پس از معرفی نسل هشتم، شاهد قدرتهای بیشتر سختافزاری کنسولها بودیم. همین امر دست بازیسازان برای گسترش دنیای بازیها را بیش از پیش باز کرد. با زومجی و معرفی بهترینبازیهای جهانباز نسل هشتمی همراه باشید.
ابتدا بهتر است تعریفی از یک بازی جهان باز یا Open World داشته باشیم. جهان باز بودن یک اصطلاح و سبک در بازی است که بازیکن در جهان مجازی آن، آزادانه حرکت میکند و همچنین در انتخاب چگونگی انجام ماموریت و زمان انجام ماموریت کاملا آزادی عمل دارد که این امر درست مقابل بازیهایی قرار میگیرد که یک داستان خطی را دنبال میکنند و بازیکن نیز باید از همان خط پیروی کند. ساخت یک بازی جهان باز نیاز به خلاقیت و قدرت بسیار بیشتری دارد، زیرا سازنده بازی باید دنیایی را خلق کند که بازیکن قرار است گاهی دهها و حتی صدها ساعت وقت در آن بگذراند. اگر بازی آنها محیط، داستان و حتی ماموریت تکراری داشته باشد، مطمئنا خیلی از گیمرها میلی برای ادامه یا حتی خرید آن نخواهند داشت. در نسلهای گذشته به خاطر ضعف و محدودیتهای سختافزاری و نرمافزاری، شاید یک بازیساز قادر نبود آن جهانی که در رویای خود میپروراند را روی کنسولها منتقل کند. اما در نسل هشتم و با در هم شکسته شدن محدودیتها شاهد بازیهای جهانبازی هستیم که خیلی راحت ما را در خود غرق میکنند. البته نا گفته نماند که همین نسل هفتم هم شاهد بازیهای عظیمی مانند GTA V بودیم که حسابی همه را شوکه کرد. با
زومجی همراه باشید تا نگاهی کوتاه به این آثار نسل هشتمی داشته باشیم.
Mad Max .۱۸
سازنده/ناشر: استودیو آوالانچ/ بخش سرگرمیهای تعاملی شرکت وارنر
پلتفرم: پلیاستیشن 4/ ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت
سبک: اکشن ماجراجویی / مبارزه اتومبیلی
مد مکس یکی از آثار آخرالزمانی است که جرج میلر استارت آن را در سال ۱۹۷۹ زد و با ارایه سه فیلم تا سال ۱۹۸۵ با بازی مل گیبسون دنیایی خشک و تازه را به نمایش گذاشت. بعد از سی سال Mad Max: Fury Road باز هم با کارگردانی جرج میلر و این بار با بازی تام هاردی مرز اکشن دنیای سینما را بسیار فراتر برد و آدرنالین را در رگهای بیننده به رقص درآورد. اما در دنیای بازیها، مد مکس یک شاهکار قلمداد نمیشود. سال ۲۰۱۳ با معرفی فیلم Fury Road، استودیو آوالانچ همزمان نسخه بازی ویدیویی این نام را نیز معرفی کرد که البته راه و داستان منحصر به فرد خود را دنبال میکند و توجه ویژهای نیز به مبارزات ماشینی دارد. این رانندگیها ۶۰ درصد بخش داستانی را برای تکمیل شدن به خود اختصاص داده است. مد مکس همانند دیگر بازی استودیو آوالانچ یعنی Just Cause است که دارای دیوانگیهای منحصر به فرد خود است. بخشی از این دیوانگیها را اسلحههای مختلف تشکیل میدهند و در آنها شعله افکن، مسلسلها و شات گانها و از همه مهمتر قلاب دیده میشود که هر کدام جذابیت خاص خود را دارند. بیشتر این اسلحهها به گونهای طراحی شدهاند که هم در هنگام سواری شلیک آنها لذت بخش باشد و هم هنگام پیاده روی بتوان راحت خونریزی راه انداخت.دنیای
بازی بزرگ است و انواع و اقسام اتفاقات در آن رخ میدهد، شما نیز برای یافتن ابزار با ارزش و غذا باید پای خود را به خطر باز کنید. یافتن ابزارهای بیشتر این اجازه را به شما میدهد تا ماشین و سلاح خود را آپگرید کنید. انتخاب راههای مختلف پیشروی در مبارزات در مد مکس گنجانده شده که به سکوت و شلوغی محدود میشوند. منظور از سکوت یک مخفیکاری غنی نیست و تنها میتوان برای کشتن دشمنی که شما را نمیبیند به آرامی از پشت به سوی او بروید و با چاقو کارش را تمام کنید. اما دنیای مدمکس به گونهای نیست که دوست داشته باشید با مخفی کاری هدف را پیش ببرید. محیط بازی از درهها، غارها و زمینهای بایر رها شده تشکیل شده است و در هر قسمت شاهد جمعیتهای مختلفی هستیم که دارای رهبر و داستانهای متفاوت خود هستند. بازی مد مکس با جدا کردن خود از سری فیلمهای بازی انتخاب بسیار درستی را انجام داد، اما متاسفانه طبق عادت بازیهای آوالانچ، این تکراری شدن بازی است که گریبانگیر مد مکس نیز شد. محیطها، اسلحهها و حتی گرافیک نسبتا خوب هستند اما روند تکراری بازی شما را خسته میکند. برای اطلاعات و آشنایی بیشتر شما را به مطالعه بررسی
بازی Mad Max در زومجی دعوت میکنم.
State of Decay .۱۷
سازنده/ناشر: استودیو آندِد لَبز/ استودیوهای مایکروسافت
پلتفرم: ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت
سبک: مخفی کاری/ وحشت و بقا/ شبیهساز/ نقش آفرینی/ تیراندازی سوم شخص
از بین تمام بازیهای هجوم زامبیها و به وجود آمدن دنیای آخرالزمان، میتوان State of Decay را نزدیکترین شبیهساز به آخرالزمان زامبیها دانست. تمرکز اصلی
State of Decay درست آن چیزی است که اگر زمانی واقعا به گلهای از زامبیها برخوردید بدانید که باید چه کاری انجام دهید و هدف اصلی تاکتیکهای گنجانده شده در این بازی بیشتر تلاش برای بقا و زنده ماندن است. از جمله این تاکتیکها میتوان به مخفیکاری، حواسپرتی و گریز از دشمن، ساخت و حفاظت از پایگاه، ارتباط و تشکیل انجمن با دیگر نجات یافتگان و دیگر کارها اشاره کرد که یک فرد نجات یافته از این ویروس ناشناخته به دانش آن نیاز دارد. البته این صحبتهای من به این منظور نیست که با یک بازی خشک یا آموزشی طرف هستید زیرا درست برعکس این موضوع، State of Decay یک بازی با تمی گرم، شخصیتهای متفاوت و گیمپلی سرگرم کننده را به شما ارایه خواهد داد. استفاده حساب نشده و نادرست از مواد غذایی، دارو، مهمات و حتی مصالح ساختمانها میتواند شما را به راحتی به دردسر اندازد. در این بازی شما نه یک فرد قدرتمند هستید و نه یک قهرمان؛ شما تنها یک شخص عادی هستید که باید در این دنیای آخرالزمانی زنده بمانید. یافتن بازماندگان نیز یکی از وظایف شما درگشت و گذار بازی است. کل بازی حدود ۱۶ کیلومتر مربع وسعت دارد و در این فضا چیزی نزدیک به ۳۰ شخصیت غیر قابل بازی در جای جای مختلف نقشه بازی به شکل کاملا تصادفی چیده شدهاند و هر
کدام داستان و شرح حال خود را دارند. شما آنها را پیدا میکنید و حال باید سعی کنید تا به آنها اعتماد کنید و سپس به پناهگاه منتقل کنید. اگر فضای کافی نداشته باشید، اگر غذا و تجهیزات کافی نداشته باشید آنها شما را ترک خواهند کرد. ترک آنها سه عامل را به همراه دارد، ممکن است با تجهیزات برگردند، ممکن است به فکر پناهگاه شخصی خود باشند و ممکن است کشته و به زامبی تبدیل شوند. تنوع بازی فقط به این موارد ختم نمیشود. مثلا بیش از 100 مدل مختلف اسلحه در بازی وجود دارد که میتوانید آنها را در سرتاسر نقشه پیدا کنید. این اسلحهها نیز همانند یک بازی عادی نیستند و با استفاده زیاد خراب میشوند و باید آنها را تعمیر کنید. اما نکته بسیار جالب بازی این است که State of Decay یک بازی کاملا پویا و داینامیک است. این حرف به این معنی است که چه شما در حال انجام بازی باشید و چه در حال انجام بازی نباشید، چرخه جهان بازی به خودی خود میچرخد. مثلا اگر در حال بازی نباشید، افرادی که نجات دادهاید از مهمات و غذا استفاده میکنند و حتی ممکن است زامبیها به شما حمله کنند. سازنده بازی یعنی آندد لب که از کارمندان سابق کمپانی بلیزارد تشکیل شده، قرار داد چندین بازی انحصاری را برای کنسول مایکروسافت امضا کرده است و با ارایه اولین بازی خود یعنی State of Decay توانسته نشان دهد که نباید آنها را دست کم گرفت.
Watch Dogs .۱۶
سازنده/ناشر: یوبیسافت مونترال/ یوبیسافت
پلتفرم: پلیاستیشن 4/ ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت/ Wii U
سبک: اکشن ماجراجویی
سال ۲۰۱۲ که بازی
Watch Dogs معرفی شد، ظاهری زیبا و فوقالعاده با گیمپلی بسیار متفاوت را به نمایش گذاشت و به یکی از مورد انتظارترین بازیهای صنعت گیم تبدیل شد. Watch Dogs یک بازی سوم شخص اکشن است که در دنیای جهان باز شیکاگو، روایت شخصیتی به نام آیدن پیرس را بیان میکند. او یک پارتیزان باهوش است که میتواند انواع و اقسام وسایل الکترونیکی را هک کند که همین موضوع باعث شد تا با یک بازی متفاوت رو به رو باشیم. مکانیزم هک در بازی توسط گوشی هوشمند آیدن و چندین نرمافزار مختلف آن صورت میگیرد و این اجازه را به بازیکن میدهد تا بتوانید از چندین و چند راه مختلف هدف خود را انجام دهید. توسط این گوشی قادر هستید تا مشخصات هر فردی که از کنار او میگذرید را مشاهده کنید و ببینید که آیا او یک مجرم است یا فقط یک رهگذر. دیگر قابلیت جالب این گوشی هوشمند سازگاری آن با اکثر ابزارهای الکترونیکی محیط است. سادهترین کار آن به طور مثال این است که به گوشی شخص دیگری نفوذ میکنید، وارد حساب بانکی او میشوید و به حساب خود پول واریز میکنید. یا حتی میتوان از طریق چنین کارهایی قفل
اسلحه یا ماشینهای جدید را باز کرد. دیگر جذابیت این مورد استفاده درست از این گوشی در هنگام اکشن و درگیریها است. برای مثال قادر هستید تا در یک چهارراه بسیار شلوغ با چراغهای راهنمایی بازی کنید تا یک ترافیک گره خورده را تحویل پلیس دهید، یا مثلا اگر در حال تعقیب و گریز با ماشین هستید با استفاده از نرمافزار هک خود موانعی را سر راه ماشین مقابل قرار میدهید تا واژگون شود. در کنار مصارف مختلف گوشی هوشمند، گیمپلی بازی ترکیبی از مخفیکاری، اکشن تیراندازی و حرکات پارکور بسیار محدود است. Watch Dogs را میتوان یکی از برترین بازیهای جدید صنعت گیم نام برد. این بازی توانست با نمایش خیره کننده خود نامزد ۸۲ جایزه در E3 سال ۲۰۱۲ شود و در VGX سال ۲۰۱۳ تبدیل به برترین بازی مورد انتظار سال شود. با اینکه یوبیسافت بیش از ۱۰ میلیون نسخه از بازی Watch Dogs را روانه بازار کرده است، اما تفاوت فاحش گرافیکی بازی در نمایشهای بازی نسبت به نسخههای کنسولی، باعث شد تا نظر خیلیها نسبت به آن تغییر کند.
Dead Rising 3 .۱۵
سازنده/ناشر: کپکام ونکوور/ استودیوهای مایکروسافت
پلتفرم: ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت
سبک: وحشت و بقا/ بزن بکش (Beat 'em up)
با شروع سری Dead Rising متوجه شدیم که میتوان با زامبیها هم خیلی راحت شوخی کرد و در کنار آنها شاد بودن را تجربه کرد. قسمت سوم سری بازیهای Dead Rising که به خواسته مایکروسافت توسط کپکام ساخته شد، وسعتی چند برابری نسبت به دو قسمت اول این سری دارد. علاوه بر وسعت، به لطف قدرت سختافزاری بیشتر در کنسول ایکسباکس وان، حال بازی سه برابر بیشتر از تعداد مجموعه زامبیهای نسخههای اول و دوم، این موجودات بیعقل را پردازش میکند و خبر خوشحال کننده این است که بر خلاف قسمتهای قبل که پردازش بازی کاملا عذاب آور بود، اینبار هیچ بارگذاری در بازی مشاهده نمیشود. سازندگان، شمارههای قبلی را که هر کدام به نوعی یک بازی سندباکس ساخته بودند، اینبار یک بازی کاملا جهانباز ارایه دادند که البته تمامی عناصر مثبت یک Dead Rising را در خود جای داده است. یکی از این عناصر چیزی نیست جز سیستم ساخت و ساز بازی. بازیکن قادر است تا هر ابزاری که به دست میآورد را صرف ساخت یک اسلحه کند که البته تنوع ساخت اسلحه بسیار بالا است. در کنار اسلحه، به لطف جهانباز بودن بازی، میتوان وسایل نقلیه شخصیسازی شده نیز ساخت که البته با چیزی عجیب غریب رو به رو خواهید بود نه یک ماشین ساده.
جالب است بدانید که هر وسیله نقلیه دارای دو صندلی است که اگر هرگاه به صورت دو نفره به انجام بازی پرداختید، دوستتان جایی برای نشستن داشته باشد. برای ساخت هر وسیله یا اسلحه جدید، در بازی نقشههای ساخت و سازی وجود دارد تا بازیکن از طریق آنها آموزش ساخت این ابزار را به دست آورد. یکی از نکات خوبی که در Dead Rising 3 وجود دارد، استفاده جالب این بازی از کینکت و اسمارت گلس است. وجود اختیاری کینکت در بازی مستقیما روی گیمپلی تاثیر میگذارد. مثلا فکر کنید با سکوت فراوان باید از میان تعداد زیادی از زامبیها بگذرید، اگر کینکت یک صدای کوچک از شما یا هر شخص دیگری در خانه بشنود، زامبیها از این طریق نیز این صدا را میشنوند و متوجه حضور شما میشوند. یا حتی برعکس، میتوان با داد زدن حواس زامبیها را به خود جلب کنید و آنها را از هدف خود دور کنید. اسمارت گلس نیز این امکان را به شما میدهد تا نقشه بازی را بهتر در اختیار داشته باشید و اشیا با ارزش را در محیط پیدا کنید. Dead Rising 3 که در سال ۲۰۲۱ رخ میدهد، حوادث حمله زامبیها در کالیفرنیا را شرح میدهد و شما در قالب شخصیت نیک راموس در این شهر تاریک به انجام ماموریت خواهید پرداخت.
Assassins Creed: Unity .۱۴
سازنده/ناشر: یوبیسافت مونترال/ یوبیسافت
پلتفرم: پلیاستیشن 4/ ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت
سبک: اکشن ماجراجویی/ مخفی کاری
در سلسله بازههای زمانی مختلف سری اساسینز کرید، اینبار در یونیتی در نقش آرنو دوریان به انقلاب فرانسه سفر میکنیم تا از ماجراهای این اتفاق با خبر شویم. یونیتی اولین بازی اساسینز کرید بود که کاملا برای کنسولهای نسل هشتمی طراحی و ساخته شد و از حق نگذریم با وجود مشکلات و باگهای مختلف، محیطی بزرگ، شلوغ و زنده را به بازیکن ارایه داد. این تغییر نسل نیز باعث شده تا گیمپلی دست خوش تغییراتی شود. بخش پارکور و مبارزات پیشرفت کردهاند و روانی و سرعت بیشتری به خود گرفتهاند. اما برای اولین بار در این سری، بازیکن این اجازه را دارد تا قابلیتهای مختلف شخصیتهای بازی را شخصیسازی کند. برای این کار، از عناصر یک بازی نقشآفرینی استفاده شده و قابلیتهای شاخهای برای افزایش تواناییهای کارکتر بازی قرار داده شده است. این قابلیتها مربوط به مخفیکاری، مبارزات، استفاده از سلاح گرم و سلامتی میشوند و با دریافت امتیاز میتوانید به آپگرید آنها بپردازید. همه چیز در این قسمت گسترش یافته است و بازیکن حتی میتواند با توجه به سبک خود، اسلحه، زره و دیگر تجهیزات را شخصیسازی کند و در کنار آنها از طیف وسیعی از شمشیرها، تبرها، نیزهها و دیگر ابزار مبارزه بهرمند شوند. در کنار این موارد، یونیتی بخش همکاری چند نفره جدیدی را به این سری معرفی کرده است. برای به هم پیوستند به دیگر بازیکنان،
میخانههایی در شهر قرار داده شده که به عنوان یک هاب عمل میکنند و بازیکنان به صورت آنلاین در آن مستقر میشوند. هر بازیکن نیز شکل و شمایل خود را خواهد داشت و در مجموع، چهار نفر قادر به بازی در کنار هم هستند. اما نکتهای که در این بین وجود دارد این است که نمیتوانید تمامی بخش داستانی را با هم بازی کنید و برخی از این ماموریتها هستند که فقط باید به صورت تکنفره آن را به انجام برسانید. سال ۱۷۸۹ درست زمانی که بازی در آن شروع میشود در پاریسی به سر میبرید که هنوز خیلی از این آشوبها آغاز نشده است، اما در این بین، سال به سال همه چیز تغییر میکند و به خوبی حوادث رخ داده در جهان بازی مشخص میشود و بازیکن میتواند یک انقلاب واقعی را حس کند. اگر سازندگان بازی عجلهای برای انتشار آن نداشتند و باگها و مشکلات متعدد در هنگام عرضه بازی وجود نداشت، یونیتی میتوانست یک بازی متفاوت نسبت به نسخههای قبلی خود باشد. اما با این حال یوبیسافت تا به حال چیزی حدود ۱۰ میلیون نسخه از این بازی را روانه بازار کرده است. برای اطلاعات و آشنایی بیشتر شما را به مطالعه بررسی
Assassin's Creed Unity در زومجی دعوت میکنم.
Dying Light .۱۳
سازنده/ناشر: استودیو تِکلند/ بخش سرگرمیهای تعاملی شرکت وارنر
پلتفرم: پلیاستیشن 4/ ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت
سبک: جهانباز/ اکشن/ نقشآفرینی/ وحشت و بقا
Dying Light از آن دسته بازیهای آخرالزمانی است که سعی دارد با ارایه یک گیمپلی جدید در دنیایی که نفسهای آخر خود را میکشد، تفاوت را با سایر بازیهای زامبی محور ایجاد کند. در این بازی شما نقش یک مامور مخفی به نام کایل را بازی خواهید کرد که برای انجام ماموریت به بخش قرنطینهای به نام هاران قدم خواهید گذاشت. این شهر نیمه متمدن دارای خانههای متعدد با برجهایی نیمه کاره است که به خاطر شیوع بیماری واگیردار، توسعه شهر متوقف شده است. این معماری بازی باعث شده تا فضای مناسبی برای یک گیمپلی متفاوت ایجاد شود و این گیمپلی چیزی نیست جز ادقام حرکات پارکور و مبارزه با سلاح سرد. فضا و محیط بازی این گونه ایجاب میکند که برای پیشروی در داستان، باید با دوندگی، پرش و جست و خیز راه خود را پیش ببرید و سقف و لبهها نیز از جمله جایگاههایی است که میتوان بر روی آنها قدم گذاشت. برخی اوقات که تعداد زامبیها زیاد میشود و درگیری با آنها امکان پذیر نیست، بازیکن باید از سقفها برای پشت سر گذاشتن آنها استفاده کند. حرکات پارکور و سرعت در پرشها و چرخیدنها بسیار بالا است و به لطف این سیستم میتوان گیمپلی جذابی تجربه کرد. اکثر بخشهای بازی بر اساس نبردها با سلاح سرد دنبال میشوند و این اسلحهها به تنوع بیش از صد عدد میرسند و با استفاده از سیستم ساخت و ساز قادر خواهید بود تا بیش از هزار مدل مختلف اسلحه برای خود بسازید. Dying Light دارای سیستم آب و هوای پویا است و چرخه روز و شب
در آن جریان دارد. در طول روز بازیکن به انجام ماموریتهای اصلی، جست و جو برای مهمات و نجات بازماندگان میپردازد. در طول شب همه چیز فرق میکند و زامبیها حالتی مهاجمتر، خشنتر و بسیار خطرناکتر به خود میگیرند. برخی از آنها بسیار حساستر میشوند و اگر شما را ببیند مطمئن باشید که با سرعت بسیار بالایی به سراغ شما خواهند آمد و اگر سعی نکرده باشید تا در طول روز روی بهتر کردن پارکور و دوندگی خود کار کنید مطمئنا اسیر آن خواهید شد. از دیگر جذابیتهای آب و هوایی بازی میتوان به سیستم پویای آن که باعث ایجاد مِه، باران و باد میشود اشاره کرد که هر کدام باعث ایجاد اتمسفری بسیار جذاب در طول بازی میشوند. در کنار این موارد، سیستم نور بر اساس فیزیک نیز باعث زیبا شدن دو چندان بازی گشته است و نور خورشید و دیگر منابع نوری عمق زیادی دارند. استودیو تکلند سعی کرده تا در این بازی از عناصر نقش آفرینی استفاده کند و با قرار دادن امتیازات مختلف در انجام ماموریتها و مبارزات به بازیکن اجازه دهد تا شخصیت اصلی را ارتقا دهد. این ارتقا شامل مواردی چون حرکات دوندگی و پارکور و همچنین شامل سیستم مبارزات میشود. Dying Light با ارایه گیمپلی جذاب و داستانی نسبتا متفاوت توانسته تا در دنیای تکراری زامبیها تغییر ایجاد کند و با دریافت نمرات نسبتا قابل قبول طرفداران خاص خود را جمع کند. برای اطلاعات و آشنایی بیشتر شما را به مطالعه
بررسی Dying Light در زومجی دعوت میکنم.
Saint Row IV .۱۲
سازنده/ناشر: استودیو والیشن/ دیپ سیلور
پلتفرم: پلیاستیشن 4/ ایکسباکس وان/ ویندوز مایکروسافت
سبک: اکشن ماجراجویی
چهارمین قسمت از سری بازیهای Saint Row، درست همانند نسخههای گذشته خود دارای دنیایی خیالی و کاملا آزادانه است و به بازیکن حسی بسیار آسوده برای انجام ماموریتهای اصلی و فرعی میدهد. در این قسمت که شما نقش بزرگترین و قویترین حزب خلافکاران جهان یعنی Saintها را به عهده دارید، ابتدا در مقام رییس جمهور ایالات متحده آمریکا ظاهر میشوید. در دنیای Saint Row ممکن است با همه چیز رو به رو شوید زیرا سازندگان این بازی در ابتدا ژانر کمدی را نیز در این سری تزریق کردهاند. مثلا ممکن است در حال انجام ماموریت باشید که ناگهان موجودات بیگانه از آسمان حمله کنند یا ناگهان با یک هیولای بسیار عظیم رو به رو شوید و حتی در این میان سری هم به فضا و جهنم بزنید و در این آشوب زامبیها نیز در گوشهای از شهر شروع به رشد کنند. گیمپلی این بازی نیز دارای عناصر جذاب همراه با المانهای خندهدار است. در طول بازی قدرتهایی به دست میآورید که مثلا قادر خواهید بود پرشهای بسیار بلند انجام دهید یا با سرعت بسیار زیاد بدوید و از طریق شاخه قابلیتهای خود به ارتقای آنها بپردازید. قابلیت تغییر شکل و شمایل کارکتر اصلی بازی نیز یکی از جذابیتهای آن به شمار میرود و لباسها و اجزای صورت و بدن مختلف و گوناگون این اجازه را داده تا
بازیکن به تنوع زیادی در این نقطه دست پیدا کند. Saint Row سعی کرده تا برای طراحی مراحل خود کمی هم به دیگر بازیها یا حتی فیلمها دستی بزند و با طنزی تمسخرآمیز مراحل جذابی را برای بازیکن تدارک ببیند. در طول مراحل شما با مراحل بسیار آشنایی مانند بازی Mass Effect رو به رو خواهید شد یا فیلمهایی مانند The Matrix و Zero Dark Thirty از دیگر آثار طنز درون بازی به شمار میروند. Saint Row هرگز یک بازی جدی نیست و همه چیز را به مسخره گرفته است و باید به عنوان رییس جمهور آمریکا در مقابل بیگانگانی که از فضا حجوم آوردهاند آنها را از این خاک بیرون کنید. اما این مسخره بودن دلیل بر بد بودن بازی نیست و بر خلاف برخی بازیها در این سبک، تکراری شدن جزو لیست نکات منفی آن به شمار نمیرود. شاید داستان قوی برای Saint Row IV نوشته نشده باشد و گرافیک آن مجذوب کننده نباشد، اما اگر از جدی بودن بسیاری از بازیهای جهان باز خسته شدهاید به دنبال کمی چاشنی خنده هستید، این بازی شما را ساعتها سرگرم خواهد کرد. قابل ذکر است که Saint Row IV ابتدا در سال ۲۰۱۵ برای کنسولهای نسل هفتم عرضه شد و دو سال بعد کنسولهای نسل هشتمی میزبان پورت این بازی بودند.
Infamous: Second Son .۱۱
سازنده/ناشر: استودیو ساکر پانچ/ بخش سرگرمیهای کامپیوتری سونی
پلتفرم: پلیاستیشن 4
سبک: اکشن ماجراجویی
در سومین قسمت از مجموعه بازیهای
Infamous، بازیکن در نقش شخصیت اصلی بازی یعنی دِلسین در دنیای جهان باز سیاتل رها خواهد شد. اینفیمس جزو آن دسته بازیهای اکشن و سریع است که سبک پارکور را برای گیمپلی خود انتخاب کرده است. نمیتوان سبک پارکور این بازی را خیلی به Assassin’s Creed شباهت داد و اینفیمس به نوعی سبک و سیاق تند و سریع خود را دنبال میکند. شاید در سری اساسسینز کرید برای بالا رفتن از یک برج نیاز به تمرکز بیشتری داشته باشید اما در اینفیمس این موضوع بسیار سریع دنبال میشود و همین امر درست جذابیت این بازی را تشکیل داده است. دلسین نیز یک کاندیت یا بیو تروریست است و همین امر باعث شده تا به قدرتهای فرا انسانی دست پیدا کند و با پیشروی در بازی به قدرتهای نظیر دود، نئون و غیره برسد. در کنار سرعت حرکات دلسین، این قدرتهای اوست که به گیمپلی شکل میدهد. برای مثال هنگامی که او در حرکت است، میتواند از این قدرتهای مختلفی که در دست دارد به عنوان اسلحه
استفاده و آنها را همانند یک موشک به سمت دشمن روانه کند. یا در موردی دیگر او قادر است با استفاده از نئون اشیا و سازههای مختلف رو به روی خود را از بین ببرد. این قدرتها رفته رفته با طی کردن مراحل داستانی افزوده میشود و قدرتی لذت بخش به دلسین تعلق میگیرد. یکی دیگر از جذابیتهای بازی امکان انتخابهای مختلف بین خیر و شر است. در چندین قسمت از بخش داستانی بازی، دلسین به سناریوهایی برخورد خواهد کرد که باید بین انتخاب خوب و بد یکی را برگزیند تا داستان پیش برود. Infamous: Second Son در یک محیط شهری شلوغ با تخریبپذیری قابل قبول دنبال میشود که چرخه آب و هوایی خیس و خشک به آن حسی زنده داده است. اما چیزی که به Second Son طراوات و زیبایی زیادی داده است، گرافیک چشم نواز و زیبای آن است که در ابتدای راه کنسول پلیاستیشن 4 قدرت آن را به خوبی به نمایش گذاشت. Infamous: Second Son از نظر فروش آمار خوبی به جا گذاشت و در طول ۹ روز از عرضه آن توانست بیش از یک میلیون نسخه به فروش برساند.
Sunset Overdrive .۱۰
سازنده/ناشر: استودیو اینسومنیاک/ استودیوهای مایکروسافت
پلتفرم: ایکسباکس وان
سبک: اکشن ماجراجویی/ تیراندازی سوم شخص
شاید در ۹۵ درصد از بازیهای ویدیویی که دنیای آخرالزمانی را به تصویر میکشند، همه آنها این بازه زمانی را بسیار جدی و خشن نشان میدهند و اگر خیلی به آن لطف داشته باشند، محیط آن را شاد و سرزنده به نمایش میگذارند. اما تعداد بسیار اندکی از آنها نیز هستند که آخرالزمان را کاملا یک شوخی میدانند و این شوخی را نیز به بهترین و رنگارنگترین شکل ممکن به نمایش میگذارند. یکی از معدود آثاری که از این قبیل به شمار میروند Sunset Overdrive نامیده میشود. بازی در سال ۲۰۲۷ در شهر بزرگ خیالی به نام شهر سانست رخ میدهد و بازیکن نقش یکی از کارمندان شرکت فیزکو را بازی خواهد کرد. این شرکت با پخش کردن نوشیدنیهایی به نام Overcharge Drinkers مردم را تبدیل به موجوداتی عجیب و غریب کرده است. بازیکن میتواند کاراکتر بازی را شخصیسازی کند، اما این شخصیسازی همانند یک بازی مانند Dragon Age پر جزییات نیست، اما به اندازهای است که شخصیت جذاب خود را بسازید و از آن بهتر این است که هر زمان از بازی که خواستید میتوانید به طور کامل چهره و لباس کاراکتر و حتی جنسیت او را تغییر دهید. دنیای بازی دارای ماموریتهای فرعی و اصلی زیادی است که تنوع و خندهدار بودن آنها کاملا شما را درگیر میکند، مثلا حتی در مرحلهای شما با جسی پینکمن شخصیت محبوب سریال Breaking Bad رو به رو خواهید شد. هر قسمت دارای گروهی از دوستان و دشمنان مختلف است و هر کدام باسهای
متفاوت خود را دارند. اما مهمترین نکته در مورد بازی، گیمپلی سریع و شلوغ آن است. اصل حرکات در بازی سرعت است، شما باید سریع حرکت کنید، سریع از روی سیمها لیز بخورید و سریع بپیرد و در کل سیستم حرکات پارکور حرف اول را در بازی میزند. یکی دیگر از مزیتهای بازی اسلحههای آن است که تنوع و جذابیت زیادی دارند. مثلا تفنگی در بازی وجود دارد که به دشمنان عروسکهای منفجره پرتاب میکند، یا اسلحهای دیگر با هر شلیک تعداد زیادی از موشکهای ریز آتشبازی پرتاب میشود که باعث ایجاد جشنی از کشت و کشتار خواهد شد. همچنین بخشی به نام دفاع از قلعه وجود دارد که تنها در زمان شب رخ میدهد و باید از هجوم تعداد بیشماری از موجودات عجیب و غریب به قلمرو خود جلوگیری کنید. Sunset Overdrive دارای گرافیک کاملا خوش آب و رنگ است و هیچ بویی از تاریکی و ظلمات نبرده است. آسمان آن کاملا صاف است و پرندگان برای خود پرواز میکنند و شهر خیالی آن پر از ساختمانها و پارکهای زیبا و دیدنی است. استودیو اینسومنیاک بعد از چندین سال ساخت بازیهای انحصاری برای کمپانی سونی، توانست با ساخت این انحصاری متفاوت برای کنسول ایکسباکس وان قدرت خود را به نمایش بگذارد. برای اطلاعات و آشنایی بیشتر شما را به مطالعه
بررسی بازی Sunset Overdrive در زومجی دعوت میکنم.
تا این لحظه با ۹ بازی جهانباز برتر نسل جدید آشنا شدید و قطعا بسیاری از شما آنها را تجربه کردهاید. به زودی با دیگر آثار برتر از بازیهای جهان بازی نسل هشتمی در زومجی آشنا خواهید شد.
تهیه شده در زومجی