرایی شنیداری یا حتی پیچش ناگهانی داستان و گیم‌پلی به مرحله پایانی، بازیکن با دهانی باز و گاه چشمان پر از اشک به سوی نام سازندگان هدایت می‌شود. چه مرحله حماسی و پر از انفجارHalo: Combat Evolved و چه چرخش داستانی غیرقابل باور انتهای Red Dead Redemption باشد، مراحلی هستند که برای همیشه در ذهن تمام گیمرها باقی می‌مانند. در ادامه توجه شما را به لیستی از این مراحل ماندگار جلب می‌کنیم! با ذکر این نکته که ترتیب خاصی مدنظر نبوده است.
۱۶. Crysis – مرحله «Reckoning»
درست وقتی فکر می‌کنید بازی تمام شده است، Nomad، کاراکتر اصلی بازی به ناو جنگی روی دریا در نزدیکی جزیره فراخوانده می‌شود. در حالی که بازی شما را قانع می‌کند که بیگانگان را با موفقیت شکست داده‌اید، ناو مورد حمله قرار می‌گیرد و با شوکی بزرگ روبرو می‌شوید. این مرحله احتمالاً یکی از بهترین مراحل سه‌گانه Crysis است. درحالی که ناو عظیم مرحله پایانی در حال فروپاشی است بازیکن باید از خود محافظت کند و هم از قسمت‌های در حال غرق شدن کشتی به قسمت‌های دیگر برود. در همین حال بیگانگان بدون توقف ناو را تکه‌تکه می‌کنند و از هر سمت به بازیکن حمله می‌کنند. ترکیب تمام این موارد با هم باعث می‌شود با مرحله‌ای سینمایی روبرو باشید و حس کنید مورد حمله بیگانگانی با تجهیزات بسیار بهتر قرار گرفته‌اید.
۱۵. Just Cause 2 – مرحله «A Just Cause»
Just Cause 2 یک بازی جهان آزاد سرگرم‌کننده و پر از انفجارهای اغراق شده و بدلکاری‌های به سبک فیلم‌های اکشن دهه ۸۰ میلادی است. استودیو آوالانچ در طول بازی تمام این موارد را در مقابل بازیکن قرار می‌دهد اما وقتی به مرحله پایانی برسید تازه می‌فهمید سازندگان کاملاً دیوانه هستند! مرحله پایانی Just Cause 2 در یک زیردریایی اتمی اتفاق می‌افتد و باید از پرتاب موشک‌های زیردریایی جلوگیری کنید، شاید از مراحل زیردریایی و جلوگیری از فاجعه موشک‌های اتمی خسته شده باشید اما وقتی به زیردریایی می‌رسید موشک‌ها پرتاب شده‌اند. از اینجا باید سوار این موشک‌ها بشوید و در حالی که بمب‌های اتمی را خنثی می‌کنید، با دشمنانی بجنگید که با دقت بالا، سر شما را نشانه می‌گیرند.
۱۴. Goldeneye 007 – مرحله «Cradle»
درست مانند فیلم سینمایی هم‌نام بازی، مرحله پایانی Goldeneye 007 در بالای برج آنتن اتفاق می‌افتد. البته این مرحله برای کسانی که ترس از ارتفاع دارند می‌تواند مانند کابوس باشد اما تبدیل به یکی از جذاب‌ترین مراحل پایانی بازی‌هایی با سبک تیراندازی اول‌شخص شده است. در نقطه اوج مرحله وظیفه اصلی شما دنبال کردن تراویلیان، شخصیت منفی داستان در طول مسیر است و باید به دنبال او از آنتن بالا بروید تا از شروع مکانیزم شلیک ماهواره Goldeneye توسط او جلوگیری کنید. برای افزایش فشار باید حواس‌تان به مسیر بسیار باریکی که وجود دارد، باشد چون با کوچکترین اشتباه سقوط می‌کنید و تازه محدودیت زمانی وضع را بدتر می‌کند. این مرحله تماشایی بازی بدون بخش پایانی بسیار خوبش احتمالاً ماندگار نمی‌شد. به سبک همیشگی شخصیت منفی داستان‌های جیمز باند، تراویلیان که دیگر راهی ندارد، آخرین رجزخوانی‌اش را انجام می‌دهد و با پوزخندی به باند می‌گوید «برای انگلستان، جیمز؟» و درست پیش از تیراندازی و سقوط او، باند در جواب می‌گوید «نه، برای من». انتقام می‌تواند شیرین باشد!
۱۳. Max Payne 3 – مرحله «One Card Left To Play»
نکته اصلی کاراکتر اصلی بازی مَکس پین این است که او قهرمانی عادی نیست. مکس شخصیتی کاملاً خاکستری، دائم‌الخمر و افسرده است. رویکرد بازی به سبک تیراندازی سوم شخص همچنان تازه است و حس سنگینی و سرعت مکس، حس واقعی بودن اتفاقات درون بازی را القا می‌کند. مرحله پایانی Max Payne 3 با ماموریت‌های قبلی بازی و مراحل پایانی قسمت‌های قبلی بازی تفاوت دارد. مکس که دوباره دلیلی برای زنده بودن و زندگی کردن دارد، بازیکن را با روی دیگر کاراکتر مکس پین آشنا می‌کند. انگار او تنها به خشونت‌های اطرافش واکنش نشان نمی‌دهد و خود دست به خشونت می‌زند. مرحله پایانی مانند یک زمین بازی برای گیمر و مکس که عاشق هرج و مرج شده است، عمل می‌کند. ترکیب این ویژگی با سبک سینمایی خاص و ویژه بازی حس بسیار خوبی منتقل می‌کند و باید شخصیت منفی داستان را در مجموعه‌ای از تیراندازی و انفجارهای فراوان تعقیب کنید. تنش در آخرین لحظات بازی به شدت بالا می‌رود و موسیقی بازی با هر شلیک و انفجار اوج می‌گیرد، خشونت بالای این مرحله شاید نکته‌ای منفی باشد اما بازیکن را با یک مکس پین بازپروری شده آشنا می‌کند.
۱۲. Halo Reach – مرحله «Lone Wolf»
بازی Halo Reach یکی از آخرین ساخته‌های استودیو بانجی و یکی از ماندگارترین قسمت‌های سری بازی Halo است. هستند کسانی که بعد از این شماره از بازی طرفدار آن شدند. در این قسمت جانبی، داستان بازی درباره اتفاقات سیاره Rech و شروع درگیری شدید بین انسان‌ها و کاونانت‌ها در قسمت‌های بعدی Halo و البته بدون حضور مسترچیف قهرمان همیشگی بازی است. در این بازی شما در نقش فرمانده اسپارتان‌های تیم Noble Actual با نام مستعار Noble Six هستید. تفاوت اصلی داستان در Halo Reach نمایش بعدی انسانی از اسپارتان‌ها است که در نوع خود اتفاقی بسیار جالب بود. برای نخستین بار در بازی چهره اسپارتان‌ها را می‌بینید و واکنش آنها به اتفاقات دردناک بازی را کاملاً احساس می‌کنید. در طول بازی تقریباً نیمی از اعضای Noble Actual به دلایل متفاوت کشته می‌شوند و در آخرین مرحله Noble Six برای محافظت از سفینه Pillar of Autumn و پایان ماموریت خود، در سیاره باقی می‌ماند. البته قرار نیست قهرمان داستان مانند روند همیشگی بیشتر بازی‌های علمی-تخیلی در آخرین لحظات به صورت معجزه‌آسا نجات پیدا کند، کاونانت‌ها در انتهای بازی کل سیاره را محاصره کرده‌اند و Noble Six در حالی که چاره‌ای جز ماندن ندارد، تا آخرین نفس با موج تمام نشدنی دشمنان می‌جنگد. مهم نیست چند موج را پشت سر بگذارید و از چند حمله نجات پیدا کنید، مرحله پایانی با مرگ Noble Six تمام می‌شود و بازی درست بعد از نمایش صحنه‌ی کلاه‌خود خرد شده Noble Six شما را با چشمانی پر از اشک در مقابل تلویزیون میخکوب می‌کند. مرحله پایانی Halo Reach تنها نتیجه‌ی جنگ را نمایش می‌دهد، مرگ.
۱۱. Skyrim – مرحله «Dragonslayer»
برخی عقیده دارند بیشتر مراحل اصلی بازی‌های ساخت بتسدا خسته‌کننده هستند اما سازندگان با نمایش مرحله پایانی بازی نشان دادند که می‌توانند همه را شوکه کنند. در قسمت پایانی مرحله پایانی بازی، Alduin را شکست می‌دهید و در حالی که مبارزه با او چندان جالب نیست، سفر دراگن‌بورن به منطقه برزخی Sovengarde، تبدیل به یکی از ماندگارترین مراحل در کل سری بازی Elder Scroll می‌شود. تا پیش از مرحله پایانی هیچ‌کدام از ماموریت‌های اصلی وسعت حماسی لازم را ندارند. سفر طولانی به Sovengarde و گفتگوهای فراوان در این مرحله ناگهان توجه شما را به بازی جلب می‌کند و با لذت فراوانی بازی را تمام می‌کنید. البته در صورتی که تنها به ماموریت‌های اصلی بپردازید رسیدن به این مرحله حدود ۲۰ ساعت زمان می‌برد اما مرحله پایانی تمام مشکلات ماموریت‌های قبلی را می‌پوشاند و باعث می‌شود تازه با دنیای بزرگ و وسیع Elder Scrolls آشنا شوید و ماموریت‌های جانبی را دنبال کنید. مراحل پایانی کمی می‌توانند به موفقیت مرحله پایانی Skyrim دست پیدا کنند.
۱۰. Dark Souls – مرحله «Kiln of The First Flame»
مرحله پایانی Dark Souls فضای تاریک و آخرالزمانی عجیب و گیرایی دارد. البته کل بازی فضای تاریکی دارد و زیبایی چندانی در آن دیده نمی‌شود، اما در مرحله Kiln of The First Flame، فضای تاریک بازی با نوعی فضای شعرگونه ترکیب شده و قلعه رو به نابودی این مرحله را به مکانی عالی برای آخرین مبارزه بزرگ بازی تبدیل می‌کند. با وجود اینکه بازی در تمام لحظات سخت است و مراحل و دشمنان آسان در Dark Souls معنی ندارد، مسیر رسیدن به باس نهایی بازی خود مانند ابزار شکنجه عمل می‌کند. ممکن است به دلیل مرگ‌های فراوان مرحله پایانی و مبارزه چندین باره با دشمنان مسیر و شکست دادن شوالیه‌های سیاه تا رسیدن به Lord of Cinder، باس نهایی خسته شوید، اما طراحی ترسناک و الهام‌بخش این مرحله جذابیت خود را حفظ می‌کند و به همین دلیل همیشه در یادها باقی می‌ماند.
۹. Half Life 2 – مرحله «Citadel»
به عقیده برخی Half Life 2 یکی از بهترین بازی‌های سبک تیراندازی اول‌شخص تاریخ صنعت بازی‌سازی است. این گفته چندان بی‌دلیل نیست و با وجود اینکه بیش از یک دهه از انتشار بازی می‌گذرد، طراحی هنری و داستان تاریک بازی تازگی خود را همچنان حفظ کرده است. استفاده از موتور فیزیکی و قابلیت تعامل با محیط برای اولین بار در Half Life 2 به صورت کامل از دیگر دلایل محبوبیت زیاد بازی است. یکی از سلاح‌های جالب بازی، Gravity Gun یا سلاح جاذبه نام دارد که می‌تواند برخی اشیا کوچک درون محیط‌های بازی را جابجا یا پرتاب کند. در طول بازی همواره از خود می‌پرسید «وای پسر این اسلحه خیلی باحاله، اگه قدرتش بیشتر بود چی می‌شد؟» و از آنجایی که سازندگان بازی از جذابیت این سلاح آگاه بودند در مرحله پایانی و پیش از پایان‌بندی بازی، Gravity Gun را قدرتمند می‌کنند. پس از ورود به Citadel و نابود شدن تمام سلاح‌ها، Gravity Gun نابود نشده و قدرتش چندین برابر می‌شود، از اینجا تقریباً هر چیزی قابلیت گرفتن و پرتاب کردن را پیدا می‌کنند و حتی دشمنان بازی آنقدر ساده پرتاب می‌شوند انگار از جنس مقوا هستند. در مرحله پایانی واقعاً حس می‌کنید دنیا تحت اختیار شما است و احساس قدرت را به خوبی منتقل می‌کند. مرحله پایانی Half Life 2 به دلیل مبارزات فراوان و همینطور پایان غیر منتظره یکی از بهترین مراحل پایانی یک بازی سبک تیراندازی اول‌شخص است. اگر هنوز موفق به تجربه بازی نشده‌اید و علاقه‌ای به سبک تیراندازی ندارید، بازهم تجربه بازی و مرحله پایانی فوق‌العاده‌اش بر شما واجب است!
۸. Super Mario Bros – مرحله «World 8-4»
مرحله پایانی Super Mario Bros و هزارتو Bowser در ابتدا ممکن است مانند مراحل و دنیاهای دیگر بازی به نظر برسد، اما در واقعیت اینطور نیست. دشواری این مرحله به دلیل محدودیت زمانی و پیدا کردن لوله صحیح برای رسیدن به مکان درست آنقدر بالا است که در بازی‌های دشوار امروزی هم احتمالاً نظیر ندارد. بدتر از همه،با انتخاب لوله اشتباه مستقیماً به ابتدای مرحله می‌روید. در این صورت باید دوباره تمام مسیر دشوار و گیج‌کننده را از اول طی کنید و حس می‌کنید تمام زحمت‌ها به باد رفته است و به احتمال زیاد از شدت خشم کنترلر را پرتاب می‌کنید. ممکن است یک مرحله پایانی با دشواری بالا راه خوبی برای پایان یک بازی نباشد اما آخرین مرحله بازی تمام مهارت‌هایی که در طول بازی یاد گرفته‌اید را به طور کامل آزمایش می‌کند. امکان ندارد بعد از اتمام بازی حس شور و شعف اتمام بازی و شکست Bowser را در بازی دیگری تجربه کنید.
۷. Mario Kart – مرحله «Rainbow Road»
ممکن است تکرار یک مرحله در تمام نسخه‌های عرضه شده از سری بازی Mario Kart نوعی تقلب به حساب بیاید اما کسی نمی‌تواند تاثیر Rainbow Road بر فرهنگ گیمینگ و گیمرهای نسل‌های مختلف را نادیده بگیرد. مسیر Rainbow Road که در حکم مرحله پایانی تمام بازی‌های Mario Kart است در هر نسخه از نظر گرافیکی تغییراتی پیدا می‌کند، اما این مسیر تنها با یک هدف وجود دارد: تا می‌تواند بازیکن را گول بزند. از هر کسی که در طول زندگی خود تجربه Mario Kart را دارد بپرسید، همیشه داستان خرابکاری و شکست‌هایش را در این مسیر گیج‌کننده برای شما تعریف خواهد کرد. یک اشتباه کوچک در پیچ نهایی مساوی است با سقوط مستقیم از گوشه مسیر و از دست دادن رتبه اول در این مرحله! تمام افرادی که Mario Kart را تجربه کرده‌اند، خاطره دردناک تلاش برای یادگیری مسیر دشوار Rainbow Road را برای همیشه به یاد خواهند داشت.
۶. The Legend of Zelda: Ocarina of Time – مرحله «Ganon’s Castle»
Ganon’s Castle، آخرین سیاه‌چال در بازی Ocarina of Time، پر از مسیر‌های مخفی و چالش‌های دشوار است و شکی نیست که هم مرحله و هم ماموریت را تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین مراحل در کل سری بازی Legend of Zelda می‌کند. طراحی فوق‌العاده Ganon’s Castle و نیاز به عبور از هر مانع چهار عنصر اصلی و مبارزه با دشمنان برای بالا رفتن از برج، مانند یک مسیر دوی استقامت عمل می‌کند. ترکیب استفاده از تمام مهارت‌ها و قدرت‌هایی که تا رسیدن به مرحله پایانی یاد گرفته‌اید و تلاش برای عبور از هزارتو درون قلعه با چالش‌های فراوانش یکی از جذاب‌ترین مراحل پایانی را رقم می‌زند. برای رسیدن به بالاترین طبقه قلعه که از لحظه ورود تا آخرین لحظات بسیار عظیم به نظر می‌رسد ابتدا لازم است باس کوچک‌تر و دو مرحله‌ای بازی به نام Ganondorf را شکست دهید و در نهایت با زندانی کردن The Dark Beast Ganon درون Sacred Realm بازی را تمام کنید. قلعه جذاب انتهای بازی، یکی از بهترین مکان‌ها برای مبارزه با باس نهایی است.
۵. Kingdom Hearts 2 – مرحله «The World That Never Was»
سازندگان در نتیجه‌گیری داستان هر دو نسخه بازی Kingdom Hearts استعداد عجیبی دارند. حتی نام مراحل پایانی قسمت اول و دوم (به ترتیب End of The World و World That Never Was) نیز نشان دهنده عظمت این مراحل است. نسخه دوم به دلیل پایان‌بندی بهتر انتخاب شده است، هرچند ممکن است قسمت اول پایان زیباتری داشته باشد اما طراحی فوق‌العاده غمگین و زیبا بخش پایانی قسمت دوم را ندارد. طراحی هنری زیبا و البته به طور همزمان تاریک منطقه Nothingness مکانی عالی را برای مرحله پایانی رقم می‌زند. این منطقه خانه Heartless و Nobody، دشمنان بازی است و هر چیزی که در مرحله پایانی با آن برخورد می‌کنید تنها قصد شکست کامل شما را دارند. نتیجه‌گیری‌های داستان و گفتگوهای پایان بازی فوق‌العاده است. Kingdom Hearts 2 با فضای غنی و مبارزات دشوار خود انتظارات را از دیگر بازی‌های بزرگ نیز بالاتر می‌برد.
۴. The Last of Us – مرحله «The Firefly Lab»
هدف اصلی شما در The Last of Us رسیدن به منطقه تحت کنترل شورشی‌های بازی است. جایی که گفته می‌شود راه درمان بیماری‌ای که افراد زیادی را به موجوداتی زامبی مانند تبدیل کرده، پیدا شده است. بازی در ادامه عملکرد خلاف انتظارش در طول داستان آن رستگاری که در پایان بازی انتظار دارید را پیش روی شما قرار نمی‌دهد. در انتهای بازی متوجه می‌شوید تنها راه یافتن درمان برای بیماری، قربانی کردن الی، همراه شما در طول بازی، است. این مرحله به دلیل خاکستری شدن همه‌چیز و از نظر اخلاقی اهمیت بالایی دارد. ناگهان خود را در حال کشتن خشن همان افرادی می‌بینید که در طول داستان بازی به شما گفته می‌شود درواقع افراد خوبی هستند و در انتها تقریباً تمام آنها را دست خالی و تنها از پا در می‌آورید. در مرحله پایانی تنها با افراد آدم‌خوار و دیوانه روبرو نیستید، بلکه کسانی را می‌کشید که در اعماق قلبشان هدف بسیار خوبی دارند. بازی بازیکنان را کاملاً از نظر روحی دچار شک و تردید می‌کند، چون هم دوست دارند کسی که در طول بازی با او به خوبی ارتباط برقرار کرده‌اند را نجات بدهند و هم دوست ندارند تنها امید بشریت برای رستگاری را نابود کنند. تا مدت‌ها به داستان غم‌انگیز The Last of Us فکر می‌کنید.
۳. Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty – مرحله «Arsenal Gear»
باوجود اینکه قابل بازی نبودن کاراکتر سالید اسنیک در قسمت دوم Metal Gear Solid باعث ناراحتی بسیاری از طرفداران بازی شد، اما بدون‌شک حضور او به عنوان کاراکتر جانبی در قسمت دوم حس افسانه‌ای بودن او را به خوبی منتقل می‌کند. دیدار با سالید اسنیک از دید رایدن، کاراکتر اصلی بازی، سالید اسنیک را مانند یک افسانه جلوه می‌دهد. می‌توانید برای نخستین بار از دیدی متفاوت به او نگاه کنید و حرکات و رفتار‌های او را ببینید. این موضوع وقتی جالب می‌شود که در نهایت در کنار او مبارزه می‌کنید، لحظه‌ای که در تمام بازی منتظر آن هستید. در مرحله نهایی دشمنان را با شمشیر نابود می‌کنید و سالید اسنیک با اسلحه خود در کنار شما دشمنان را تار و مار می‌کند. از آنجایی که کوجیما عادت ندارد بازی‌های ساده بسازد، Sons of Liberty هم پایان ساده‌ای ندارد. تغییرات عجیب مرحله پایانی باعث می‌شود حس کنید بازی خراب شده و در نهایت هم می‌فهمید کلنلی که با او حرف می‌زدید در واقع نوعی هوش مصنوعی ترسناک است. این مرحله با تمام موارد جالبی که در آن وجود دارد تبدیل به یکی از ماندگارترین مراحل بازی‌های ویدیویی تبدیل شده است.
۲. Halo 3 – مرحله «Halo»
هیچ سازنده‌ای بهتر از استودیو بانجی نمی‌توانست با سه‌گانه اصلی Halo به زیبایی تمام وداع کند. با اوج گرفتن مرحله در لحظات آخر مرحله پایانی درحالی که سوار بر Warthog از انفجار حلقه هیلو فرار می‌کنید، آربیتر پشت تیربار تیراندازی می‌کند، بخش‌هایی از مسیر فرو می‌ریزد و موسیقی متن معروف سری آرام آرام اوج می‌گیرد. غیرممکن است با تمام این موارد احساساتی نشوید و تحت تاثیر صحنه‌های پیش رویتان قرار نگیرید. ممکن است ماموریت چیز بیشتری از یک بخش ماشین‌سواری پرسرعت ساده به نظر نرسد، اما عبور از این مرحله چندان آسان نیست. پایان داستان اولین سه‌گانه Halo به کمک یکی از جذاب‌ترین انفجارهای عظیم تاریخ بازی‌های ویدیویی اتفاق می‌افتد و داستان بازی را به زیبایی تمام می‌کند. علاوه بر این با تجربه مرحله پایانی حس می‌کنید در حال تجربه بخشی از تاریخ بازی‌های ویدیویی هستید.
۱. Mass Effect 2 – مرحله «Suicide Mission»
هدف و ماموریت اصلی در Mass Effect 2 انجام ماموریت Suicide Mission و شکست نقشه ریپرها، دشمن شماره یک قسمت دوم بازی است. اینکه یک بازی را بر مبنای تنها یک ماموریت که رسیدن به آن بین ۲۰ تا ۴۰ ساعت طول می‌کشد بسازید، ریسک بزرگی است و خوشبختانه استودیو بایوویر به خوبی از پس این کار بر آمد و یکی از به یاد ماندنی‌ترین مراحل پایانی را برای بازی خلق کرد. انجام این ماموریت واقعاْ نوعی خودکشی است و طبق نام مرحله عمل می‌کند. البته ممکن است در بازی‌های دیگر ماموریت‌های مشابهی را بتوان یافت که «ماموریت خودکشی» نام بگیرند. اما اینکه یک مرحله تا این حد خطرناک باشد و به سختی بتوانید از آن به سلامت عبور کنید، بسیار نادر است و Suicide Mission دقیقاً همینطور است. تصمیمات شما در مرحله پایانی و تمام ماموریت‌ها و کارهایی که پیش از ماموریت انجام داده‌اید کاملاً بر پایان بازی تاثیر می‌گذارد. سپردن وظایف به اعضای اشتباه، واکنش‌های کند در مبارزات و اتخاذ تصمیمات غلط می‌تواند هر یک از اعضای تیم را به کام مرگ ببرد. در صورتی که عملکرد خوبی نداشته باشید حتی کاپیتان شپرد، قهرمان داستان، می‌میرد و در این صورت امکان استفاده از چک‌پوینت وجود نخواهد داشت.
در اینجا به پایان لیست مراحل پایانی ماندگار و خاطره‌انگیز بازی‌های ویدیویی می‌رسیم. بازی‌هایی مانند Red Dead Redemption و Alan Wake با داستان‌های فوق‌العاده خود می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند اما از آنجایی که هدف این مقاله معرفی بهترین مراحل پایانی بود از ذکر نام آنها خودداری کردیم. به نظر شما مراحل پایانی چه بازی‌های دیگری می‌توانستند در این لیست باشند؟ منتظر نظرات شما هستیم.
تهیه شده در زومجی
